چرا مشایی خود را یک درخت می‌داند!

گفتگوی آفتاب یزد با رفتار و روانشناسان در خصوص اظهارات و اقدامات اخیر یارغار احمدی‌نژاد
چرا مشایی خود را یک درخت می‌داند!
---------------
آفتاب یزد-مریم علیزاده منصوری: زمانی محمود احمدی‌نژاد؛ همراه، همگام و محرم اسرار اسفندیار رحیم مشایی؛ وقتی به شهرهای زیارتی سفر می‌کرد، تحت تاثیر فضا و شرایط حاکم بر آن منطقه، پیرامون سر خود‌هاله نور می‌دید. حال در پانزدهم اسفند ماه 95، درست در زمانی که آحاد سیاستمداران کشور در هر گوشه و کناری به منظور پاسداشت روز درختکاری در حرکتی نمادین اقدام به کاشت درخت می‌کنند، مشایی نیز متاثر و ملهم از فضا می‌پندارد که یک درخت است! برای نمایش این حس درخت پنداری هم پیراهنی سبز به تن کرده و عینک کلاسیکش را از چشمانش برداشته است، داخل خاک باغچه ایستاده، دستانش را همچون شاخه‌های درخت در دو سوی پیکرش از هم گشوده و در انتها هم این احساس درخت بودنش را با کاربران شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته است. اسفندیار رحیم مشایی روز یکشنبه پانزدهم اسفندماه 95 در ویدئویی 60 ثانیه‌ای اعلام کرد که یک درخت است! او در این ویدئوی خود پس از اذعان به درخت بودن، می‌گوید: «15اسفند95... روز درختکاری است... خدمت شما عرض کنم که... خب من کلا من خودم درختم.... من خودم درختم....سبزِ سبز... ریشه دارم در خاک... خاک پاک ایران، مظهر مهر یزدان. سبز باشید. پاک بمانید. جاویدان» البته در این اعتراف کوتاه مشایی به درخت بودن، ابتکار عملی نمی‌توان یافت چراکه این اذعان تنها دکلمه ای است از بخشی از شعر آهنگ تیتراژ پایانی سریال ارزشمند خانه سبز که در آن، مرحوم خسرو شکیبایی خوانده بود: « سبزِ سبزم ریشه دارم... من درختی استوارم...»


به هر روی، مشخص نیست در طول سه سالی که مشایی در منظومه سیاسی کشور هیچ نقشی ایفا نکرده، چه بر سرش آمده است که امروز می‌خواهد درخت باشد! اما آنچه روشن است آنکه سیاست ورز دیروز و درخت امروز، یک بار دیگر موفق شده تا نام خود را در صدر اخبار قرار دهد و نگاه‌ها را معطوف به خود کند، غافل از اینکه بنا به گفته رفتارشناسان سیاسی، از خطوط قرمز رفتار و کردار یک کنشگر سیاسی عبور کرده است.
**موارد خارجی
زمانی که کلیان کانوی مشاور ترامپ به صورت دو زانو بر کاناپه‌ای در اتاق بیضی شکل کاخ سفید نشسته و مشغول گرفتن عکس سلفی بود، تا مدت‌ها نحوه جلوسش و طرز رفتارش توسط متخصصان علم رفتار تحلیل می‌شد و در معرض آماج حملات رسانه‌های آمریکایی قرار داشت. یا از زمان آغاز کمپین‌های انتخاباتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا شیوه دست دادن و مصافحه‌اش به هنگام مواجهه با سیاستمداران جهان، موافقان و مخالفان بسیاری داشت چراکه ترامپ دارای دستانی بزرگ و قوی است که هنگام دست دادن، علاوه بر ایجاد تکان‌های شدید در دستان طرف مقابلش، او را به سمت خود نیز می‌کشاند. بسیاری از رفتارشناسان معتقدند که این کار ترامپ غیرحرفه‌ای و بی‌ادبانه است و مبین آن است که او از علم سیاست بهره‌ای نبرده؛ در حالی که گروهی هم این شیوه مصافحت را ناشی از اعتماد به نفس بالای ترامپ در برخوردهای دیپلماتیکش می‌پندارند.
حال در چنین جهانی که حتی نحوه دست دادن و مصافحه یک سیاست ورز با سایر کنشگران سیاسی از لنز دوربین‌ها پنهان نمی‌ماند؛ در درون مرزها شخصی که زمانی نزدیک ترین یار رئیس دولت‌های نهم و دهم، جانشین رئیس جمهوری در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، مشاور فرهنگی رئیس جمهوری، رئیس مرکز ملی جهانی‌شدن، رئیس گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی در دولت وقت بود، در ویدئویی به طرز عجیبی می‌ایستد، دستانش را چون شاخه‌های درخت از هم می‌گشاید و می‌گوید من یک درخت هستم!
**ردپای مولانا...
حمید مولانای 81 ساله فیلسوف و استاد دانشگاه در آمریکاست که سالیان سال را در این کشور روزگار گذرانده است. زمانی که محمود احمدی نژاد او را به عنوان مشاور خود در برگزید گفته شد که رئیس دولت نهم به دلیل عدم تسلط به اصول دیپلماتیک و سیاست حاکم بر ایالات متحده، از اندیشه مولانا بهره گرفته است. نفوذ مولانا بر احمدی‌نژاد به گونه‌ای بود که بسیاری به او عنوان رهبر استراتژیست‌های احمدی‌نژاد را داده بودند، چراکه او در همه سفرهای احمدی‌نژاد به نیویورک وی را همراهی می‌کرد. او از برنامه‌های تبلیغاتی احمدی‌نژاد در نیویورک با عنوان دیپلماسی عمومی‌یاد می‌نمود و مسئول گروهی بود که راهبرد‌ها و تاکتیک‌های تبلیغاتی را براساس روش‌های رسانه‌ها در ایالات متحده تنظیم و پاسخ به پرسش‌های مقدر را برای احمدی نژاد تهیه می‌کرد. حال به نظر می‌رسد در رفتار عجیب اخیر رحیم مشایی ردپایی از او دیده می‌شود، چراکه اقدام یار غار احمدی‌نژاد و درخت دانستن خود، بی‌شباهت به رفتار برخی سیاستمداران غربی نیست.
**#من درختم
مبرهن است که ویدئوی 60 ثانیه‌ای مشایی یا «درخت دنیای سیاست»، برای انتشار در شبکه‌های اجتماعی ساخته شده بود و به این هدف غایی خود نیز دست یافت چراکه از روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی به کرات به اشتراک گذاشته می‌شد و واکنش‌های فراوانی را هم در پی داشت اما علیرغم تصور مشایی و سایر احمدی نژادی‌ها، این ویدئو و رفتار عجیب مشایی بیشتر دستمایه خنده و شوخی کاربران فضای مجازی شد به طوریکه در شبکه اجتماعی توییتر، کاربری چنین توییت کرده بود:
«رحیم ‌مشایی می‌گه من درخت‌ام!
یکی از دوستای من هم چت کرده بود می‌گفت من آلت قتاله‌ام که در صندوق اسناد آگاهی تهران نگه‌داری می‌شم.»
دیگری عنوان کرده بود:
« اسفندیار رحیم مشایی فرمود: «من درخت هستم»/ آقای مشایی دور از جونت... ما درخت هستیم که شما هشت سال همه کاره کشور بودی.»
و کاربری نیز اظهار داشته بود:
«پس از "هاله نور" احمدی نژاد، استاد مشایی گفت من درختم، فردا بقایی هم جیک جیک میکنه می‌گه من گنجشک درخت مشایی‌ام/ خدا حفظشون کنه بعد چهار سال دوباره خنده رو به لبان مردم برگردوندن.»
---------------------
نگاه رفتار شناس
تحلیل پیرامون رفتار عجیب اسفندیار رحیم مشایی، سیاستمدار دیروز و درخت امروز را به دکتر مجید ابهری رفتارشناس واگذار کردیم. او در اینباره به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: از نگاه تبلیغات اجتماعی و فرهنگی، گاهی در مراسم و مناسبت‌های مختلف، بعضی از مسئولین فعلی یا قبلی حرف‌هایی می‌زنند یا کارهایی را انجام می‌دهند که به جای ایجاد الگویی مثبت و نماد رفتاری درست و منطقی، آثار نامطلوب به جای می‌گذارند.
وی افزود: وقتی یک مسئول در یک مراسم کلنگ زنی آنچنان کلنگ را با شدت بلند می‌کند که اطرافیان می‌ترسند و در همان لحظه عکاسی از صحنه تصویربرداری می‌کند و آن را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌سازد، بلافاصله انواع اظهارنظرها آغاز می‌شود. یا در مراسم درختکاری یک مسئول برای بیان اهمیت «درخت» و «درختکاری»، خود را به‌عنوان درخت معرفی می‌کند و مطالبی را عنوان می‌نماید که امواج بعدی آن در شبکه‌های اجتماعی تا مدت‌ها ادامه می‌یابد. برای ایجاد گفتمان در این شبکه‌ها و هیجان آفرینی بین جوانان و کاربران فضای مجازی، اینگونه رفتارها موضوع خوبی هستند اما اینکه یک مسئول مطالبی عنوان کند که با جایگاه اجتماعی و فرهنگی او سنخیت و شباهت نداشته باشد، آموزه‌های نادرستی را در جامعه منتقل می‌کند.
**تشبیهات عاریتی!
این رفتارشناس ادامه داد: یکی خود را به درخت تشبیه می‌کند، دیگری به تیر چراغ برق و یکی دیگر خود را به رودخانه و آبشار! اینگونه تشبیهات عاریتی بوده و فقط برای مطرح شدن عنوان می‌شود وگرنه هیچ آثار تربیتی و فرهنگی در جامعه ندارد.
این رفتارشناس درباره آثار سوء رفتار مشایی در جامعه عنوان کرد: پس از ابراز اینگونه رفتارها، برخی جوانان و نوجوانان که حد و حدود شوخی و جدی را تشخیص نمی‌دهند به خود اجازه اهانت به سیاستمداران را می‌دهند و با آن‌ها شوخی می‌نمایند و یا اینگونه تشبیهات را در جامعه گسترش می‌دهند. بنابراین فقط خنداندن، هدف این حرکات نبوده و نباید باشد و مسئولین باید عواقب رفتارهای خود را ارزیابی کنند. چرا که امروزه در حضور شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های مجازی، هیچ رفتار و گفته‌ای مخفی نمی‌ماند و تنظیم آثار آن احتمال دارد اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار گردد.
**کنشی بی سابقه در طول 38 سال
دکتر ابهری در پاسخ به این سوال که آیا در طول 38سال گذشته چنین رفتارهایی در میان سیاستمداران ایرانی سابقه داشته یا نه، اظهار داشت: خیر، ممکن است برخی از مسئولین برای تلطیف فضای برقراری ارتباط با مخاطبان و صمیمی‌کردن آن، سخنی گفته یا رفتاری ابراز کرده باشند اما اینگونه تشبیهات عاریتی ملاحظه نشده است.
این رفتارشناس در جواب این پرسش که آیا در دنیا چنین رفتارهایی در میان کنشگران سیاسی مرسوم است یا خیر، عنوان کرد: بله، در دنیا مرسوم است که مسئولین دولت‌ها شوخی‌هایی بدتر از رفتار مشایی می‌کنند اما نظام مقدس ما، سلیقه سیاسی و فرهنگی جامعه ما نباید با سایر کشورها مقایسه شود.
----------------
نگاه جامعه شناس سیاسی
جواد میری، جامعه شناس سیاسی هم از دریچه سیاست و آسیب‌های سیاسی کنش مشایی در سطح اجتماع، به کردار مشایی می‌نگرد. او در اینباره به خبرنگار آفتاب یزد گفت: اقدامات مشایی دارای دلایل متعدد است. باید توجه داشت که بالاخره این جناح به رهبری احمدی‌نژاد علاقه بسیاری به ورود به وادی انتخابات داشته است. لیدر این جریان از ورود به انتخابات منع شد. اما هنوز افرادی در این گروهک وجود دارند که خواهان زنده نگاه داشتن آن هستند. در جامعه ما مفهوم ایران، ملیت و ملی بودن توسط برخی افراد مغفول نشان داده می‌شود.
وی افزود: مثلا بارها دیده شد که آیت‌الله مصباح یزدی یا روحانیون هم‌اندیش او زمانی که ایرانیان به بازدید از پرسپولیس یا مقبره کوروش می‌رفتند را نشانه‌های بدی می‌دانستند. برخی به دنبال این بودند که هویت امتی را جایگزین هویت ملی کنند اما نتیجه اینگونه سیاستگذاری‌ها چنین شد که آرام آرام ایرانیان به لاک دفاعی خود بازگردند و معنای ملت ایران دوباره در جامعه تجلی یابد. مشایی به عنوان مثال خیلی راحت این کار را انجام می‌دهد. چون نبض جامعه در دستش است و نیک می‌داند کسانی می‌توانند وارد کارزار شوند که بتوانند از این ترمینولوژی و ادبیات استفاده کنند.
**پالس سبز مشایی به جامعه
این استاد دانشگاه ادامه داد: به عنوان نمونه، مشایی پیراهن سبز به تن کرده است. این کار مشایی می‌تواند نشان دهنده آن باشد که درصدد پالس دادن به جامعه است و می‌خواهد بگوید و سیگنال می‌دهد که ببینید روحانی که برخی وعده‌ها را داده بود، نتوانست کاری از پیش ببرد ولی ما مرد کار و عمل هستیم و حتی در پوشش هم از هیچ چیزی ابایی نداریم. (!) میری خاطرنشان کرد: یا در ویدئویی 30 ثانیه‌ای به ابراز عقیده پرداخته، نه در طی یک سخنرانی طولانی و یک نطق بلند بالا. برخی سیاستمداران زیرک‌تر از سایرین هستند و می‌دانند که افکار عمومی‌امروز چه می‌خواهد؛ برای همین به تابوشکنی می‌پردازند. احمدی‌نژاد و تیمش همواره نشان داده‌اند که افراد زیرکی هستند و در استفاده کردن از ابزارهای جدید و فرم‌های پرزنتیشن (ارائه) و اکران متبحر بوده و خوب بلد هستند از صحنه‌های تیاتریکال (theatrical) بهره ببرند. اگر امروز نگاهی به شبکه‌های اجتماعی بیندازید به وضوح پی می‌برید که چگونه می‌توان با مخاطب ارتباط برقرار کرد.
احمدی نژادی‌ها تابو شکنی می‌کنند
این جامعه‌شناس سیاسی اظهار داشت: اگر در 40 سال گذشته سیاستمداران ما از این ابزارها استفاده نکرده‌اند به دلیل آن است که خیلی‌ها از تابوها می‌ترسند و سعی می‌کنند از آنها فرار کنند. باید توجه کرد که تابو با کار غیرقانونی متفاوت است. تابو در جامعه‌شناسی، خط قرمزهایی است که افراد به دلایل عرفی و شرعی برای خود تعریف می‌کنند که آن هم وابسته به ذائقه و پیشینه افراد است. برخی‌ها مثل احمدی‌نژادی‌ها سعی می‌کنند این تابوها را بشکنند. احمدی‌نژادی‌ها عموماً مطالبات افکار عمومی‌را می‌سنجند و سعی کرده‌اند به صورت تبلیغاتی از آنها در پیام 30 ثانیه‌ای استفاده کنند. اگر سیاستمدار دیگری می‌خواهد آس خود را رو کند و طرف مقابلش را کیش و مات نماید، باید از فرم دیگری بهره ببرد. وی ادامه داد: سیاستمدارانی می‌توانند در تبلیغات موفق‌تر باشند که از ابزارها و فرم‌های نوین بهره ببرند. مشایی هم برای رسیدن به هدف خود چنین کاری را انجام داد چون می‌دانند که فقط عملکرد مثبت و خوب داشتن کافی نیست و انجام کارهای تیاتریکال نیز مهم است.