پوست‌اندازي اروپا به دور از امريكا و انگليس

در حالي كه بريتانيا آماده مي‌شود تا پايان ماه جاري ميلادي مذاكرات خروج خود از اتحاديه اروپا را شروع ‌كند، اتحاديه اروپا آماده مي‌شود تا خروج بريتانيا يا برگزيت نه تنها باعث ضعف همگرايي بين ديگر كشورهاي عضو نشود بلكه با اتحاد و همگرايي بين آنها با يك پوست‌اندازي اساسي توقف و حتي تسريع بشود. اين تلاش اروپا در يك روز و در دو نقطه ديده شد؛ يكي با ميزباني فرانسوا اولاند رئيس‌جمهور فرانسه، از آنگلا مركل صدراعظم آلمان، پاوئولو جنتيلوني رئيس‌جمهور ايتاليا و ماريانو راخوي نخست وزير اسپانيا در كاخ ورساي و دومي نشست وزراي دفاع و خارجه عضو اتحاديه در بروكسل، پايتخت بلژيك و مقر اتحاديه اروپا، كه آنها در اين نشست در مورد تشكيل يك مقر نظامي به نام ظرفيت برنامه‌ريزي و اقدام نظامي، Military Planning and Capability) MPCC)، به توافق برسند. نشست رهبران چهار كشور اصلي اتحاديه اروپا در ورساي و وزراي خارجه و دفاع اين اتحاديه در بروكسل حكايت از دو حركت سياسي و نظامي اين اتحاديه دارد كه انجام هر دو نشست در يك روز نمي‌تواند اتفاقي باشد. برگزاري هر دو نشست در يك روز و همزماني ‌اين نشست با شصتمين سالگرد توافقنامه روم كه هسته اصلي شكل‌گيري اتحاديه اروپا به شمار مي‌رود، همگي حكايت از ارسال پيامي از اتحاديه اروپا به ديگر قدرت‌هاي اصلي در عرصه بين‌الملل دارد.

اين پيام به معناي پوست‌اندازي اتحاديه در دو زمينه اساسي سياسي و نظامي ‌است كه باعث مي‌شود اروپا وارد مرحله نويني از موجوديت خود بشود. جلسه سران چهار كشور اصلي اتحاديه در ورساي بي‌شك با توجه به عواقب برگزيت و خروج بريتانيا از اتحاديه است تا آن چهار تن فكري بكنند كه نه تنها از تكرار برگزيت توسط ديگر اعضا جلوگيري شود بلكه اتحاديه بدون تأثير از خروج بريتانيا، بتواند به روند پيشرفت و همگرايي خود در وجوه اقتصادي، سياسي و نظامي ادامه بدهد؛ مبنايي كه اين چهار تن در شرايط فعلي قبول و بعد از نشست خود هم مطرح كرده‌اند بر اين اساس است كه نبايد انتظار واحد و يكساني از تمام اعضاي اتحاديه داشت. اولاند گفت كه «وحدت به معناي يك شكل بودن نيست» و مركل توضيح داد: «ايجاد يك اروپا با سرعت‌هاي هماهنگ و البته مختلف لازم است، در غير اين صورت ما دچار انسداد مي‌شويم. ما بايد اين شجاعت را داشته باشيم تا بپذيريم برخي كشورها در مقايسه با سايرين مي‌توانند با سرعت بيشتري حركت كنند.» اين توضيح مركل به آن معناست كه برخي كشورهاي اتحاديه مي‌توانند در وجوه اقتصادي، سياسي و نظامي، سرعت و همگرايي بيشتري داشته باشند و ديگر كشورها هم با فراهم شدن شرايطشان به آن كشورها بپيوندند. در واقع، اين مبنا باعث مي‌شود تا براي پيشرفت در اين وجوه فشار بر آن دسته از كشورهاي عضو اتحاديه نيايد كه شرايط لازم را ندارند و با فشار بر خود مجبور بشوند رو به گزينه خروج از اتحاديه بياورند.



اگر نشست ورساي دورانديشي سياسي در برابر برگزيت باشد، نشست بروكسل دورانديشي و پاسخ  نظامي- امنيتي به دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور امريكا و خط و نشان كشيدن‌هاي او براي ناتو و امنيت اروپا است. هر چند كاخ‌سفيد نسبت به زمان كارزاي انتخاباتي ترامپ لحن ملايم‌تري در مورد ناتو در پيش گرفته اما جلسات اروپايي‌ها با مايك پنس معاون ترامپ و جيمز ماتيس وزير دفاع امريكا در اين چند هفته كار را به جايي رسانده كه وزراي دفاع و خارجه عضو اتحاديه اروپا مصمم به تشكيل MPCC بشوند. تشكيل MPCC در حال حاضر تنها براي آموزش نيروهايي است كه در مأموريت‌هاي خارجي مشاركت دارند و وجه عملياتي ندارد اما بر كسي پوشيده نيست كه تشكيل اين نهاد نخستين گام براي تشكيل ارتش اروپايي است.

امريكا و بريتانيا در سال‌هاي گذشته از مخالفان جدي تشكيل چنين ارتشي بوده‌اند چنان كه مايكل فالون وزير دفاع بريتانيا حالا هم مخالفت خود با MPCC را كتمان نكرده و از اتحاديه اروپا خواست تا با همكاري با ناتو از ايجاد سازمان‌هاي موازي غير‌ضروري خودداري بكند. حالا كه بريتانيا آماده برگزيت مي‌شود، مخالفتش با ارتش اروپايي تأثيري بر تصميم اروپايي‌ها نمي‌گذارد بلكه نگرش نه چندان اميدوار كننده واشنگتن نسبت به ناتو و تأمين امنيت اروپاست كه براي اروپايي‌ها اهميت دارد و باعث شده آنها به فكر تشكيل ارتش و تأمين امنيت با تكيه بر اين ارتش و توانايي‌هاي نظامي و امنيتي خاص خود بيفتند. هر چند اتحاديه در ابتداي راه تشكيل اين ارتش است و البته نشست ورساي هم گام نخست براي تغيير رفتار سياسي اتحاديه است اما بايد گفت كه هر دو جهت يك تغيير مبنايي در رفتار سياسي و نظامي اتحاديه است كه به مرور باعث تقويت اتحاديه جداي از امريكا و بريتانيا مي‌شود؛ مرحله‌اي كه مي‌تواند منجر به ظهور اروپايي متحد و قدرتمند در مقابل امريكا و ديگر قدرت‌هاي بين‌الملل بشود.