روزنامه اعتماد
1396/11/04
نسبت اعتماد عمومي با مطالبات مردمي
وزارت كشور روز گذشته به تشريح برخي محورهاي گزارش حوادث اخير به رييسجمهوري پرداخت و اضلاع سهگانه بروز اين حوادث را «دشمنان خارجي»، «كاهش اعتماد عمومي» و «مديريت ناصحيح افكار عمومي» عنوان كرد. درمورد دشمنان خارجي بسيار گفتهايم و واقعيت اين است كه ما دشمناني دايمي داريم و تا وقتي كه اسلام، انقلاب و اين نظام هست، دشمن با ما عداوت ميكند و هيچگاه دست از دشمني برنميدارد. درحالي كه در يك رقابت سالم نيز همواره رقيب بهدنبال هر فرصت براي ضربهزدن است، تكليف دشمن و دشمنان مشخص است. اما فارغ از اين نكته بايد توجهي ويژه به دومين محور يعني كاهش اعتماد عمومي داشته باشيم. مساله اين است كه امروز مردم نسبت به بسياري از سازمانها، ارگانها و نهادها اعتماد نداشته و باتوجه به عملكردشان طي دههها و سالهاي گذشته اين بياعتمادي طبيعي است. به اين اعتبار همين عملكرد ضعيف در 4 دهه گذشته منجر به كاهش اعتماد عمومي نسبت به مسوولان شده و واقعيت اين است كه مردم به يك ميزان نسبت به مسوولان اجرايي، تقنيني، قضايي و... بياعتماد شدهاند.متاسفانه طي دهههاي گذشته نتوانستيم آن چنان كه در شأن نظام، مردم و انقلاب بود، رضايت جامعه را جلب كنيم و واقعيت اين است كه اين گفته كه برخي مسوولان توقع مردم را بالا بردهاند، درست نيست. آيا مردم نبايد بعد از 40 سال، مطالبه يك زندگي بيدردسر و آرام را داشته باشند، آن هم در شرايطي كه امروز بخشي از جامعه حتي قدرت خريد مايحتاج اوليه خود را ندارد؟ امروز زمان آن رسيده كه از شعارزدگي بپرهيزيم و واقعيتها را ببينيم. البته مديريت ناصحيح افكار عمومي نيز يكي ديگر از دلايل بحران در جامعه است و متاسفانه صداوسيما در اين سالها عملكردي ضعيف داشته و نتوانسته آحاد مختلف جامعه، بهويژه جوانان را جلب كند. در گزارشهاي مختلف درباره اعتراضهاي اخير، بارها تكرار شده كه ۸۴درصد بازداشتشدگان در اعتراضهاي اخير زير ۳۵ سال سن داشته و فاقد سابقه امنيتي بودند و از طرفي عنوان ميشود كه ميزان تحصيلات درصد عمده اين افراد ديپلم و زيرديپلم بوده است. آماري كه تاحدودي متناقض است؛ چراكه اتفاقا عمده جوانان، افرادي تحصيلكرده هستند. با اين همه، درحالي كه عمدتا در تحليل وضعيت سني معترضان، به اين وجه دقت ميشود كه اين افراد درگير احساسات شده و به دلائل احساسي وارد ميدان شدهاند اما اين نكته مورد بيتوجهي قرار ميگيرد كه همين سن كم اين افراد بهمعناي آن است كه مطالبات آنها در سالهاي آينده بايد مورد توجه قرار گيرد. متاسفانه ما در دهه 60 برنامهاي براي دهه 90 نداشتيم. فكر نكرديم افرادي كه در دهه 60 بهدنيا ميآيند، در دهه 90 شغل، ازدواج و مسكن ميخواهند. ما به اينكه در دهه 90 با سيلي از جوانان مطالبهگر روبهرو خواهيم شد، فكر نكرديم و امروز بايد بهجاي آنكه مشكلات را گردن مردم بيندازيم، بهدنبال حل مشكلات و برآورده كردن توقعات مردم باشيم. از طرفي درحالي احساساتي شدن اين افراد به عنوان عامل حضورشان در تجمعات اعتراضي مطرح ميشود كه به اين مهم بيتوجهيم كه چند دهه قبل، همين جوانان زير 30 سال ايراني بودند كه به ميدان آمده و انقلاب را به ثمر رساندند و چند سال بعد در خط مقدم جبههها، از مرزهاي اين سرزمين دفاع كردند. فرماندهان جنگ ما باكريها و همتها از همين جوانان زير 30 سال بودند و امروز هم بايد جوابگوي احساسات جوانان نسل جديد باشيم. فراموش نكنيم اين مردم شريف ما بوده و هستند كه هميشه وفادار به انقلاب و نظام، پاي كار ايستادند و هميشه مدافع اين مملكت بودند. قطعا خواستههاي اين مردمي كه براي اين نظام و انقلاب شهيد دادند، مطالباتي به حق و قانوني است و وقتي اين مطالبهها برآورده نشود، طبيعتا اعتماد عمومي خدشهدار ميشود.
عضو شوراي مركزي فراكسيون اميد مجلس
پربازدیدترینهای روزنامه ها