اجرای تئاتر کودکان کانون اصلاح و تربیت، جشنواره تئاتر فجر را میخکوب کرد آزادی پشت یک «خط باریک قرمز»

همدلی| چه کسی می داند زیباترین اجرای جشنواره تئاتر فجر در یکی از پرحاشیه ترین دوره هایش را نوجوان هایی رقم زدند که خیلی از ما تاب دیدنشان را نداریم؟
در روزهایی که حاشیه دست از سر جشنواره تئاتر بر نمی داشت، درست در همان روزهایی که نیروهای غیر مسئول می خواستند دل عاشقان تئاتر را خون کنند، «خط باریک قرمز» خیلی از آن طرح های بدیمن را در ریشه خشکاند. نه اینکه تئاتری‌ها غصه وضع عجیب و غریب لغو اجرای حسین کیانی را نخورند که اگر اینطور بود محمد رحمانیان آن اتفاق نامبارک را به تئاتر ایران تسلیت نمی‌گفت؛نه! مسئله اصلا از این جنس‌ها نیست. «خط باریک قرمز» نه به‌خاطر خود نمایش، بیشتر به واسطه حضور بازیگرانش بود که به دل نشست و برد با خودش بسیاری از غصه ها را.
در روزهایی که میزان تاب آوری مقابل نظرات مخالف بحث داغ محافل مختلف است و تئاتر هنر مظلومی است در میان برخی از تاب نیاوردن‌ها، همین هنر مظلوم که یاد بی پروایی از سرش نمی رود زمینه ای بود برای حضور نوجوان هایی که کسی به خود آن‌ها فکر نمی‌کند. زندانیان کانون اصلاح و تربیت دربند بودند اما جشنواره تئاتر فجر زمینه را برای حضورشان روی مهمترین صحنه تئاتر ایران فراهم کرد.
نه دست بندی در کار بود و نه بغض فروخورده‌ای. 8 نوجوان آزاد از زندان آمدند و فاصله ها میان مخاطب و آنها به کمترین حد ممکن در تمام روزهایی رسید که کسی از آنها خبری نداشت: یک «خط باریک قرمز»!


توماج دانش بهزادی بازیگر نام آشنای تئاتر ایران کارگردان بود. بنا بود از صحنه میدانی باشد برای بازنمایی مشکلات زندگی تک تک آن هشت نفر!
بخش آف استیج سی‌وششمین جشنواره تئاتر فجر میزبانشان بود؛ نه! نه! جشنواره سی و ششم تئاتر فجر و آنها که می دیدند این حضور گرم را مهمان آنها شده بودند. کاملیا غزلی متن نمایش را نوشته بود.
آن هشت نفر در بند بودند، یکی به خاطر دزدی و آن دیگری جرمش آدم‌ربایی بود و دوستش به جرم معاونت در قتل در کانون اصلاح و تربیت با او آشنا شده بود.
البته که در این نوشته و بقیه گزارش‌های اجرا، خبری از نام هشت هنرمند نیست چرا که «انتشار تصویر و سایر مشخصات مربوط به هویت متهم نباید دیده شود». این جمله برداشتی است از قانون آیین دادرسی کیفری. به همین خاطر هم بود که ماسک‌هایی سفید چهره آن ها را پوشانده بود. پوششی که اصلا به چشم نمی‌آمد: آخر اجرای آن نمایش و روایت زندگی این هشت نفر مخاطب را از دیدن صورت بازیگران بی‌نیاز می‌کرد.
بازیگران «خط باریک قرمز» تماشاچیان را به چالش کشیدند؛ آن هم با سوال هایی که بنا بود مشارکت مخاطب را در سراسر نمایش همراه نمایش کند،
در میانه نمایش هشت نفر می‌نشستند رو به‌روی بازیگران قصه و می شدند ملاقاتی آنها!
«یاد ایران و ستایش از آزادی» شد آخرین مونولوگ «خط باریک قرمز» از زبان یکی از بازیگران: «ایران مثل یک پرنده می‌ماند، مثل یک پرنده در حال پرواز، مثل یک پرنده آزاد، کی گفته ایران شبیه گربه است...»
«ای ایران ای مرز پر گهر ای خاکت سرچشمه هنر....» پایان بخش حضور 8 بازیگر مقابل تماشاچیان بود؛ این بار هر دو گروه کلام «گل گلاب» را که با صدای «غلامحسین بنان» و آهنگسازی «روح الله خالقی» در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بسته، زمزمه می کردند.
«خط باریک قرمز» در ابتدا قرار بود از 28 دی یعنی اولین روز جشنواره به مدت 4 شب اجرا داشته باشد، که در نهایت فقط یک شب و با دو نوبت اجرا در چهارم بهمن ماه روی صحنه رفت و چهره‌های شناخته شده‌ای همچون مجبتی جباری، حبیب رضایی، مهدی رحمتی و... برای این اجرا حضور داشتند.