عراق بين ايران وآمريكا، ما را انتخاب نمي‌كند

ترکیه چرا و با چه توجیه حقوقی وارد خاک سوریه شده است؟
توجیه حقوقی ندارد. آنکارا مدعی است نیروهای کرد سوری همان پ‌ک‌ک بوده و این عناصر تروریستی با توجه به مرز 900 کیلومتری ترکیه با سوریه می‌تواند ادعای استقلال و یا خودمختاری کرده بنابراین تهدیدی برای تمامیت ارضی این کشور محسوب می‌شود. از منظر ترکیه این استدلال برای تجاوز به سوریه کافی قلمداد شده است. این نگاه اصلا جایگاهی در حقوق بین‌الملل نداشته و اگر همه کشورها در نظام بین‌الملل نگاهی چون ترکیه داشته باشند، دیگر تجاوز و نقض حاکمیت کشورها باید امری عادی تلقی شود. دمشق در واکنش به تجاوز ترکیه به خاک سوریه به صراحت آنکارا را متجاوز به حق حاکمیت خود معرفی کرده و خواهان پایان عملیات شده است. همین چندی پیش بسیاری از عناصر تروریستی داعش با حمایت و مدیریت آنکارا از خاک ترکیه وارد سوریه می‌شدند، آیا دمشق می‌توانست استدلال ترکیه را برای ورود خود به خاک این کشور مطرح کند؟ آیا کردهای سوری خطری محسوب نشده و نگرانی‌های آنکارا بیهوده است؟ وضعیت امروز سوریه فارغ از اشتباهات، در بخش مهمی حاصل مداخلات ترکیه در این کشور است. ویرانی سوریه توسط ترکیه مهندسی شده است. سخنان و هشدارهای اسد در آغاز بحران سوریه نسبت به گسترش ناامنی به ترکیه، در‌ واقع امروز عملی شده است. توجه داشته باشید از فروپاشی عثمانی و تاسیس‌جمهوری ترکیه که بر پایه ناسیونالیسم و نگرش مذهبی بنا شد، این کشور با دو معضل کردی و علوی مواجه بوده است. بخش مهمی از درگیری ترکیه با سوریه حاصل این عقبه‌های تاریخی است. راهبرد و عملکرد ترکیه در سوریه پس از بحران، بر مبنای حمایت از اخوانی‌های سوری و تضعیف علویان و کردها بوده است. در‌واقع ریشه ترس ترکیه بیش از آنکه منشأ خارجی داشته باشد، ریشه داخلی دارد. طبیعی است هنگامی که حاکمیت سوریه تضعیف و خلأ قدرت ایجاد می‌شود، کردها نیز با برخی حمایت‌ها می‌توانند به‌دنبال آرزوهای تاریخی خویش باشند. از نگاهی، ظهور قدرتمند کردها در سوریه حاصل حمایت‌های ترکیه از داعش بوده است. اگر قرار باشد ژئوپلیتیک خاورمیانه تغییر کند، کردها در مرکز این تغییرات خواهند بود. با توجه به جمعیت و وسعت جغرافیای کردها در ترکیه و مد نظر قرار دادن تشکیلات منسجم، مدرن و چندوجهی و از همه مهم‌تر چهار دهه مبارزه کردها با آنکارا، ترکیه بیشترین زیان را متحمل خواهد شد. خطر ظهور دولت کردی جدی است اما همه ماجرایی تجاوز ترکیه به سوریه را نباید در مواجهه آنکارا با تشکیل کریدور کردی و سرکوب کردهای سوری دید. ترکیه ‌درصدد است دست برتر را در معادلات سوریه داشته باشد. ترکیه مدت‌هاست که به‌دنبال ایجاد منطقه حائل است. ورود ترکیه به عمق 30 کیلومتر و به وسعت 70 به خاک سوریه، می‌تواند ضمن ایجاد منطقه حائل، دست ترکیه را در تحولات و دخالت‌های آینده باز گذشته و با استقرار 3 و نیم‌میلیون سوری نیز ضمن تقویت این روند، هدف‌های سیاسی و امنیتی ترکیه در شرایط بهتری تعقیب شود.
موضع آمریکا، روسیه یا ایران در قبال عملیات شاخه زیتون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در نگاه کلی این کشورها چون دمشق اقدام ترکیه را تجاوز تلقی نکرده با آن مخالفت نکرده‌اند. تنها دستاورد اجلاس‌ها و گفت‌وگوهای آستانه و سوچی ایجاد مناطق دور از تنش نبوده است، بلکه سبب شده دیگر طرف‌ها در مورد تحریکات آنکارا در عفرین سکوت یا مسامحه کنند. واقع امر آن است که همه طرف‌ها تا حدود زیادی با بن‌بست موضع و انتخاب مواجه شده‌اند. اگرچه عملیات شاخه زیتون همچنان ادامه داشته و می‌تواند ابعاد جدی‌تری گرفته و از جانب آمریکا برای ترکیه مشکلاتی را ایجاد کند، اما تا امروز آنکارا توانسته است بحران را با توجه به منافع خود، مدیریت کند. با عملیات شاخه زیتون ترکیه بخش مهمی از باخت دیروز خود در سوریه را، امروز جبران کرده است. مواضع آمریکا، روسیه و حتی ایران با تفاوت‌هایشان به‌گونه‌ای است که نشان می‌دهد همگی در قبال عملیات شاخه زیتون در کنار ترکیه قرار گرفته‌اند. در حالی که دمشق عملیات شاخه زیتون را تجاوز و نقض حاکمیت خویش تلقی کرده است و از این نظر مواضع اتخاذ شده بسیار قابل تعمق است.


چرا قابل تعمق است؟
به نظر می‌رسد از دل این مواضع می‌توان تاحدودی تحولات پیش رو را دید. ایران بیشترین هزینه مبارزه با داعش را پرداخت و امروز بخش مهمی از نیروهای داعش در قالب ارتش آزاد وارد سوریه شده‌اند. نگرشی که ترکیه را ضد داعش می‌داند، نیاز به تامل دارد. نگاه ترکیه به پدیده نگاه راهبردی است که با توجه به شرایط از آن با نام‌های مختلف سود می‌جوید. اگر داعش را محصول آمریکا، اسرائیل و سعودی بدانیم، این کشورها همه هم‌پیمانان آنکارا هم هستند. اختلافات تاکتیکی و گذرا را دائمی تلقی کردن می‌تواند خسارت‌های جبران‌ناپذیر وارد کند. اگر قرار باشد در آینده سوریه، آمریکا و روسیه به‌عنوان بازیگران فرامنطقه‌ای دست کشوری را در منطقه باز بگذارند، این کشور ترکیه خواهد بود و این احتمال وجود دارد که در نهایت موقعیت ترکیه را در سوریه و در ابعاد مختلف، برتر از ایران کنند.
این تحلیلی بدبینانه نسبت به جایگاه ایران در سوریه محسوب نمی‌شود؟
دقت کنید جایگاه کشورها در معادلات تا حدود زیادی مدیون موقعیت و تعریف جایگاه آنان در نظام بین‌المللی است. باید دقت کنیم که ما به عنوان ایران چه تعریفی در نظام بین‌المللی داریم و ترکیه چه تعریفی دارد. ما در افغانستان در شکست طالبان کشور محور بودیم و امروز در کجای آن هستیم. در مقطعی منافع ما با آمریکا گره می‌خورد اما چون مشکلات اساسی میان تهران و واشنگتن وجود دارد این منافع مقطعی قطع شده و دشمنی ادامه می‌یابد. مسکو و واشنگتن ملاحظات و منافع کلان‌تری با آنکارا برای خود تعریف کرده‌اند تا با تهران. دقت کنید این سخن فقط شامل سوریه شود، حتی در عراق نیز ما دقت نداریم که با چه عراقی مواجه هستیم. در استراتژی امنیت ملی آمریکا، عراق شریک و متحد راهبری بغداد تعریف شده و اعتقاد دارم که اگر قرار باشد حتی عراق میان تهران و واشنگتن مجبور به انتخاب شود، آمریکا را انتخاب خواهد نمود. تحولات پسا داعش در عراق چون سفر العبادی و سفر صدر به ریاض و تشکیل جریان حکمت را باید دریافت و درک راهبری کرد. به هر حال از سوریه دور نشویم. به‌نظر می‌رسد تاثیرات عملیات شاخه زیتون بر سوریه و معادلات بازیگران آن بیش از کردها باشد و چتری که گفت‌وگوهای سوچی و آستانه برای آنکارا ایجاد کرده است بیش از زمان جنگ برای ترکیه منافع داشته است. چرخش‌های آنی ترک‌ها، فرصت شناسی و تبدیل تهدیدات به فرصت، مدیون واقع‌گرایی تبلور یافته در عمل آنهاست.
یعنی نگرانی ترک‌ها از کردهای سوری، بیهوده است؟
خیر بیهوده نیست اما این بخشی از نقشه‌ای است که به نمایش درآمده است. باید در عملیات شاخه زیتون نه تنها عفرین و حتی نه تنها همه سوریه بلکه معادلات منطقه‌ای حداقل به وسعت سوریه، عراق و لبنان را دید. ترکیه‌ای که عضو ناتو و مرکز جذب سرمایه‌های غرب، سرمایه‌گذاری آمریکا و... در خاورمیانه است. ترکیه‌ای که تاسیس نیروگاه‌های هسته‌ای خود را به مسکو سپرده و قرار است اس 400 دریافت کرده و مسیر آن جایگزین خط انتقال گاز اوکراین شود. ترکیه‌ای که با اسرائیل پیمان نظامی دارد و با عمده کشورهای عربی روابطی رو به گسترش دارد برای همه این کشور مطلوبیت و مقبولیت بیشتری از ایران دارد. ترکیه در حال حاضر به عقیده برخی وارد ماه عسل روابط با تهران شده است، همچنان در حال احداث دیوار مرزی بوده و به فردای آن اطمینانی نیست. این سخن به معنای این نیست که روابط را تخریب کنیم. بخش مهمی از وضعیت تحمیل شده به ایران حاصل سیاست‌ها و رفتارهای ماست. ما همچنان با بخش بزرگی از کشورهای منطقه و جهان چالش داریم. تا زمانی که بر‌اساس نرم‌ها حرکت نکنیم هزینه‌های زیادی باید پرداخت کنیم. دیروز جام زهر و برجام را پذیرفتیم و فردا نیز تحمیلی دیگر را خواهیم پذیرفت و این وضعیت با توجه به اعتراضات اخیر و وضعیت اقتصادی و... برای کشور بسیار خطرناک‌تر از گذشته است.
اظهارات شما حکایت از هدفی فراتر از کردها در ورود ترکیه به خاک سوریه دارد. آیا برداشت درستی دارم؟
بله برداشت درستی دارید. اگرچه از آغاز تا به امروز بحران سوریه پیچیده و چند وجهی و همراه با مداخلات منطقه‌ای و فرامنطقه بوده است، اما ایران و ترکیه همواره در دو سوی این بحران بوده‌اند. از ورود و تجاوز ترکیه به سوریه راحت عبور نکنیم. ما که تا دیروز در کنار دمشق بودیم، باید توجه کنیم که امروز کجا ایستاده‌ایم. نکته آن است که به‌رغم برخی اختلاف نظرها ترکیه چه هنرمندانه عمل کرده که توانسته است در ایران حداقل در یک موضوع، مواضع تقریبا یکسان ایجاد کند!. بدانیم اردوغان که نگاه قومی و مذهبی به سوریه داشته و دارد، امروز به انتقام شکست دیروز خود، با تجاوز به سوریه عزم له کردن کردها را دارد. عفرین آخرین ایستگاه عملیات شاخه زیتون نبوده و گذر به مرحله‌ای جدیدی از بحران سوریه است. دقت و باز هم دقت کنیم اگرچه ظهور دولت کردی در سوریه با توجه به معضل کردی ترکیه برای آنکارا یک مساله و خطر حیاتی است، اما ترکیه به فراتر از این خطر اندیشیده و ضمن مواجهه با این خطر، از موضوع کردی استفاده ابزاری برای تقویت نفوذ ژئوپلیتیک خود می‌نماید. هوشیار باشیم. تجاوز ترکیه به سوریه به بهانه سرکوب کردها، تبعات و تأثیرات زیادی بر عراق و لبنان و در نهایت موقعیت ایران در منطقه خواهد داشت. بدانیم هنوز جنگ غیر مستقیم ترکیه علیه سوریه تمام نشده و همچنان اردوغان می‌گوید باید اسد در قدرت نباشد.