روزنامه آفتاب یزد
1396/11/12
توهین نکن
آفتاب یزد- امین نائینی: قدرت در جهان امروز شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته است، بعد نظامی و انبارهایی پر از تسلیحات سبک و سنگین بخشی از قدرت است هرچند مهم، اما همه آن نیست. از زمانی که مفهوم وابستگی متقابل در جهان شکل گرفت، کشورهایی که توانستند به میزان بیشتری در اقتصاد جهانی ادغام شوند و بخشی از فرآیند تولید جهانی را شامل شوند از توان بالایی برخوردار شدند. اقتصاد اروپا، آمریکا و شرق آسیا امروز بیش از همیشه درهم تنیده شده و این یعنی هرکدام ابزار تاثیرگذاری بر دیگری را دارد، این یعنی تحریم یکدیگر امکانپذیر نیست و درصورت تحریم دو طرف آسیب میبینند. در واقع ادغام در اقتصاد جهانی و شکل گیری وابستگی متقابل بهترین راهی است که میتواند صلح را ترویج و تهدیدها را از هرکشوری دور کند. برای این کار نیاز به تنوع تولید و تنوع شرکای اقتصادی است. اما فعلا همه جهان به این چرخه وارد نشده اند، چرخهای که از نگاه برخی غربی و آمریکایی محسوب میشود و تمایلی به حضور در آن ندارند یا اقداماتی انجام میدهند که طرف مقابل سد راه آنها میشود. ابتدای دهه 90 میلادی وقتی شوروی سقوط کرد، روسها امیدوار بودند از دیکتاتوری کمونیستها خلاص شوند و در مسیر جهانی قرار گیرند. اما سایه پوتین از سال 2000 تا کنون روی روسیه سنگینی میکند و دستکم شش سال دیگر هم ادامه خواهد داشت. از دموکراسی در روسیه تنها انتخاباتی باقی مانده که رقبای سرسخت پوتین پیش از رسیدن به آن به روشهای مختلف حذف میشوند.از افسر جاسوسی تا ریاست جمهوری
ولادیمیر پوتین بار دیگر رویکرد ژئوپلتیک کلاسیک را اساس کار خود قرار داده، او که روزی افسر سازمان اطلاعات شوروی KGB در آلمان شرقی بود...
او حالا راه هم طیفان قدیمی خود را میرود. در سال 2014 در میان ناآرامیهای اوکراین شبهجزیره کریمه را به خاک روسیه الحاق کرد تا رودرروی آمریکا و غرب قرار بگیرد. برای روسیه که اقتصادی مبتنی بر فروش نفت و گاز دارد تحریمها کارساز است. روسیه نتوانسته خود را در اقتصاد جهانی ادغام کند، چرا که اقدامات مسکو چندان خوشایند جامعه جهانی نیست. وب سایت رسمی ناتو مینویسد: «دادههای اطلاعاتی تحریمها تایید میکند که روسیه وارد رکود اقتصادی شده و نرخ تولید ناخالص ملی منفی 2.2 در سه ماه اول 2015 در مقایسه با 2014 ثبت شده است.» آماری که نشان میدهد روسها با وجود خط و نشانهایی که میکشند و خود را یک ابر قدرت قلمداد میکنند تا چه حد در برابر تحریمهای اقتصادی آسیب پذیر هستند و تنها در طول یک سال با چالش روبهرو شدهاند. گزارش ناتو میافزاید:«ممنوعیت محصولات غذایی اروپا به روسیه موجب افزایش قیمت مواد غذایی و همچنین تورم در روسیه شد.» روسیه به دلیل عدم تنوع فصلی در سرزمین پهناور خود نیازمند مواد غذایی اروپا است.
لباس گشاد ابرقدرتی
اما رئیس جمهور روسیه تلاش کرد این تحریمها را بی خاصیت نشان دهد؛ فرصتی برای اینکه روسیه به خود متکی شود! او در سال 2014 و ابتدای اعمال تحریمها گفت تحریمهای آمریکا و اروپا احمقانه است و به غرب آسیب میزند. اما اقتصاد روسیه خیلی زود در مقابل تحریمها کمر خم کرد. ارزش روبل روسیه حدود 6 درصد کاهش یافت و از زمان سخنرانی پوتین در 2اکتبر، حدوداً نصف شد. قیمت نفت، که اقتصاد پوتین به آن وابسته است، حدود یک سوم کاهش یافت. بانک مرکزی روسیه به منظور حل این مشکل نرخ بهره را به رقم بی سابقه 17 درصد رساند. مایکل مک فال، سفیر سابق ایالات متحده در مسکو درباره شرایط روسیه در سال 2014 گفته بود:«کار دشواری است که نقش تحریمها را به صورت جداگانه بررسی کنیم. شکی نیست که تحریمها عدم قطعیت درباره اقتصاد روسیه را افزایش داده است. وزیر توسعه اقتصادی روسیه در این رابطه گفته است که روبل سریع تر از آن چه که شاخصهای اقتصاد کلان مطرح میکنند، سقوط میکند.» مطابق با دادههای بانک مرکزی روسیه نرخ ارز اسمی دلار مقابل روبل روسیه در سه ماهه اول 2014 یعنی قبل از تحریمها و کاهش قیمت نفت 30.40 بوده درحالی که این رقم در سال 2017 به 58.81 رسیده است. وضعیتی که به خوبی از سقوط ارزش پول روسیه میگوید. حتی حمله موشکی آمریکای ترامپ به یک پایگاه هوایی در سوریه نیز بر شاخصهای لرزان روبل و بورس روسیه اثرگذار بود و میزان آنها را کاهش داد. همین اقتصاد ضعیف است که لباس ابرقدرتی جهان را به تن روسیه گشاد میکند، چه کرملین بپذیرد چه نپذیرد، اقتصاد یعنی همان پاشنه آشیلی که شوروی را از پای درآورد امروز نیز بر بدنه مسکو سنگینی میکند.
نظام شخصی!
در چنین شرایطی همان سیاست ژئوپلتیک کلاسیک، انتخابی است که برای او مانده، پیروزیهای منطقهای در سوریه یا الحاق شبه جزیره کریمه و القای دشمنی آمریکا برای سرپوش نهادن به چالشهای درونی روسیه. این همه آن چیزی است که برای کرملین باقی مانده است. از سوی دیگر خیابانها در همین روزهای اخیر نشان میدهند که پوتین آنچنان نمی تواند با خیالی آسوده پشت دربهای طلایی کرملین روزگار بگذراند. فریدون مجلسی تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل همین چند روز پیش در سرمقالهای برای «آفتاب یزد» نوشت:«پوتین اگرچه انتخابات ماه مارس 2018 را با پیروزی سپری خواهد کرد اما رویه فعلی او و لگدمالکردن دموکراسی در میان مردم توسعه یافته روسیه موجی از تردید را شکل خواهد داد و این سوالی است که آیا او میتواند تا پایان دوره جدید خود یعنی تا سال 2024 بر قدرت بماند؟»
ثروت بادآورده
حالا در جدیدترین اقداماتی که آمریکا انجام داده لیستی بلند بالا از ثروتمندان و رانت خواران روسیه را مطرح کرده که به دلیل نزدیکی به رئیس جمهور روسیه به «لیست پوتین» شناخته میشود. وزارت دارایی آمریکا فهرستی از ۱۱۴ سیاستمدار و ۹۶ الیگارش روسیه را که برخی از آنان نزدیک به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور هستند، منتشر کرده است. گفته میشود این فهرست بخشی از قانون تحریمها علیه روسیه برای دخالت در انتخابات آمریکا است. هرچند آمریکا تاکید کرده است که افراد شامل آن هدف تحریمهای جدید قرار نخواهندگرفت، اما برخی از آنها هماکنون تحت تحریم هستند. کنگره آمریکا قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها موسوم به قانون کاتسا را در ماه آگوست تصویب کرد. این قانون علیه سیاستهای ایران، روسیه و کره شمالی است. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، آن را امضا کرد و در عین حال مخالفت خود را با آن اعلام کرد. هرچند پوتین تلاشکرده نزدیکان خود را پشت واژه «مردم» پنهان کند و گفته فهرست مذکوردر عمل همه مردم روسیه را مورد هدف قرار داده است.
آیا پوتین به ایران توهین کرد؟!
اعلام اقدامات جدید موجب شد تا رئیس جمهور روسیه بار دیگر اقدامات آمریکا را احمقانه بنامد اما این بار او نگاهی بالا به پایین را به شریکش در سوریه اعمال کرده است. پوتین درباره تحریمهای آمریکا گفته: «بدیهی است، این یک اقدام غیردوستانه است. این کار روابط از قبل دشوار آمریکا ـ روسیه را پیچیده تر خواهد کرد و البته در مجموع به روابط بینالمللی نیز لطمه خواهد زد». رئیس جمهور روسیه در عین حال گفت، همچنان خواهان بهبود روابط با آمریکاست و از هرگونه تلافی جویی فوری خودداری خواهد کرد. پوتین افزود: «ما منتظر این فهرست بودیم و من این را پنهان نخواهم کرد که ما آماده بودیم تدابیر تلافیجویانه و جدی بیندیشیم که میتوانست روابط ما را تا سطح صفر تنزل دهد.» رئیس جمهور روسیه همچنین گفت: «ما فعلا از این اقدامات خودداری میکنیم، ولی با دقت روند تحولات را دنبال خواهیم کرد.» او ادامه داد: «این خیلی احمقانه است که با روسیه درست مانند کره شمالی و ایران رفتار شود و روسیه را هم رده این دو کشور بدانند. در عین حال از مسکو درخواست شود، برای کمک به حصول توافق صلح در شبه جزیره کره میانجیگری کند.» اگرچه پوتین رویای ابرقدرتی جهان را در سر دارد اما شرط اول برای دستیابی به جایگاه هژمون جهان، داشتن یک اقتصاد پیشرفته، مدرن و توسعه یافته است؛ چیزی که روسیه از آن بی بهره است. به همین دلیل است که ناظران، چین را به عنوان جانشین احتمالی ایالات متحده در جهان معرفی میکنند هرچند چین نیز چالشهای خود را دارد.
ماهیگیری از آب گل آلود
اما این نگاه بالا به پایین که پوتین به ایران دارد شاید ناشی از برخی سیگنالهایی است که از روابط ما با غرب میگیرد. روابطی که برخی نیز همیشه به دنبال مانع تراشی در آن هستند. روسیه در واقع برخلاف آنچه که میخواهد خود را یک قدرت جهانی نشان دهد تنها قدرتی که در اختیار دارد استفاده از کارتهایی چون ایران و کره شمالی است. هرچقدر روابط ایران با غرب به چالش کشیده شود، نان روسها در روغن است و آنها میتوانند به دلیل روابط تهران-مسکو از طرف مقابل امتیاز بگیرند. نمونه بارز این سیاست را در دوره تحریمهای هستهای دیدیم؛ زمانی که محمود احمدی نژاد و سیاست خارجی او به طور کامل از غرب کنده شد و دلخوش به روسها و آغوش پوتین بود. درحالی که روابط ایران با اروپا نیز به شدت کاهش یافته بود کرملین خانه امید دولت وقت بود تا در مجامع جهانی طرف ما باشد. روسها که درآمد هنگفتی را از طریق همکاری در پروژه نیروگاه اتمی بوشهر میبردند به ناگاه و با بروز سیگنالهایی مثبت میان واشنگتن و مسکو برعلیه ایران و در راستای شدیدترین تحریمهای بینالمللی در شورای امنیت رای دادند.
نه شرقی، نه غربی
وقتی حسن روحانی بنای سیاست خارجی خود را افزایش روابط با همه طرفها از جمله غرب قرار داد برخی در داخل نیش و کنایهها را شروع کردند و از هر تریبونی که دستشان رسید فریاد وامصیبتا سر دادند که به غرب نزدیک نشوید! اما این یک اصل ساده در نظام آنارشیک بینالملل است، هرکشوری به دنبال منافع خود است و اگر نتوانیم روابط خود را با شرق و غرب موازنه کنیم چالشهایی را باید انتظار بکشیم. سخنان متکبرانه پوتین پیامی است که حمایتهای روسیه همواره همچون وعدههایی است که روی یخ نوشته میشود!
سید احمد موثقی در گفتوگو با آفتاب یزد:
فرار سرمایه اقتصاد روسیه را فلج کرده است
اما ساختار اقتصادی روسیه در چه شرایطی است؟ اقتصاد سیاسی شاخهای است که امروز مورد توجه است و تاکیدی بر این قضیه است که سیاست و اقتصاد دو فاکتور جدا نشدنی هستند. برای بررسی جایگاه روسیه در بعد اقتصاد سیاسی با سید احمد موثقی استاد دانشگاه ترهان گفتوگو کردیم. او که در زمره نظریه پردازان مهم اقتصاد سیاسی در کشور است، میگوید: «روسیه بهدنبال رفتن به سمت یک جنگ سرد جدید است، اما ساختار اقتصادی این کشور توان رویارویی با غرب را ندارد.»
تحریمها در روسیه بیش از هرچیز به ناامنی سرمایه گذاری در این کشور منجر شده است. با توجه به نیاز روسیه به انتقال تکنولوژی و مدرنیزاسیون اقتصاد رابطه با غرب برای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است اما درحال حاضر تحریمها منجرشده تا کمپانیهای بزرگ رغبتی به حضور در مسکو نداشته باشند.
روسیه در سالهای اخیر تحت قدرت ولادیمیر پوتین تلاش کرده خود را به عنوان یک قدرت جهانی معرفی کند. به نظر میرسد روسیه بر توان نظامی خود تاکید دارد. اما اقتصاد، پارامتر مهم دیگر برای یک قدرت جهانی است. ارزیابی شما از ساختار اقتصادی روسیه چیست؟
ولادیمیر پوتین از زمانی که به قدرت رسیده تلاش کرده خود را به عنوان یک رهبر توسعه خواه معرفی کند اما عملکرد او بعد از سالها ریاست جمهوری نشان میدهد توسعه خواهی از سوی او توخالی بوده است. در ادامه اقتصاد سوسیالیستی شوروی و بعد از گذشت ریاست جمهوری بوریس یلتسین در دهه 90 میلادی ساختار فعلی اقتصاد این کشور کم کم شکلگرفت. در زمانی که بدون طی کردن ترتیبات نهادی، روسها به دنبال حضور در اقتصاد آزاد جهانی بودند اما در این میان بخش خصوصی که شکل گرفت عملا عناصر حزبی و اطلاعاتی شوروی بودند که در محیطی فاسد و با استفاده از رانت، ثروتی هنگفت و بادآورده را نصیب خود کردند. موضوعی که باعث شد یک الیگارشی در روسیه شکل بگیرد و در واقع اقتصاد غیررقابتی باشد. پوتین این الیگارشها را زیر چتر خود گرفت و با استفاده از افزایش قیمت نفت و گاز یک دولت رانتیر را ایجاد کرد. اما در بعد تولیدی و فناوری صنایع قدیمی روسیه نتوانست وارد فاز مدرنیزاسیون شود و در واقع گروههای نزدیک به پوتین به عنوان اهرمهای ترمز برای توسعه اقتصادی شدند.
یکی از مهمترین فاکتورهای اقتصادی امروز تعامل و همکاری با سایرین در نظام بینالملل است. در سیاست خارجی پوتین چگونه پیش رفته است؟
در سیاست خارجی پوتین یک جهت گیری ناسیونالیستی را در پیش گرفت تا به احیای قدرت امپراطوری روسیه بازگردد. او به دنبال بازگشت قدرت مسیحیت ارتودکس و روسیه تزاری است و در راستای همین موضوع نیز بار دیگر به تقابل با غرب رسید. این جهتگیری در سالهای اخیر از طریق درگیری با کشورهایی نظیر اوکراین و گرجستان که در دوره شوروی در قلمرو روسها قلمداد میشد، آغاز کرد. الحاق شبه جزیره کریمه در راستای همین سیاست است و حضور آنها در خاورمیانه و سوریه نیز ادامه سیاست پوتین بود. از سوی دیگر غرب نیز به طور متقابل با مکانیزم ناتو کشورهای اروپای شرقی را به حوزه خود وارد کرده و امروز ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه قرار دارد. شرایطی که پوتین شکل داد به یک نوع جنگ سرد جدید دامن زده است. رئیس جمهور روسیه برای پیشبرد اهداف خود منابع را به طور غیربهینه تخصیص میدهد و درحالی که موارد امنیتی نظامی از درجه اهمیتی بالا برخوردارند اصلاح ساختار اقتصادی با چالش روبه شده است. این جهت گیری روسیه موجب تحریمهای بینالمللی نیز شده است که در سالهای اخیر اقتصاد آنها را تهدید میکند.
این تحریمهایی که آمریکا و اروپا برعلیه روسها وضع کرده اند چه اثراتی روی اقتصاد آنها گذاشته است؟
تحریمها در روسیه بیش از هرچیز به ناامنی سرمایه گذاری در این کشور منجر شده است. با توجه به نیاز روسیه به انتقال تکنولوژی و مدرنیزاسیون اقتصاد، رابطه با غرب برای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است اما درحال حاضر تحریمها منجرشده تا کمپانیهای بزرگ رغبتی به حضور در مسکو نداشته باشند. از سوی دیگر فرار سرمایه از روسیه را مشاهده میکنیم که اقتصاد روسیه را فلج کرده است. روسیه نه تنها در تکنولوژیهای پیشرفته و پیچیده که در زمینه کشاورزی نیز با چالش روبه رو است. امروز با خرده فروشیهای ترکیه کالای کشاورزی موردنیاز خود را تامین میکنند.
با این شرایط رویای پوتین برای بازگشت روسیه به عنوان یک ابرقدرت جهانی با موانع جدی روبه رو میشود.
روسیه وارد یک فاز جنگ سرد جدید شده است و همه منابع و امکانات را نیز در راستای نیازهای نظامی خود تخصیص میدهد تا بتواند جاه طلبیهای خودش را پیش ببرد. اما رد این فضای رویارویی اقتصاد آنها روبه زوال است. در واقع شوروی بزرگ که بسیار بزرگتر و قدرتمند از روسیه امروز بود نیز همین مسیر را رفت و اقتصاد را قربانی کرد. در واقع اقتصاد از یک مرحلهای به بعد توان پوشش ول خرجیهای نظامی را نمی دهد و ورشکسته میشود. از سوی دیگر سیاست اقتدارگرایانه پوتین در داخل نیز موجب نارضایتی شده و خیابانهای این کشور در همین چند روز اخیر و با نزدیکی به انتخابات شاهد تجمعات مختلفی است.
در جبهه شرق، چین را هم گاهی در کنار روسیه قرار میدهند. تفاوت این دو کشور در چیست؟
چین بار روسیه کاملا متفاوت است. رهبران این کشور از سال 1980 به خوبی اهمیت اقتصاد را دریافتند و با چرخش نسبت به سیاستهای مائو که همسو با شوروی بود به دنبال اقدام در چارچوب نظام بینالملل رفت. در واقع چین سیاستهای ضد سرمایهداری و اقتصاد آزاد را رها کرد و به دنبال تقویت روابط خود با استفاده از امکانات و ابزارهای غربی شد. در واقع چین پیام صلح را به جهان مخابره کرد و در چارچوب نظم بینالمللی موجود کارخود را آغاز کرد و در همین مسیر نیز توانست به جایگاهی بالا در اقتصاد و سیاست نظام بینالملل برسد و آنها امروز حتی روی دست غرب زدهاند و مهمترین گزینه برای جایگزینی ایالات متحده به عنوان یک هژمون هستند. چین امروز در روابط اقتصادی با آمریکا نیز تراز تجاری مثبت دارد. آنها در چارچوب تنش زدایی مسیر اقتصادی را پیش رفتند؛ همان راهی که ژاپن نیز پیمود و در نظام اقتصاد رقابتی به یک قدرت برتر تبدیل شد. مقامات پکن منابع را در مسیر صحیح سرمایه گذاری کردند و برای خود حاشیه امنیت ایجاد کردند.
با این شرایط راهبرد ایران باید چگونه باشد؟ با توجه به روابط فعلی با روسیه تاچهحد لازم است از غرب به عنوان یک ابزار تعادل بخش استفاده کنیم؟
این نکته مهمی است که ما باید سیاست موازنهکننده را در روابط با سایر کشورها پیش ببریم. روسها به دنبال استفاده از امتیاز ایران در روابط خود با طرفهای دیگر هستند. همین چند روز پیش نتانیاهو به مسکو رفت. روسیه و اسرائیل روابط نظامی، اطلاعاتی داشته و هماهنگیهایی نیز در لبنان و سوریه با یکدیگر دارند. ایران لازم است بر اساس همان شعاری که از ابتدای انقلاب داده شد یعنی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» گام بردارید و با رویکردی عملگرایانه بهدنبال منافع خود باشد. کشورها همیشه به دنبال منافع خود هستند. شاید ترامپ به صراحت بگوید «اول آمریکا» اما پوتین به صراحت نگوید اما در عمل بیش از آمریکا خودبینی دارد. در همین رابطه همکاری با اروپا بسیار حائز اهمیت است. اروپا به عنوان مرکز مهمی از روابط بینالملل که دارای اقتصادی پیشرفته و تکنولوژیک است در ابعاد جهانی نیز صلح و بهبود شرایط کسب و کار را دنبال میکند. همکاری و ائتلاف با اروپا فرصت سرمایه گذاریهای آنها در ایران و همچنین رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال را فراهم میکند. اگرچه روابط با روسیه نیز باید متناسب با منافع ما پیشبرود اما اروپا شرایط ویژهای را میتواند برای ایران ایجاد کند.
سایر اخبار این روزنامه
استعفاء بده
حمید قزوینی = فعال سیاسی اصلاح طلب
رضا بردستانی = روزنامه نگار
مجید ابهری = رفتارشناس
توهین نکن
صادق تبریزی درگذشت
نسبت به مخالفان خودی بی رحم هستیم
رئیس سازمان زندانها: بازداشتی اوین با کیسه زباله خودکشی کرد
پایین نگه داشتن دستوری قیمت بنزین مشکل مردم را حل نمیکند
عبور از روحانی به معنای بازگشت به قالیباف نیست
تغییرات لایحه چه بود که نمایندگان راضی شدند؟.
حضور رهبر معظم انقلاب در مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی
می خواست تحقیرم کند تا دیگر به جلسات نروم