پایان صبر دو طرفه؟


آفتاب یزد- گروه سیاسی: بیش از یک ربع قرن از پایان جنگ سرد می‌گذرد، نبرد میان آمریکای کاپیتالیست و شوروی کمونیست با فروپاشی شوروی پایان یافت تا تفکر کمونیسم نیز به تاریخ بپیوندد. هرچند غرب این واقعه را پیروزی برای خود می‌داند و فرانسیس فوکویاما دانشمند آمریکایی این واقعه را «پایان تاریخ» یعنی پیروزی همیشگی لیبرالیسم بر دیگر اندیشه‌ها نامید اما حالا شرایط تغییر کرده است. سیطره ولادیمیر پوتین در روسیه و بهره‌گیری از نفت بالای صد دلار توانست بار دیگر روسیه را سرپا کند و مدرنیزاسیون توان نظامی مسکو را بار دیگر به عنوان چالش ایالات متحده معرفی کرد. خلا قدرت ناشی از قدرت و حضور ایران در عراق نیز آغاز فصل دیگری از چالش‌های منطقه‌ای آمریکا با ایران شد و در طول یک دهه گذشته با افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه مکانیزم موازنه قوا که سال‌ها برای ثبات در خاورمیانه شکل گرفته بود با حذف صدام از میان رفت و خاورمیانه به صحنه رقابت میان ایران و عربستان تبدیل شد. عربستان در خاورمیانه فعلی همان نقشی را دارد که ایران در دوران پهلوی برعهده داشت؛ نمایندگی آمریکایی برای پیش برد نظم آمریکایی در منطقه که ایالات متحده طلب می‌کند. اما برای ریاض رقیبی به نام جمهوری اسلامی وجود دارد که معتقد است آمریکا باید از منطقه خارج شود و یک نظم امنیتی مبتنی بر کشورهای منطقه شکل گیرد. با این حال این همه ماجرا نیست. سپتامبر 2015 زمانی که بشار اسد چیزی تا سقوط نداشت روس‌ها بعد از 4 دهه پا به خاورمیانه گذاشتند تا از متحد سنتی خود در خاورمیانه عربی دفاع کنند. هم راستا بودن منافع ایران و روسیه در این جغرافیای سوریه موجب شد تا تهران و مسکو بیش از هر زمانی به هم نزدیک شوند تا حدی که برخی امروز مدعی ایجاد روابط استراتژیک میان این دو کشور هستند.

کوچ ایران به شرق؟
حالا خبرگزاری فرانسه در گزارشی می‌گوید ایران ورای شعار نه شرقی نه غربی تمایل بیشتری به شرق نشان می‌دهد. اریک رندولف در این گزارش می نویسد ایران سیگنال‌هایی را ارسال کرده که نشان از یک تغییر


تعیین کننده از علائق خود در روابط با کشورهایی نظیر چین و روسیه است و این موضوع را می توان نوعی پایان تلاش برای بهبود روابط با غرب در نظر گرفت.
نویسنده می‌افزاید: «یکی از محبوب ترین شعارهای انقلاب ایران «نه شرقی، نه غربی» بود که نشان می‌دهد ایران تمایلی به قرار گرفتن در طرف کاپیتالیسم آمریکایی یا کمونیسم شوروی ندارد.» در این گزارش آمده است: «کارشناسان می‌گویند شرایط و تمایل فعلی ایران برای افزایش روابط با شرق به معنی تغییر این ایده اساسی که ایران از
قرار گرفتن زیر چتر
قـــدرت‌های جــهانی
خود داری می کند، نیست.
اما این نشان می دهد که آخرین تلاش‌ها
برای تنش زدایی با ایالات متحده - ارائه شده به وسیله توافق هسته ای
که از طریق تبادل محدودیت در برنامه هسته‌ای ایران در عوض برداشته شدن تحریم ها-
از میان رفته است. ایران عملکرد آمریکا را به عنوان یک رویکرد درک کرده است. الی گرانمایه عضو شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در تحلیل این شرایط به خبرگزاری فرانسه گفته:«دیپلمات های ایرانی با سیگنال‌های روشنی که از داخل کشور دریافت کرده‌اند در تلاش سیستماتیک برای تعمیق روابط ایران با چین و روسیه هستند. در لحظات خاصی از سال 1979 به بعد ایران در صورت لزوم یا وقتی منافعش در میان بوده، رویکرد عملگرا را در رابطه با ایالات متحده در نظر گرفته است. می‌توان به قرارداد فروش اسلحه ایران-کنترا در اواسط دهه 80 میلادی و همکاری ایران و امریکا در افغانستان در سال 2001 اشاره کرد» اریک رندولف در ادامه گزارش خود می نویسد: «حتی قبل از ترامپ، ایران احساس می‌کرد واشنگتن به عنوان طرف
مقابل معامله را نقض
می‌کند، زیرا مشخص شد که
تحریم های باقی مانده آمریکا هنوز مانع ارتباطات
بانکی و سرمایه گذاری های
خارجی می شود.»
این گزارش با نقل قولی از محمد مرندی استاد مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران پایان می یابد. مرندی گفته: «اگر برخی درها بسته هستند و برخی دیگر باز هستند، ما برای همیشه پشت درهای بسته منتظر نخواهیم ماند.»

درب شرقی و غربی!
اینکه درهای غرب به روی ایران بسته است به نظر می رسد امری مطلق نیست. نسبی بودن این فرآیند را می توان در تجربه های تاریخی به خوبی مشاهده کرد که برجام آخرین مورد آن بود. اگرچه برخی کارشکنی ها در این توافق شکل گرفت اما طبیعی است با وجود حدود 40 دهه اختلافاتی که روی هم تلنبار شده نمی تواند از اعتماد میان طرفین سخن گفت. اگرچه سیر گزارش خبرگزاری فرانسه در این جهت است که ایران به دلیل بسته بودن درهای غرب به دامان شرق رفته است اما بعید به نظر می رسد چنین رویکردی از سوی ایران دنبال شود. در دوره محمود احمدی نژاد چنین رویه ای یکبار تست شد. وقتی رابطه با غرب به طور کامل تخریب شده بود و حتی خبری از مناسبات
با کشورهای درجه سوم اروپایی نبود اما درب های
مسکو و پکن علی‌الظاهر باز بود. با این
حال چین و روسیه زمانی که آمریکا و اتحادیه اروپا سخت ترین تحریم ها را علیه ایران اعمال کردند از حق وتو خود سرباز زدند تا شرق و غرب باهم علیه ایران به اجماع برسند.

کاهش شانس همکاری
یک تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل در گفت و گو
با «آفتاب یزد» گفت: «نگاه مثبت به شوروی پیش از این نیز در میان برخی وجود داشت و با توجه به اینکه روسیه امروزی ایدئولوژی کمونیسم را هم ندارد مهربانی نسبت به این کشور بیشتر شده است.» فریدون مجلسی با بیان اینکه شرق از توان بالایی برای کمک به ایران در عرصه بین المللی برخوردار نیست، افزود: «در دوران تحریم چین و روسیه نه تنها از حق وتو خود به نفع ایران استفاده نکردند بلکه چین که دارای مناسبات اقتصادی است از موقعیت انحصاری خود استفاده می‌کرد تا حداکثر بهره را از ایران ببرد.» او درباره بسته شدن درها میان ایران و غرب گفت: «در طول چند دهه اخیر مخالفت با غرب از اروپا گرفته تا استرالیا در میان برخی جریان های کشور وجود داشته که این موجب بسته شدن درها شده است. در شرایط فعلی نیز مهمترین هدف باید این باشد که چگونه می توان درهای گفت و گو را باز کرد تا بتوان همکاری ها را افزایش داد و اینکه به سمت درهای باز شرق برویم چندان معقول به نظر نمی‌رسد چرا که خود شرقی ها برای منافع کلان خود همراه با قدرت های غربی
می شوند، همین امروز روسیه به دلیل تحریم های
غرب به شدت آسیب پذیر شده و در تلاش
است تا مناسبات خود را بهبود ببخشد.» از این تحلیلگر مسائل بین الملل پرسیدم الی گرانمایه به خبرگزاری فرانسه گفته ایران و آمریکا در مواردی مانند ایران-کنترا یا حمله ایالات متحده به طالبان در افغانستان روابطی را داشته اند، آیا می توان
همین موارد را به عنوان مصداق هایی که می توان
درها را باز کرد، قلمداد نمود؟ فریدون
مجلسی گفت: «بدون تردید می توان مشکلات و اختلافات را حل کرد اما باید دید برخی که
منافعی از تنش میان ایران و غرب دارند سنگ اندازی
نمی‌کنند؟! به هرحال در همین دوره
گذشته دیدیم که به مدد تحریم ها برخی در جهت منافع شخصی خود از فروش نفت گرفته تا دیگر حوزه ها سوءاستفاده کردند.» او ادامه داد: «برآورد کلی این است که اختلافات میان ایران و غرب افزایش یافته و می تواند فرصت بهبود روابط کم و کمتر شود.»