هم کلام با «محمدرضا عیوضی»، خواننده دهه شصتی ها

«محمدرضا عیوضی» در خاطره جوان‌های دهه 60 با تیتراژ سریال «روزگار جوانی» ماندگار شده، قطعه ای که به تولید آلبوم مشهور او، «رنگین کمون» منجر شد. او اگرچه در آن سال‌ها در زمره خوانندگان نسل طلایی موسیقی پاپ قرار گرفت، اما بعدها حضورش در عرصه موسیقی کم و کم‌رنگ‌تر شد. کنسرت او بعد از 15سال، شهریور سال گذشته برگزار شد تا خبر بازگشت او را به عالم موسیقی جدی‌تر کند. او که حالا با نگاهی نقادانه به شرایط فعلی عالم موسیقی در ایران به عرصه اجرا بازگشته، براین باور است که انتخاب اشعار موسیقی های امروز شایسته ایرانیان نیست و عمده آثاری که تولید می شوند، تاریخ مصرف دارند و ماندگار نمی شوند. با این همه، قشنگ ترین و بهترین خاطراتم به حمایت مردم از ما برمی گردد. او که چندی پیش برای اجرای برنامه ای با اهداف خیریه به شهر مشهد سفر کرده بود، گفت وگویی کوتاه با ما داشت که در ادامه می‌خوانید:    زیباترین خاطراتم مربوط به حمایت مردم است خانواده محمدرضا عیوضی اصالتا آذری هستند و او این ریشه فرهنگی را به استعداد خانوادگی شان پیوند می‌زند و می‌گوید: بسیاری از اهالی خطه آذربایجان از صدای خوشی برخوردارند، در خانواده ما هم مرحوم پدرم صدای خوبی داشت. البته برادرم هم دستی بر آتش هنر دارد و به زودی آثار موسیقی اش را منتشر خواهد کرد. وی در طول سال های تحصیل، در محضر استادان بنام موسیقی ایران همچون «ناصر چشم آذر» و «سامان جواهریان» تعلیم می بیند تا این که از سال 76، در 26 سالگی وارد فضای موسیقی حرفه ای می شود و با خواندن تیتراژ سریال «روزگار جوانی» و آلبوم «رنگین کمون» بیش از پیش محبوب می شود. عیوضی آهنگ سازی هم می کند، با این حال حرفه اصلی اش خوانندگی است. او بر آموختن از همه نوع سبک و سلیقه جهانی، در این عرصه هنری تاکید دارد. از میان خواننده های کشورمان، صدای محمدرضا اصفهانی، همایون شجریان، سالار عقیلی و نیما مسیحا را بیش از دیگران می پسندد. از وی درباره آغاز حضورش در عرصه خوانندگی می‌پرسیم، او به یک راه پر فراز و نشیب اشاره می کند و می گوید: در دورانی که ما به عرصه جدید موسیقی پاپ وارد شدیم، مثل بسیاری از رویکردهای نو، با ممانعت‌ها و دست اندازهایی مواجه بودیم. به دلایل مختلف، 15سال پیش فکر کردم بهتر است از عرصه موسیقی تا مساعد شدن شرایط کناره گیری کنم اما از آن جایی که فضای موسیقایی امروز کشور در حال رفتن به بیراهه است، احساس کردم بازگشت و فعالیت مجدد ضرورت دارد. وی اضافه می کند: انتخاب اشعار موسیقی های امروز شایسته ایرانیان نیست، اغلب آثاری تولید می شوند که تاریخ مصرف دارند و چند صباح بعد ذائقه مصرفی مردم آن‌ها را نمی پسندد. به نظر من با ادامه این روند، موسیقی مسیر رو به نابودی را طی می کند. با تمام این اوصاف، قشنگ ترین و زیباترین خاطراتم مربوط به حمایت مردم از ماست. چه آن روزهایی که با هر بار اجرای کنسرت در قشم، کودک چهار ساله ای همراه من روی سِن می آمد و ترانه ها را همخوانی می کرد و چه امروز که بعد از دو دهه، شاهد حضور پررنگ مردم در اجراهایم هستم. درهای هنر به شرط کنترل قانونی به روی همه باز باشد عیوضی می گوید: این هنرمندان هستند که به دریافت های هنر عمومی خط می دهند. اگر به سمت انتخاب اشعار و ملودی های خوب برویم، گوش مردم هم به کار خوب عادت می کند و به ارزش تبدیل می شود. وی بر این باور است که باید درهای هنر به روی همه علاقه‌مندان به فعالیت باز باشد چون موسیقی کاملا سلیقه ای است و هر کسی می تواند بر اساس توانمندی خود به سبک و سیاقی ورود کند و مخاطبان خودش را داشته باشد اما این دلیل نمی شود که هیچ نهادی، بر نظام تولید و عرضه نظارت نداشته باشد. این هنرمند عرصه موسیقی بیان می کند: در دورانی که ما کار را شروع کردیم، یک خواننده برای اجرا باید از کانال‌های مختلفی عبور می‌کرد. سنجش کیفی آثار و اجرا از اهمیت زیادی برخوردار بود اما حالا هرکسی تصادفی، سازی دستش می گیرد و قطعه ای را اجرا می کند و بعد از پیرایش کار با نرم افزارهای رایانه‌ای، آلبومی ارائه می کند. اما وقتی همین آقای هنرمند روی سِن حاضر می شود، می بینیم توانایی خواندن ندارد. با این حال، به نظر من ایراد از آن خواننده نیست، چون دلش می خواهد دیده شود، کاستی از آن سازمان و ضوابط فرهنگی است که بر این تولید انبوه و بی کیفیت نظارتی ندارد. هنر عرصه ای است که افراد باید سلسله مراتب لازم را برای حضور حرفه‌ای در آن طی کنند. آلبومی را منتشر می کنیم، یک ساعت بعد لینک رایگان دانلودش توزیع می شود این هنرمند باسابقه موسیقی پاپ می افزاید: اگر در گذشته خواننده ها عاشقانه های زخمی و غمگین می خواندند، یک غم بین دو نفر وجود داشت که همین رنج هجران زمینه وصل را مهیا می کرد. اما محتوای ترانه‌ها در حال تغییر هستند و مفاهیمی سخیف را در روابط انسانی رواج می دهند. این امر به واسطه اثرگذاری شبکه های معاند خارجی بر آثار هنری ماست. وی از کاستی های قانونی در بازار نشر آثار و آلبوم های موسیقی سخن می راند و با اشاره به قانون کپی رایت مصوبه سال 1347 کشورمان بیان می کند: متاسفانه توجه کافی به این قانون در نظام قضایی ما وجود ندارد. آلبوم را با تمام دغدغه های مرتبط با آن 9 صبح منتشر می کنیم، تا 10 صبح حداقل15 لینک دانلود رایگان برایمان می فرستند. این دقیقا به معنای سرقت و بالا رفتن از دیوار مردم است. ما با این اوضاع، دزدی را ترویج می دهیم و از آن جلوگیری نمی کنیم. به گفته عیوضی، این یک خلاء بزرگ قانونی است که تنها به مباحث هنری معطوف نمی شود و شامل حوزه های ادبی نیز می شود. وی با ذکر نمونه ای می گوید: در خارج از کشور، وقتی یک نویسنده خارجی عمرش را پای نگارش یک کتاب می گذارد، ضوابط محکمی از او و اثرش حمایت می کنند و کسی به خودش جرئت سوء استفاده از آثار را نمی دهد اما به راحتی در کشور ما از روی کارهای داخلی و خارجی کپی می شود. برای همین است که دیگر کتاب فروشی حرفه ای به معنی حقیقی کلمه وجود ندارد و همه رو به تعطیلی می روند. وی با تاکید بر این که یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه ما همین حفره های قانونی و نبود ضمانت های اجرایی در نظام چاپ و نشر و حمایت از حقوق مولفان و ناشران است، خاطرنشان می کند: در این میان، تنها رانت خواران فرهنگی از بی قانونی سود می برند. آخرین آلبوم عیوضی اردیبهشت ماه 96 با عنوان «حس خوب» منتشر شد و شهریورماه هم بعد از 15 سال یک کنسرت در پایتخت برگزار کرد. او هم اکنون روی چند کار موسیقی تک تِرَک و میکس آلبوم «رنگین کمون»  کار می کند که طی دو ماه آینده آماده انتشار خواهد شد. سفرهای مشهد، حالم را خوب می کند وی احساس قلبی اش از سفر به شهری زیارتی را این طور برایمان توصیف می کند: با هر سفر به مشهد مقدس و تشرف به حرم مطهر حضرت رضا(ع) حالم خوب می شود. او وجود امامی را که کرامت مهم ترین مشخصه او بوده، الگویی برای جامعه می داند و می گوید: دیدن مشکلات قشرهای مستضعف ناراحتم می کند. آن ها نیازمند کمک و حمایت ما هستند.