نخبه کشی رضاخانی؛ از نصرت الدوله فیروز تا فرخی یزدی

   گروه اندیشه  info@khorasannews.com یکی از مهم‎ترین ویژگی‌های دوران رضاخانی که در تمامی سال‌های پس از کودتای 1299 تا سقوط به واسطه دخالت متفقین در شهریور 1320، به نحو بی‎سابقه‎ای در قیاس با تاریخ ایران زمین، خودنمایی می‎کند؛ همان اختناق و فشار وحشتناک همراه با جو رعب و وحشت و تروری است که برای نخبگان و چهره‎های اندیشمند، اعم از سیاسی و فرهنگی و حتی تأثیرگذار در عرصه‎های اجتماعی و اقتصادی ایجاد شد. به گزارش مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، هرچند سیاست سرکوب و خفقان رضاخان قزاق، پس از کودتایی که توسط ژنرال آیرون ساید انگلیسی طراحی و با حمایت دیویزیون قزاق اجرا شد، نسخه‎ای بود که گاه به تندی و گاه به آهستگی ، برای تمامی اقشار ملت ایران پیچیده شد و به برخورد فوق‎العاده شدید با آداب و رسوم مذهبی و سنتی و حتی ملی ایرانیان مانند حجاب بانوان، روضه‎خوانی و عزاداری حضرت امام حسین(ع)، تعزیه‎خوانی و شبیه‎گردانی و  نیز انجامید؛ اما در این میان، قشر نخبه و فعال سیاسی، مذهبی و حتی فرهنگی، بیش از دیگران مورد عتاب و خطاب قرار گرفت و جالب‎تر از همه این‌که سیاستمداران و کادر دولتی مشهور و نزدیک به رضاخان که نقش مهمی در به قدرت رساندن و تثبیت پایه‎های رژیم او داشتند نیز، از این آفت برکنار نماندند و تمامی این افراد، جز یک نفر، برکنار یا به روش‌های مختلف، مقتول شدند. فرد باقی مانده، یعنی علی اکبرخان داور هم، به دلیل غضب رضاخان، با خوردن تریاک خودکشی کرد تا خود را از شر شکنجه‎های پلیس سیاسی و آمپول هوای پزشک احمدی  راحت کند. در ادامه به برخی نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور اشاره می‌کنیم که در دوران پهلوی اول، با اشاره شاه، مورد سوءقصد قرار گرفتند و برخی از آن ها، زندگی را بدرود گفتند. میرزاده عشقی میرزاده عشقی، شاعر میهن دوستی که عشقش به «لیلای وطن» زبانزد همگان بود و به دور از وابستگی سیاسی و تعلق خاطر به بیگانگان، تنها به غم میهن و نه نان و آب می‎اندیشید و علاوه بر توان ادبی که از پیشگامان سلیس کردن شعر و زبان پارسی به شمار می‎رفت، از پایه‎گذاران نمایش نامه‎نویسی در ایران نیز بود، به دلیل انتقاد و هجو رضاخان در شعرها و روزنامه‎اش، گرفتار غضب وی شد و سرانجام، چند روز پس از تعطیلی روزنامه‎اش (قرن بیستم)، به باور بسیاری، با توطئه میرپنج، در خانه شخصی‎اش هدف گلوله دو مرد مسلح قرار گرفت و در 31 سالگی کشته شد . فرخی یزدی میرزا محمد فرخی یزدی، شاعر شجاع و متمایل به دموکرات‌های مشروطه‎خواه، روزنامه «طوفان» را منتشر می‎کرد. او کسی بود که زمانی به دلیل انتقاد منظوم از ضیغم الدوله قشقایی، حاکم یزد، لبانش را با نخ و سوزن دوخته بودند اما، فرخی هرگز دست از انتقاد و مبارزه بر نداشت و با قلمش به افرادی چون رضاخان، وثوق الدوله و قوام السلطنه می‎تاخت. پس از این‌که او خواستار محاکمه رضاخان شد، روزنامه‎اش را توقیف کردند و به زندانش انداختند. هرچند فرخی از سوی مردم یزد به مجلس هفتم راه یافت، اما به دلیل جو خاص آن مجلس و کناره‎گیری آزادی خواهان و مضروب شدنش در آن جا، از نمایندگی کناره‎گیری کرد و سرانجام در سال 1317، با دسیسه‎ای از سوی حکومت و ادعای مشکوک بدهی پنجاه تومانی، به بند کشیده شد و اضافه بر محکومیت به 30 ماه زندان، به جرم اسائه ادب، آماج بدرفتاری و گرسنگی  شد و چندی بعد، در 51 سالگی دار فانی را وداع گفت و طبق برخی اسناد، پزشک احمدی به زندگی وی خاتمه داد. نصرت الدوله فیروز نصرت الدوله (فیروز میرزا) که از اعضای اتحاد سه گانه وثوق‎الدوله و واسطه قرارداد 1919 به شمار می‎رفت، در دوران سلطنت رضاخان به وزارت دادگستری رسید و در فاصله سال‌های 1308- 1306 وزیر دارایی بود و البته، همچون تیمورتاش، عنصری بدنام محسوب می‌شد. فیروز به دلایل مختلفی دستگیر و پس از یک سال حبس در سمنان، توسط دسته‎ای از افراد شهربانی که مأمور این گونه عملیات‌ها بودند، در دی‌ماه 1316 به وضعی فجیع خفه شد.علاوه بر این افراد، بسیاری از وابستگان دیگر نیز مورد بی‎مهری قرار گرفتند و دچار عواقبی چون حذف، تبعید داوطلبانه و اجباری، حبس و قتل شدند. کناره‎گیری میرزاحسن مستوفی، سیاستمدار سنتی بازمانده از عصر قاجار، کناره گیری باقر کاظمی (مهذب الدوله) وزیر خارجه از قدرت و کشتن سرتیپ درگاهی رئیس شهربانی، گوشه‌هایی از اقدامات پهلوی اول برای حذف افرادی بود که یا به وی در رسیدن به قدرت کمک کرده بودند یا با به قدرت رسیدن وی، از ابتدا مخالفت می‌کردند. رضا خان برای رفتار توام با خشونت و دیکتاتوری خود، حد و مرزی قائل نبود. او نمایندگان مجلس شورای ملی را تهدید می کرد و هرگاه عصبانی می‌شد، خطاب به آن ها می‌گفت:«شما محکوم به اعدام هستید، شما را از بین خواهم برد.»