سه تصوير ايران‌هراسانه

سه تصويري كه مشاوران تندروي ترامپ سعي مي‌كنند از ايران و توافق هسته‌اي ترسيم كرده و آن را باورپذير كنند، نقش مهمي در تصميم ٢٣ ارديبهشت وي در قبال آن خواهد داشت.
اين سه تصوير نادرست عبارتند از:
اول- ايران به توافق هسته‌اي نيازي مبرم دارد و در صورت خروج امريكا از برجام، ايران در برجام باقي مانده و اجراي تعهدات خود را به صورتي يك طرفه ادامه خواهد داد، در حالي كه امريكا ديگر الزامي به تعليق تحريم‌ها ندارد.
دوم- حكومت ايران قبل از برجام در آستانه فروپاشي اقتصادي بود و چاره‌اي جز توافق نداشت و برجام چون طناب نجاتي بود كه اوباما به ايران هديه داد و اينكه ايران حاضر بوده و هست كه امتيازاتي به مراتب بيشتر از امتيازات فعلي به طرف مقابل بدهد.


سوم- ايران، يك بازيگر توسعه‌طلب و زياده‌خواه در منطقه است كه منافعش در بي‌ثباتي منطقه تامين مي‌شود و ريشه همه مشكلات و ناآرامي‌هاي منطقه توسعه‌طلبي ايران است.
از آنجايي كه انگيزه اصلي ترامپ در ضديت با برجام، ادامه تلاش انتخاباتي وي براي تخطئه دستاوردهاي اصلي اوباما بوده و هست، چشم‌هاي وي عمدتا به تصاويري جلب مي‌شود كه اين گرايش غيرمنطقي را توجيه كنند و نومحافظه‌كاران و محافل ضدايراني سعي كرده‌اند با القاي درستي سه تصوير فوق مشوق و توجيهي براي خروج يكسويه امريكا از برجام فراهم كنند. دكتر ظريف در سفر كوتاهش به نيويورك كه در واقع براي شركت در اجلاس عالي حفظ صلح در سازمان ملل برنامه برنامه‌ريزي شده بود، سعي كرد هر سه تصوير فوق را به چالش بكشد و واكنش‌هاي مقامات امريكا در سطوح مختلف نشان مي‌دهد اين پيام به خوبي دريافت شده است. مصاحبه اول ظريف با برنامه «رودررو با ملت» شبكه سي بي‌اس، مهم‌ترين برنامه رسانه‌اي وي در نيويورك بود كه صبح يكشنبه به روي آنتن رفت. طي اين مصاحبه، ظريف تصوير بي‌عملي ايران در قبال اقدامات برجامي امريكا را به شكل اساسي به چالش كشيد كه واكنش شخص ترامپ را به دنبال داشت. اين مصاحبه تفصيلي با يكي از مهم‌ترين و پربيننده‌ترين برنامه‌هاي خبري صبح يكشنبه امريكا با سابقه‌اي ٦٣ ساله، تقريبا در تمامي رسانه‌هاي اصلي و فرعي جهان بازتاب گسترده‌اي يافت و پيام ويژه آن درباره واكنش ايران به خروج امريكا از برجام به خوبي در كاخ سفيد شنيده شد. دو روز بعد و در خلال كنفرانس مطبوعاتي روساي جمهور فرانسه و امريكا، ترامپ به اين پيام واكنش نشان داد و تهديدات كلي وي نشان داد پيام مورد نظر كشورمان را به خوبي دريافته است.
مصاحبه دوم با برنامه خبري صبح دوشنبه راديوملي امريكا، طيف وسيع‌تري از موضوعات سياست خارجه ايران را در بر مي‌گرفت و در زمان بيشتري هر سه تصوير برساخته ماه‌ها و سال‌هاي اخير درباره ايران و برجام را به‌طور جدي به چالش كشيد. اين مصاحبه علاوه بر تاكيد بر لزوم پايبندي امريكا به برجام به عنوان مصوبه شوراي امنيت، به‌طور ويژه سياست‌هاي منطقه‌اي امريكا و عربستان را به عنوان مهم‌ترين عامل بي‌‌ثباتي درمنطقه معرفي كرد.
اين برنامه نيز روز بعد با واكنش مقامات رسمي امريكا مواجه شد و برايان هوك، مسوول فعلي امور برجام در وزارت خارجه امريكا، با حضور در برنامه صبح سه‌شنبه اين راديو، منفعلانه تلاش كرد از اثر سخنان مستدل ظريف بكاهد. وي ادعا كرد برجام صرفا يك برنامه اقدام داوطلبانه و غيرالزام‌آور است كه معني تلويحي آن قبول نقض تعهدات برجامي امريكا بود.
سومين برنامه اصلي رسانه‌اي ظريف در نيويورك، مصاحبه ويديويي وي با خبرگزاري آسوشيتدپرس بود كه بازهم سه تصوير فوق به‌صورت موثري زير سوال رفتند و با توجه به جايگاه آسوشيتدپرس، بازتاب جهاني گسترده‌اي يافت. دو نكته‌اي كه بيش از بقيه مطالب در اين مصاحبه برجسته شد عبارت بودند از: اول طرح احتمال خروج از ان پي تي (علاوه بر خروج از برجام) كه تصوير بي‌عملي برجامي ايران را بيش از پيش سست كرد. دوم طرح مستند پرونده‌سازي امريكا و عربستان عليه ايران و به ويژه در موضوع موشكي يمن، جايي كه ظريف گفت كه علامت استاندارد ايران روي مواد مصرفي يا غذايي، مثل پفك نمكي گذاشته مي‌شود كه مصرف‌كننده را از كيفيت محصول مطمئن كند و سندسازان جعلي‌سعودي اين واقعيت را فراموش كرده‌اند. اين مصاحبه در واقع مكمل دو برنامه عمده رسانه‌اي قبلي و حسن ختام آنها طي سفر بسيار كوتاه نيويورك بود.
در كنار اين سه برنامه در رسانه‌هاي اصلي امريكايي، وزير خارجه ايران چند برنامه فرعي‌تر هم در حضور دو و نيم روزه كاري خود داشت كه عبارت بودند از: سه مصاحبه اختصاصي با نيويوركر، المانيتور و نشنال‌اينترست، يك جلسه رسانه‌اي با خبرنگاران ١٥ رسانه عمده اروپايي وامريكايي، چند ملاقات توجيهي مفصل با مديران و سردبيران رسانه‌هاي اصلي و نخبگان و انديشكده‌هاي امريكايي و سرانجام حضور در انديشكده شوراي روابط خارجي كه حضور در آن برخي واكنش‌ها را به همراه داشت. انديشكده روابط خارجي، مهم‌ترين انديشكده سياست خارجي امريكا با يك قرن سابقه است كه ظريف بارها در آن سخنراني كرده است. با وجودي كه ماهيت برنامه‌هاي اين انديشكده رسانه‌اي نيستند، برنامه‌هاي مهم‌تر آن از طريق اينترنت نيز به صورت محدود قابل دسترسي است. با توجه به سابقه حضور موفق قبلي ظريف در اين شورا، مديران و مجريان اين شورا متهم به فرصت‌سازي براي ايران جهت تبليغ خود شده و براي سختگيري بيشتر تحت فشار بودند. به همين خاطر، برخلاف دفعات قبل، اين‌بار استيون هادلي، مشاور امنيت ملي بوش به عنوان مدير و مجري اين برنامه تعيين شده بود و حدس زده مي‌شد كه بر خلاف رويه معمول و طبيعي اين شورا براي تمركز بر مسائل سياست خارجي، اين‌بار بر مسائل داخلي ايران متمركز شوند. به همين خاطر ظريف، برخلاف دفعات قبل كه بدون سخنراني ابتدايي، وارد بخش پرسش و پاسخ مي‌شد، اين‌بار سخنراني ابتدايي مفصلي ايراد كرد كه عمدتا بر موضوعات منطقه و سه تصوير نادرست پيش‌گفته متمركز بود. در بخش دوم اين برنامه، مطابق پيش‌بيني قبلي حتي يك سوال درباره برجام و سياست خارجي پرسيده نشد و بهانه هم اين بود كه ساير مسائل به اندازه كافي در مصاحبه با سي‌بي‌اس و راديوملي امريكا مورد بحث قرار گرفته است. اين سوالات حول مسائلي چون حجاب قانوني، وضعيت بهاييان، زندانيان امريكايي و ايراني و نظاير آن متمركز بود. هرچند ظريف مي‌توانست مانند هر وزير خارجه ديگري از كنار اين سوالات به بهانه اينكه در حيطه وظايف وي نيست، عبور كند، ولي خود را موظف دانست تا سستي اين استدلالات و اتهامات وارده را در اين زمينه‌ها هم نشان دهد كه پاسخ‌هاي مستدل وي حملات گسترده افراد و گروه‌هاي اپوزيسيون و مخالف جمهوري اسلامي را در رسانه‌هاي و شبكه‌هاي مجازي به دنبال داشت.
نكته عجيب در اين ميان اين است كه انتقادات رسانه‌هاي خودي نه به بخش دوم، كه به سخنراني ابتدايي و از پيش طراحي شده ظريف معطوف شده است. جايي كه وي به صورت عمدي تلاش كرد كه ادعاي خطرناك توسعه‌طلبي و زياده‌خواهي ايران و تلاش براي ايجاد امپراتوري را رد كند. اين‌تصوير چيزي است كه بن سلمان در سفر سه هفته‌اي و پرهزينه خود تلاش و هزينه وافري براي تثبيت آن كرد و ادعا كرد ايران سعي دارد با بي‌ثبات كردن منطقه فاصله‌اش را با بقيه و عربستان جبران كند. در چنين فضايي، بي‌توجهي به مخاطبين و صحبت كردن از چشم‌انداز ١٤٠٤ وسخن گفتن از تلاش ايران براي تبديل شدن به قدرت اول منطقه، در واقع تاييد حرف‌هاي بن سلمان و نومحافظه‌كاران متحد وي تلقي مي‌شد.
پايان سخن اينكه مخاطب‌شناسي و «حكايت بر مزاج مستمع گفتن» در شرايط حساس كنوني كشور اهميت زيادي دارد و درك معني با توجه به مخاطبان، براي حفظ انسجام داخلي و ملي اهميتي مضاعف دارد:
سماع‌ اي برادر نگويم كه چيست
مگر مستمع را بدانم كه كيست
پريشان شود گل به باد سحر
نه هيزم كه نشكافدش جز تبر
كارشناس مسائل سياسي