روزنامه همدلی
1397/02/23
جواد یساری پس از سالها مجوز گرفت اما اهالی موسیقی چندان به آینده امیدوار نیستند
چه روزها به شب آوردهاند در این امیدمهدی فیضی صفت - «نخستین پوستر فیلم سینمایی "دشمن زن" رونمایی و نام جواد یساری به عنوان خواننده روی پوستر این فیلم درج شد.» خبری که در ابتدا خوش جلوه می کند و بذر امید می کارد در دل دوستداران خواننده ای از جنس کوچه و بازار، از جنس سلیقه راننده های کامیون که دو دستی فرمان را چسبیده اند و عکس های رنگی هایده و حمیرا گوشه و کنار ماشین های سنگین شان خودنمایی می کند، از جنس داوود مقامی، نعمت الله آغاسی و عباس قادری که علاقه مندانش کمتر توجهی به مفهوم شعر و خط ملودی هایش داشتند ولی عشق می کردند و لذت می بردند با تمام وجود از ترانه هایی عمدتا ریتمیک.
کنسرتی با حضور آقای ربیعی!
فیلم کنسرتش را کسی ندید اما صدایش را اکثر مردم ایران با هر سلیقه موسیقایی شنیدند؛ وقتی مجری برنامه خبر از حضور هنرمندِ ورزشکار روی سن می دهد، صدای دست هایی به گوش می رسد که انتظار جوادیساری را می کشند. او ماندگارهایش را در این اجرا، آواز می کند و امروز مردم سرزمینش خوشحالند که درخواست «آقای ربیعی» برای خواندن «صبر ایوب» رد نشد و جواد یساری خواند «بی تو موندن لحظه ی جبر منه، صبر ایوب زمان صبر منه، خونه بی تو خونه نیست قبر منه». او یکی از محبوب ترین خوانندگان میان طبقه ای بود که علاقه ای به موسیقی های پاپ و راک نداشتند؛ هر چند در میان مخاطبان موسیقی های غیر کوچه و بازاری نیز کم نبودند کسانی که گوش به صدای یساری می سپردند یا حداقل زمانی که می شنیدند آهنگ هایش را، تمایلی به عبور و رسیدن به قطعه بعدی نداشتند!
آواز بیمجوز در مدح مولا!
دهه 50 دوره طلایی موسیقی پاپ ایران به شمار می رفت. خوانندگانی که بیشترشان امروز آن سوی آب ها زندگی می کنند، صحنهها را تسخیر کرده بودند اما خیل عظیمی نیز بی تاب بودند برای شنیدن قطعات جدید آغاسی، یساری و قادری. جواد یساری که هفتمین دهه زندگی خود را نیز به پایان برده، پیش از انقلاب 5 آلبوم روانه بازار کرد اما پس از انقلاب مانند فرهاد مهرادها، فریدون فروغی ها، نعمت الله آغاسی ها، عباس قادری ها و بسیاری دیگر از هنرمندان به سکوتی فرو برده شد که خودخواسته نبود. وطنش را ترک نکرد ولی نگذاشتند بخواند. چرایش را کسی نمی داند. آغاسی که یکی از محبوب ترین خوانندگان پیش از انقلاب بود و ترانه هایش را هنوز نیز زمزمه می کنند، 25 سال پس از انقلاب اجازه یافت کنسرتی در لالهزار، جایی که از آن برخاسته بود، برگزار کند، خیابان را بستند مردم. استقبال به حدی بود که سکوتش را تا زمان مرگش تمدید کردند. یساری نیز سرنوشت بهتری نداشته، حداقل تا امروز. آهنگ هایش شاید در زمره موسیقی فاخر قرار نگیرد اما هیچ گاه مضامینی غیر متعارف با عرف و شرع جامعه نداشته، عجیب تر که در کارنامه 50 ساله اش در مدح حضرت علی نیز خوانده اما باز هم مجوز نداده اند تا بی واسطه با مردمش ملاقات کند.
از قادری تا کیتارو
حالا جواد یساری مجوز گرفته، اسمش را زده اند روی پوستر فیلم «دشمن زن»؛ فیلمی به کارگردانی کریم امینی که قرار است بعد از فیلم سینمایی «تگزاس» در گروه سینمایی ماندانا روی پرده برود. دوستدارانش و حتی کسانی که موسیقی یساری را نه می پسندند و نه گوش می دهند نیز خوشحالند؛ لبخند روی لب شان نشسته که موسیقی قرار است نفسی تازه کند و آرام آرام از بندهایی که بر تار و پودش تنیده اند رها شود. در سوی دیگر میدان اما برخی از دغدغه مندان موسیقی خوش بین نیستند. بدبین ترهای شان بر این باورند حتی درج نام جواد یساری روی پوستر یک فیلم به معنای تضمینی برای پخش صدایش نیست. شاهد مثال هم کم ندارند. از دست های نامرئی و نهادهای بی نامی یاد می کنند که زورشان حتی به مقامات رسمی دولتی می چربد و فیلم را از پرده پایین می کشند و خط قرمزی روی مجوزهای آثار موسیقایی می کشند. مسیر دشواری که یاسر بختیاری ملقب به «یاس»، خواننده موسیقی رپ برای اخذ مجوز طی کرد، یکی از برجستهترین های شان است. «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان هم وزیر فرهنگ و ارشاد، پای نامه مجوزش امضا میانداخت اما اجازه های دیگر صادر نمیشد برای اکرانش! اورهان پاموک، نویسنده ترکیه ای برنده نوبل ادبیات به ایران آمد تا لذت ببرد از مراسم بزرگداشتی که دوستداران ادبیات در سرزمین فرهنگ برایش ترتیب داده اند اما لغو شد؛ شاید هم لغو کردند و او با ناراحتی رفت. کیتارو، آهنگساز شناخته شده ژاپنی که یک بار در ایران کنسرت برگزار کرده بود، بار دیگر قصد سفر به تهران را داشت اما تکرار تجربه اجرا در ایران میسر نشد برایش. ریچارد کلایدرمن نیز که حالا کلاویه های پیانویش را با اسرائیل گره زده اند و اجرایش در تهران میان زمین و هوا معلق مانده است.
امید اما تنها بهانه برای زندگی است، میتوان امیدوار بود به آینده، به بازگشت جواد یساری با موهای فرفری و چهره خندانش به صحنه تا شاید برای ساعاتی از یادمان ببرد رنج هفت ساله «حبیب» را. وقتی با آن هیبت کاریزماتیکش رفت پشت میکروفون جشن «موسیقی ما» و گفت: «خوشحالم از این که برای اولین بار بعد از 6 سال در سکوت بودن می توانم صحبت کنم». بغض تمام وجود مردمی را فرا گرفت که با یک عالم از آهنگ هایش خاطره داشتند ولی سرانجام سکوتش با مرگ پیوند خورد و با حسرت اجرا در خاکش به زیر خاک رفت. شاید بشود چشم انداخت و از روزنه درِ امیدی که باز شده، نگاه کرد و دید عباس قادری را که مانند یساری مجوز گرفته و پس از سال ها صدایش را به گوش مردم می رساند اما او را تنها در مراسم ترحیم هنرمندان رفته ای مانند ناصر چشم آذر می توان دید و از کنارش عبور کرد و غمگین شد وقتی کسی برای سلفی با خواننده «پارسال بهار...» سر و دست نمی شکند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شرکت کنندگان در کنگره «نقش شیعه در پیدایش وگسترش علوم اسلامی»:
«همدلی» درباره آمارهای رسمی و غیر رسمی خودکشی برخی کارگران گزارش می دهد نقطه آخر؛جایی به نام خودکشی
آیین بزرگداشت قانون نواز شهیر ایرانی تحت تاثیر با یاد زنان بی بضاعت ایران؛ بانوی خنیاگر، هدیه را هدیه داد
جواد یساری پس از سالها مجوز گرفت اما اهالی موسیقی چندان به آینده امیدوار نیستند
قهرمانی دوباره تیم ملی فوتسال زنان ایران در آسیا دخترانِ افتخار
گزارش میدانی همدلی از اندوه زنان زلزلهزده در کمپ روانشناسان؛ 6 ماه بعد از زمین لرزهای که هنوز میلرزاند
مقامات اروپایی از جداکردن سرنوشت خود از ایالات متحده میگویند مقاومت اروپایی
به آیندهای بهتر بیندیشیم
ضرب الاجل آمریکا به خریداران نفت ایران
پایکوبی بر مزار برجام
معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست تاکید کرد: بهرهگیری از ظرفیت تالابها برای گردشگری


