روزنامه ابتکار
1397/03/02
شهاب مهربان نویسنده و کارگردان نمایش «در» در گفتوگو با «ابتکار»: تئاتر خیلیها را بدبخت کرده است
سیدحسین رسولیاین روزها نمایش «در» به نویسندگی و کارگردانی شهاب مهربان و بازی فاطیما بهارمست، امیر کامران، مهرپویا مهدوی، نصیر ساکی، وحید منتظری، علی میری، روزبه معتمدیمهر و محمد دارایی در تماشاخانه «پالیز» روی صحنه رفته است. در این نمایش با یک داستان معمایی و رازآمیر روبهرو میشویم. در یک شرکت۳۰ هزار دلار گم شده است و کارمندان به دنبال آن میگردند. مهربان تلاش میکند در بستری رئالیستی داستانهای پر تعلیقی را روایت کند. نمایش او با بازیگران جوان در مدت ۵۰ دقیقه روی صحنه میرود. گفتوگوی ما را در ادامه بخوانید.
از اجرای جدید نمایش «در» بگویید. چی شد که دوباره این نمایش روی صحنه جان گرفت؟
در حقیقت، قصد نداشتم دوباره نمایش «در» را روی صحنه ببرم. نمایشی را برای اجرای مهر و آبان تمرین میکنم. متنی به نام «بوکسور» است. با آقای علی پالیزدار دوستی قدیمی دارم. چند پروژه را در دست همکاری داریم. در حین صحبتهایی که با هم داشتیم قرار بر این شد تا نمایش «در» را دوباره روی صحنه ببرم. البته ما در سال ۱۳۹۵ اجرا رفته بودیم که حالا تغییرات بسیار زیادی داریم. دو کاراکتر به نمایش اضافه شده است. از مردم هم دعوت میکنم که به دیدن نمایش «در» بیایند. ضرر نمیکنند.
از نمایشنامه معمایی «در» بگویید. ایده نمایش از کجا شکل گرفت؟
زمانی تصمیم گرفتم که متنی در بستر رئالیستی بنویسم. چند جوان هستند که درگیر ماجرایی عجیب میشوند. همه چیز بالا و پایین میشود. فضای خوب و بد را با هم دارد. البته علاقه ندارم خیلی روی معمایی بودن آن تاکید کنم. قصه درباره پیدا شدن پول در یک خانه است. پرسش اساسی دراماتیک این که چرا پول در یک خانه خاص پیدا شده است؟ زاویه دید متفاوتی را انتخاب کردهام. به نظرم برای مخاطبها خیلی جذاب بوده است. پس از نمایش نظراتشان را انتقال میدهند. وقتی به سالن نگاه میکنم تماشاگران قصه را تا آخرین لحظه دنبال میکنند. باید بگویم که از اجرا راضی هستم. همه چیز درست و تمیز پیش میرود.
تئاتر خصوصی را چگونه میبینید. چند سالی است که در سالنهای خصوصی مشغول کار تئاتر هستید. شرایط برای جوانها مهیا است؟
خدا را شکر میکنم که برای کارم تهیهکننده دارم. از این جهت با مشکل روبهرو نشدم. حضور تهیهکننده برای کارهای خصوصی بسیار مهم است. ولی با کمال تاسف باید بگویم که سالنهای خصوصی بدون حضور «چهره» در اجرا با شکست مواجه خواهند شد. هیچ نمایشی بدون وجود «چهره»، تماشاگر نخواهد داشت. خیلی عجیب است که برخی از تماشاگرها به سالنهای خصوصی زنگ میزنند و میپرسند: «آیا چهره معروفی در نمایشها وجود دارد؟» یعنی دیگر تئاتر، کارگردان و نمایشنامه مهم نیست. فضای متفاوتی شکل گرفته است. نمیخواهم بگویم کارهایی که چهره دارند، بد هستند بلکه دیگر بدون چهره نمیشود اجرا رفت. در حال حاضر شما به سختی با سالن پر از تماشاگر مواجه میشوید. کار همه سخت شده است. آستانه مقاومت ما هم حدی دارد. گاهی دوستان تئاتری میگویند که برویم در کار بعدی چند چهره بیاوریم و روی صحنه بگذاریمشان تا تماشاگرها آنها را ببینند. به نظرم اجرای تئاتر بدون چهره امکان ندارد.
بنابراین مخاطب تئاتر تغییر کرده است؟
سلیقه تماشاگر خیلی عوض شده است. اجراهایی داریم که درست و خوب هستند. مخاطب آن کارها با مخاطب کارهای دیگر از زمین تا آسمان فرق دارند. کاملا سلیقه تماشاگر متفاوت شده است.
کج سلیقه شدن تماشگر تبدیل به بجران شده است؟
قطعا این اتفاق رخ داده است. مدام فکر میکنم که دیگر نمیشود تئاتری را بدون حضور چهرهها روی صحنه برد.
گویا رقابت عجیبی در تئاترها شکل گرفته است که تماشاگر را به کارشان بکشانند؟
بله. هر کاری میکنند تا تماشاگر را به سالن بیاورند. شما اگر تئاتر خوبی داشته باشید تماشاگر خودش را هم پیدا میکند. واقعیت این است که در برخی تماشاخانههای خصوصی، افرادی که به دیدن نمایشها میآیند اصلا از جنس تئاتر نیستند. البته نمیگویم چرا چنین تماشاگرهایی به تئاتر آمدهاند. اتفاقا برخی از میان آنها هم بعد از مدتی به تماشاگرهای حرفهای تئاتر اضافه خواهند شد. خیلی هم خوب است. در حقیقت، نسبت به سالهای گذشته همه چیز عوض شده است.
برای سالنهای دولتی اقدام نمیکنید؟ یا اقدام کردهاید و جواب درستی نگرفتهاید؟
سالنهای دولتی شرایط خاص خودشان را دارند. برای تماشاخانه ایرانشهر اقدام کردم که به من گفتند: «پر است. دیگر جا نداریم.» بعد هم گفتند که: «این هم فهرست ماست و آن را ارسال کردیم.» بعد متوجه شدم که هیچ کدام از آن افرادی که در فهرست بودند در تماشاخانه ایرانشهر اجرا نمیروند. در حال حاضر کارگردانهای دیگری روی صحنه میروند.
یعنی کارهایشان آماده نبوده است؟
این موضوع آنچنان مهم نیست. لیستی با حضور مثلا ۲۴ نمایش اعلام کردهاند. از این ۲۴ نمایش تنها دو نمایش ماندهاند. کارهای دیگری را روی صحنه میبینیم. اجرایی در حال حضار روی صحنه رفته است که پیش از این در چند سالن دولتی اجرا رفته بود. حالا دوباره یک سالن دولتی دیگر را اشغال کرده است. این کارها حق دیگران را ضایع میکند. این اتفاقات از رانت و قدرت میآید. چرا از این اتفاقها برای کارگردانهای دیگر نمیافتد؟ افرادی مثل من عطای اجرا در سالن دولتی را به لقایش بخشیدهاند. پارتیبازی تا به کجا آخه؟ دیگر حوصله ما سر رفته است.
چه شیوه کارگردانی را دنبال میکنید؟ علاقه دارید چه سبک و سیاقی را ادامه بدهید؟
من کار حرفهایام را از فضای تئاتر دانشگاهی شروع کردم. در آن فضا تجربه میکردیم. کارهایم بر اساس تئاترهای رئالیستی بود. البته شما خودتان میدانید که در این دوران دیگر نمیتوانید از ژانر، سبک و شیوه خاصی صحبت کنید. همه چیز تغییر کرده است. سلیقه خودم بیشتر در فضای رئالیستی است. بیشتر هم مینویسم. چند نمایشنامه برای دیگران نوشتهام که قرار است به زودی اجرا بروند. نمیدانم در دو سال دیگر چه فضایی را پیش بگیرم. ولی حالا با فضای رئالیستی خوب است.
از همه چیز صحبت کردیم و از کیفیت تئاترها نگفتیم. به تماشای تئاترها میروید؟ آنها را چگونه میبینید؟
اگر بخواهم تئاترها را با چند سال گذشته قیاس کنم دیگر بیشتر آنها جذاب نیستند. اغلب تئاترها درگیر پول درآوردن هستند. این فضا باعث میشود که شما تن به هر کاری بدهید. تنها هم به دنبال پول هستند. وضعیت در سالنهای خصوصی خوب نیست. علاقه ندارم اسم کسی را بیاورم. ولی کارگردانی داریم که یک نمایش را بیش از هفت بار اجرا کرده است. چهار، پنج تا سلبریتی هم در نمایش او هستند. معلوم که این تئاتر تنها به دنبال پول است. چیز دیگری برایش مهم نیست. تئاتری داریم که بیش از ۲۰۰ اجرا داشته و باز هم دیدم که نوبت اجرا گرفته است. همان نمایش را میخواهد بارها روی صحنه ببرد. آیا هدفش غیر از پول درآوردن چیز دیگری است؟ اینها دغدغه نیست. نسل جوان ههم درگیر همین چیزها شده است. کارگردانی به اسم فرهاد فزونی را داریم که در همان سالن «پالیز» در حال اجرا است. کارش دغدغه تئاتر دارد. در نمایش او چهره هم وجود دارد ولی تن به هر کاری نداده است. نمیخواهد با هر کاری سالنش را پر کند. به نظرم نمایشهای سالن «مولوی» و حتی «تئاترشهر» همچنان فضای خاص خودشان را ادامه میدهند. ولی سالنهای خصوصی فقط به دنبال پول هستند.
و حرف آخر؟
صحبتهایی که تئاتریها میکنند در بهبود فضا تاثیری ندارد. فقط میتوانم بگویم دانشجوهای تئاتر باید به سمت چهره شدن بروند. تئاتر ما خیلیها را بدبخت کرده است. خیلی از استعدادها نابود شدهاند. در نمایش «در» دو، سه تا بازیگر داریم که برای اولین بار روی صحنه رفتهاند. برخی از حرفهایهای تئاتر وقتی بازی آنها را دیدند تعجب کردند. ولی آنها چطور میخواهند در این فضا کار کنند. به نظرم اول باید چهره بشوند و بعد روی صحنه تئاتر بیایند.
سایر اخبار این روزنامه
دبیر شورای عالی امنیت ملی:
حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه به درخواست این کشورها است
«ابتکار» راهبردهای دولت آمریکا برای ایجاد هژمونی جهانی را بر پایه سخنان ضد ایرانی پمپئو بررسی میکند
آیا سختنویسی نشاندهنده توانایی نویسنده است؟
بیماری پیچیده نویسی
حامد وکیلی
حرکت عارفانه این بار «رفتن» است!
جوانان اصلاح طلب از بایدهای اصلاح گری میگویند
خواست مردم اصلاح در مسیر قدرت
«ابتکار» از واکنشها پس از اعلام خبر «ممنوعیت پخش مسابقات فوتبال» در کافه ها و قهوهخانه ها گزارش می دهد
«ابتکار» از عملکرد دولت در حوزه مدیریت ارز گزارش می دهد
ارز تک نرخی در میانه راه
شهاب مهربان نویسنده و کارگردان نمایش «در» در گفتوگو با «ابتکار»:
تئاتر خیلیها را بدبخت کرده است
فراکسیون امید درباره ریاست لاریجانی با دیگر فراکسیونها تعاملی نداشته است
«ابتکار» از حاشیه های مجلس در زمان بررسی«لایحه مقابله با تامین مالی تروریسم» گزارش می دهد
اصلاحات حجاریان متاع بی مشتری
دبیر شورای عالی امنیت ملی:
حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه به درخواست این کشورها است
بروجردی:
مذاکره با اروپاییها اتمام حجت است