روزنامه جهان صنعت
1397/03/10
زخم کهنهای که باز است
شیدا ملکی- برخی واژهها روح انسان را به درد میآورند، دل را میشکنند و نگرانیهای زندگی روزمره را چندین برابر میکنند.حال این واژهها اگر از شکل الفبایی خود خارج و در قالب رفتارهای اجتماعی ظاهر شوند واکنشها و نگرانیها را چندین و چند برابر میکنند. «تجاوز» نیز در گروه همین واژهها و رفتارهای اجتماعی میگنجند. این روزها اما ماجرای مدرسهای در منطقه دو تهران این واژه را بارها و بارها در ذهن زنده میکند و واکنشهای مختلفی را رقم میزند.
نگاه به ماجرای دبیرستان منطقه دو و آنچه بر نوجوانان سال اول این دبیرستان گذشت یادآور زخمهای عمیقی است که کالبد جامعه را رنج میدهند؛ رنجی که کهنه و چرکین شده است. انکار در این موضوع وجود ندارد که ذات تجاوز به هیچ وجه قابل پذیرش و بخشش نیست، اما چه بر جامعه میگذرد که در محیطی آموزشی رفتاری ضداخلاقی روی میدهد و ماهها مسکوت میماند. چگونه پسران 14ساله ماهها در شرایط دشوار جنسی قرار گرفتهاند و بیآنکه اطلاعرسانی کنند آزار دیدنشان ادامه پیدا کرده است. این موضوع خود بیانگر همه ضعفهایی است که سالهاست فراموش کردهایم آنها را بررسی کنیم.
رفتارهای جنسی، آن هم در سنین نوجوانی به دلیل تغییرات گسترده سیستم هورمونی انسان نمایان میشوند. این رفتارها بیشک اگر با آموزش مناسب همراه نشود نه تنها برای نوجوان بلکه برای اطرافیان او خطرآفرین خواهد بود. در ماجرای دبیرستان منطقه دو دانشآموزان این مدرسه در نگاه اول قربانی شدهاند اما خوب است به این موضوع نیز فکر کنیم که آیا معاون مدرسه در مقام فردی که آغازگر این روند بوده است خود نیز قربانی نیست؟ بیشک فردی که از سلامت جنسی کامل بهرهمند باشد چنین ماجرایی را رقم نخواهد زد. اما نگرانیها از نقطهای تشدید میشود که چرا فردی با عدم سلامت کافی باید در محیطی آموزشی قرار گیرد.
آموزشوپرورش به عنوان نهاد آموزشی کشور که 12 سال آموزش کودکان و نوجوانان در آن میگذرد چرا باید دچار خلا و ناکارآمدی باشد؟ آن هم تا جایی که عدم سلامت روحی و جنسی افراد در مراکز آموزشی نمود پیدا کند. معاون مدرسه منطقه دو شاید آخرین بیمار جنسی حاضر در مدارس، شهر و کشور نباشد. اگر تصور کنیم او آخرین فرد است به همان تفکر روزگار گذشته مبتلا خواهیم شد که بارها تجاوزگران و کودکآزاران در جامعه را به دادگاه کشاند اما علت اصلی پنهان ماند. پرونده ستایش هنوز هم در ذهن بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی و شهروندان باز است. متهم اما محکوم به اعدام و پرونده بسته شد.
پذیرش بیماری خود نخستین گامی است که امکان درمان را فراهم میکند. باید در نخستین گام پذیرفت که آموزشهای جنسی نیازی ضروری و حیاتی برای کودکان و نوجوانان است، همچنین باید باور کرد آموزشوپرورش اساسیترین پایگاهی است که امکان ارائه این آموزشها به سالمترین شکل ممکن را دارد. این بار نیاز اساسی نگاه کردن به علت پیدایش رفتارهای پرخطر جنسی است. محکومیت معاون مدرسه پرونده را در ترازوی عدالت جامعه میبندد اما هیچ تضمینی برای پایان چنین ماجراهایی نخواهد بود.
نگرانکنندهتر از هر آنچه در این مدرسه گذشت، رفتارهایی است که با پایان این پرونده همچنان ادامه دارد. قضاوتی که نسبت به دانشآموزان خواهد شد و برچسبهایی که از این پس بر معلمها خواهد خورد. خوب است این بار کمی آرامتر و به دور از هیجانات همیشگی پرونده را ورق بزنیم. پیدا کردن علتهای واقعی بیش از هر نکتهای اهمیت دارد. اما اگر این پرونده هم به پایان رسید و با خاموش شدن تب هیجانات اجتماعی پیرو ارائه نظرات غیرکارشناسی در این زمینه کودکآزاری، آموزش جنسی، امنیت اجتماعی و حمایتهای خانوادگی نیز فراموش شد باید بیشتر از امروز نگران باشیم.
این روزها برنامههای رادیویی، روزنامهها، صفحات خصوصی و عمومی در دنیای مجازی همگی یکصدا از حقوق کودک و آموزشهای جنسی میگویند. امید است با فروکش هیجانات نقش والدین، نوجوانان، رسانهها و آموزشوپرورش یک به یک مورد واکاوی و بررسی قرار گیرند تا شاید چند ماه دیگر این زخم کهنه دهان باز نکند.
sheidamaleki.journalist@gmail.com
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تقویت اصلاح طلبان در مقابل اصولگرایان
واکنش پوران درخشنده به ماجرای تجاوز در مدرسه
دستور رییس قوه قضاییه برای تسریع در رسیدگی به پرونده حادثه یکی از مدارس غرب تهران
کارشناسان بر ترمیم ساختارهای بخش صنعت تاکید میکنند
پیامد بحرانهای سیاسی و اقتصادی کشور بر بازار کالاهای اساسی
چهل روز تا ثبت جهانی محور ساسانی شیراز
لغو قرارداد ریلی 4/1 میلیارد دلاری بین ایران و سوییس؛
قتلهای زنجیرهای کرملین
اعتراض در مکان ورزشی، کجا ورزش کنیم!
دلواپسم!
بازیچه دست کشورهای توسعهنیافته!
هند هم برای ایران خط و نشان کشید
واکنش زنگنه به وقت کشی فرانسوی ها
بررسی جنایت علیه نوجوانان دانشآموز در غرب تهران
زخم کهنهای که باز است
زخم کهنهای که باز است
اجماع ملی مقامات، نیاز صنعت نفت کشور
تحقیر مودیان مالیاتی چرا
تحقیر مودیان مالیاتی چرا
تحقیر مودیان مالیاتی چرا