«همدلی» از خودکشی 2 خواهر 30 و 35 ساله مریوانی گزارش می دهد؛ مرگ‌های مهجور

آسو محمدی‪-‬ «هیچکس برای اینکه می‌خواهد بمیرد خودکشی نمی‌کند، پس چرا آنها این کار را می‌کنند؟ چون آنها می‌خواهند جلوی دردی را بگیرند.» این جمله از «تیفانی بارتولو» نویسنده آمریکایی - ایتالیایی این روزها با خودکشی‌های علنی و نهانی در ایران بسیار مرتبط است. زخمی که گه‌گاه سر باز می‌کند و پرونده‌اش باز می‌شود. ظهر پنجشنبه گذشته دو خواهر30 و35ساله مریوانی با حلق آویز کردن خود به زندگیشان پایان دادند. ایوب غلامی، سرپرست شبکه بهداشت و درمان مریوان درباره این اتفاق گفت: «دو خواهر30 و 35 ساله در محله «تپه موسک» با آویزان کردن خود با طناب اقدام به خودکشی کردند که با اعزام اورژانس هیچ کدام علایم حیاتی نداشتند.» غلامی افزود: «علت خودکشی هنوز معلوم نیست.» اما گزارش‌های مردمی حاکی از آن است که دلیل این خودکشی، مشکلات خانوادگی بوده است.
این درحالی است که هفته گذشته دو خواهر دانشجو هم در کرمانشاه اقدام به خودکشی کرده بودند. این اتفاق‌ها همگی نگرانی‌ها را در رابطه با آمار خودکشی در ایران افزایش داده و حتی وزیر بهداشت در رابطه با اپیدمی‌شدن خودکشی هشدار داده است. بر اساس آخرین آماری که سازمان جهانی بهداشت منتشر کرده است، هر 40 ثانیه یک نفر به علت خودکشی کشته می‌شود و این یعنی سالی حدود 800هزار نفر. از این آمار 4069 نفر را ایرانی‌ها تشکیل می‌دهند، طبق این آمار که ایران را صد و بیستم جهان می‌کند، روزانه حدود 11نفر در ایران خودکشی می‌کنند. البته آخرین آماری که پزشکی قانونی درباره آمار خودکشی در ایران ارائه کرده، کاهش ۱.۸ درصدی را نشان می‌دهد اما این نمی‌تواند حجم نگرانی در رابطه با این موضوع و ناهنجاری را در جامعه کاهش دهد.
مروری بر خودکشی‌های 2سال اخیر
در روزهای آغازین سال 1395 خبرهایی از موج خودکشی در ملاعام در رسانه‌ها منتشر شد که نخستین آن مربوط به دختر نوجوان 15 ساله تبریزی بود که از طبقه دهم ساختمانی در خیابان دامپزشکی تبریز خود را به پایین پرت کرد و در دم جان سپرد. در پی آن به صورت جسته‌گریخته اتفاقاتی مشابه به وقوع پیوست؛ از خودسوزی دختر جوان مهابادی و فوت او تا خودکشی مرد میانسالی در پل عابر پیاده خیابان میرداماد. در این میان کم نبودند زنان و مردانی که ریل‌های مترو را برای خودکشی انتخاب کرده بودند که البته برخی با اقدام به‌موقع مردم، از مرگ حتمی نجات یافتند و تنها بار تحمل جراحات سخت آن روز را با خود به دوش می‌کشند.


از سوی دیگر با این‌که به طور سنتی نرخ خودکشی در افراد مسن (مرد) بالا است اما خودکشی در بین افراد جوان نیز اخیراً افزایش یافته؛ به‌طوری‌که هم‌اکنون این گروه سنی در یک‌سوم کشورهای جهان، گروه در معرض خطر محسوب می‌شود. خودکشی در حال حاضر دومین عامل اصلی مرگ‌ومیر افراد 15 تا 29 سال محسوب می‌شود. همچنین در اروپا بیشترین نرخ خودکشی در شرق این قاره اتفاق می‌افتد و شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی کمترین نرخ خودکشی را دارند.
نرخ مرگ‌و‌میر ناشی از خودکشی در ایران
در این میان آمار دقیقی از میزان خودکشی‌ها در کشور منتشر نشده است و تنها آمار رسمی اعلام‌شده مربوط به چهار ماهه اول سال 1392 است. اما نمودار نرخ اقدام به خودکشی در سه دهه گذشته در ایران نشان می‌دهد که نرخ اقدام به خودکشی از دهه 60 تا دهه 70 رشد چشمگیر و بی‌سابقه‌ای داشته است. این نرخ از دهه 70 تا اوایل دهه 80 روند صعودی را پیموده ولی از اواسط دهه 80 به بعد، در یک سیر نزولی کاهش یافته تا بالاخره در دهه 90 به نرخ ثابتی می‌رسد. بر اساس آمارهای ارائه‌شده در سال 1391 نسبت خودکشی منجر به فوت در مردان ۷ به ۱۰۰ هزار نفر بوده که در مجموع ۲ هزار و ۷۰۰ مرد خودکشی منجر به مرگ داشته‌اند که این میزان در میان زنان ۳.۶ به ۱۰۰ هزار نفر یعنی هزار و ۳۶۹ نفر بوده است.
اما برای بررسی وضعیت سال‌های اخیر تنها منبع قابل استناد آمارهای گزارش سازمان بهداشت جهانی است. بر اساس این گزارش تعداد خودکشی‌ منجر به مرگ در ایران در سال‌ ۹۴، ۴۰۲۰ مورد بوده است و سنین ۱۵ تا ۲۵ سال بیشترین آمار خودکشی منجر به فوت را در کشور به خود اختصاص داده‌اند. همچنین این گزارش رتبه ایران را در زمینه خودکشی ۱۰۸ اعلام کرده است. مطابق گزارش سازمان بهداشت جهانی تعداد خودکشی‌های منجر به مرگ در ایران طی سال‌های ۹۲ و ۹۳، ۴ هزار و ۶۹ نفر و در سال‌ ۹۴، ۴ هزار و ۲۰ بوده است.
وضعیت استان‌ها از نظر میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی
براساس اعلام مسئولان، استان ایلام صدرنشین نرخ خودکشی در کشور است که آمار آن چیزی حدود 71 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت و بیش از 16برابر نرخ کشوری است. نرخ خودکشی در استان‌های لرستان و کرمانشاه هم مطلوب نیست. به‌طوری‌که رئیس سازمان بهزیستی کشور آذرماه سال 95 بدون اشاره به آماری دقیق از میزان خودکشی‌ها در کل کشور اعلام کرد که نرخ خودکشی در برخی از استان‌ها ۶ در ۱۰۰هزار نفر است و اگرچه این آمار با استاندارد جهانی فاصله دارد ولی همین نرخ خودکشی را باید کاهش داد.
همچنین در شهریورماه سال 95 حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی کشور درباره وضعیت استان‌های مختلف در زمینه آمار مربوط به میزان خودکشی گفت: استان‌های غربی شامل ایلام، کرمانشاه، لرستان و همدان به نسبت جمعیت خود بیشترین آمار خودکشی منجر به فوت را داشته‌اند و متاسفانه اخیراً به دلیل عدم نظارت بر توزیع قرص برنج طی سال‌های گذشته موارد زیادی به این دلیل خودکشی و فوت کرده‌اند که لازم است فروش آن توسط عطاری‌ها کنترل شود. اسدبیگی با اشاره به مرگ ۵۰۰ نفر در استان‌های گیلان، مازندران و تهران به دلیل استفاده از قرص برنج عنوان کرد: حلق‌آویز کردن و مسمومیت ناشی از سموم و داروها نیز بعد از قرص برنج بیشترین علت مرگ‌های ناشی از خودکشی بوده‌اند، این در حالی است که اقدام به خودکشی با استفاده از داروهای خواب‌آور و ضد اضطراب، کمتر به مرگ فرد می‌انجامد.
با این حال خودکشی را از مخرب‌ترین آسیب‌های اجتماعی برشمرده‌اند. پدیده‌ای که صاحبنظران وپژوهشگران بسیاری ازجنبه های مختلف به موضوع خودکشی پرداخته اند. به گفته کارشناسان مشکلات اقتصادی، بیماری‌های روانی، جبر فرهنگی، مسایل سیاسی، و فشارهای اجتماعی برخی از دلایل اصلی خودکشی در ایران به‌شمار می‌آیند. با این‌که نرخ خودکشی در ایران از بسیاری از کشورها پایین‌تر است(3 تا 5 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت) اما جوان بودن الگوی خودکشی و بحرانی بودن نرخ خودکشی در برخی مناطق غربی کشور دو موضوع قابل تامل است. در ایران برخلاف نقاط مختلف دنیا، جوانان 70 درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی می‌کنند.