تحليلگران نزديك به تيم ترامپ اميدوار به مذاكره مستقيم ميان ايران- امريكا هستند : انتظار براي بازگشت تهران

سارا معصومي
«آنها به دنبال حفظ توافق هسته‌اي هستند ولي من به شما مي‌گويم كه به زودي، ايراني‌ها بازخواهند گشت و براي توافقي بهتر با ما مذاكره خواهند كرد و ما به اين توافق دست خواهيم يافت.» از نيمه ماه مه كه دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحده به حضور كشورش در توافق هسته‌اي با ايران پايان داده تا به امروز هرازچندگاهي اين جمله را تكرار كرده است. جورج بوش، رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده در سال 2002 ميلادي نام كشورهاي عراق، ايران و كره شمالي را در محور شرارت قرار داد و اكنون 16 سال پس از آن نامگذاري چهل و پنجمين رييس‌جمهور امريكا نخستين ديدار رسمي با كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي را رقم زده اما همچنان با ايران درگير است. محتواي پرونده‌هاي هسته‌اي ايران و كره شمالي هراندازه هم كه با يكديگر متفاوت باشد اما ناخودآگاه با يكديگر مقايسه مي‌شود. تا پيش از خروج امريكا از برجام، متحدان اروپايي ترامپ به همراه چين و روسيه به وي هشدار مي‌دادند كه اين خروج مي‌تواند بر مذاكرات هسته‌اي واشنگتن و پيونگ‌يانگ تاثيرگذار باشد اما ديدار تاريخي دو رهبر در سنگاپور انجام شد و به نظر مي‌رسد كه كيم جونگ اون ترجيح داد ماجراهاي رخ داده ميان ايران و امريكا را ناديده بگيرد. با اين وجود مذاكره هسته‌اي ميان واشنگتن و پيونگ‌يانگ در تهران را با دقت تحت نظر قرار دارد و البته در سطح بين‌المللي نيز كوچك‌ترين داده‌ها و ستانده‌هاي امريكا مورد بررسي قرار مي‌گيرد تا مشخص شود كه آيا مردي كه توافق هسته‌اي با تهران را بدترين توافق قرن مي‌خواند در پشت ميز مذاكره با كشوري كه بسياري او را عضو بلوك هسته‌اي بين‌المللي مي‌دانند به توافقي بهتر از برجام دست پيدا خواهد كرد يا خير؟
تهران با گذشت بيش از يك ماه از روزي كه دونالد ترامپ راي به خروج از برجام داد اندك انعطافي از خود براي مذاكره مجدد با امريكا بر سر برجام نشان نداده است. سياستي كه تهران تا اين لحظه اتخاذ كرده فرصت دادن به اروپا، چين و روسيه براي تعريف مكانيسمي است كه در سايه آن ايران بتواند با وجود تحريم‌هاي امريكا و بازگشت تحريم‌هاي ثانويه از منافع اقتصادي توافق هسته‌اي مصوب جولاي 2015 بهره‌مند شود. تهران مي‌گويد اروپا براي مذاكره با ايران با يك بسته زماني محدود روبه رو است و شنيده‌ها حاكي از آن است كه وزراي خارجه ايران و 1+4 در پايان ماه جاري ميلادي در وين براي تعيين تكليف برجام ديدار خواهند كرد.
درحالي كه برجام به نخستين توافق ميان ايران و امريكا در 4 دهه گذشته تبديل شد، خروج امريكا از توافق هسته‌اي با ايران اندك مسير پيموده شده توسط دو طرف براي كاستن از بي‌اعتمادي‌ها را بر باد داد. با اين وجود كم نيستند تحليلگراني كه اعتقاد دارند تهران و واشنگتن به زودي پشت يك ميز براي مذاكره خواهند نشست. زلماي خليل زاد، سفير ايالات متحده در سازمان ملل در فاصله سال‌هاي 2007 تا 2009، در تازه‌ترين نوشتار خود براي واشنگتن‌پست به همين مساله اشاره كرده و دلايلي را براي خوش‌بيني به مذاكره مستقيم ايران و امريكا در ميان مدت برشمرده است.


وي در اين يادداشت نوشته است: خروج دولت ترامپ از توافق هسته‌اي با ايران و به دنبال آن سخنراني مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده دامنه وسيعي از واكنش‌ها را به دنبال داشت: برخي به استقبال اين خط تندرو رفتند اما بسياري ابراز نگراني و انتقاد كردند. منتقدان دولت را به تلاش براي به راه انداختن جنگي دوباره و همچنين تغيير نظام متهم كردند و برخي نيز ادعا كردند كه استراتژي ايالات متحده غيرواقعي است.
خليل‌زاد در ادامه اين يادداشت مفصل به دفاع از سياست‌هاي ترامپ در قبال ايران مي‌پردازد. جزيياتي كه خليل‌زاد در استدلال‌هاي خود به آنها اشاره مي‌كند تا حد بسياري زيادي در نگاه حلقه انساني پيرامون ترامپ نيز به چشم مي‌خورد و همين مساله نياز به توجه به نكات مد نظر خليل‌زاد را افزايش مي‌دهد. ايران در دوره دونالد ترامپ با امريكايي روبه رو است كه رييس‌جمهور آن در عالم سياست شبيه به هيچ‌كس نيست لذا نگاهي موشكافانه به مطلب خليل‌زاد براي تحليلگران و كارشناسان ايراني واجب است.
خليل‌زاد در بخشي از مطلب خود مي‌نويسد: مساله‌اي كه به نظر مي‌رسد به آن توجه كافي نشد اين است كه دولت ترامپ حتي با وجود تشديد تحريم‌ها عليه تهران مايل به مذاكره با ايران است. سياست فشار حداكثري بر تهران كه مي‌تواند به دنبال خود مذاكره و توافق‌سازي را هم به دنبال داشته باشد به اين معنا است كه يك توافق جامع با تهران دور از دسترس نخواهد بود.
در حالي كه مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده در سخنان خود 12 شرط غيرممكن براي تهران گذاشت تا در سايه آن مذاكره ميان ايران و امريكا شدني شود و اين رويكرد وي در تهران با مخالفت‌هاي جدي از سوي طيف‌هاي متفاوت سياسي روبه‌رو شد اما خليل‌زاد اعتقاد دارد كه در سخنان پمپئو بخشي وجود داشت كه به آن توجه لازم نشد و آن هم تمايل امريكا براي تعامل با ايران براي رسيدن به توافقي بود كه در سايه آن عادي‌سازي رابطه نيز كليد بخورد. پمپئو از ايران خواست به نمونه كره شمالي نگاه كند تا ببيند كه چگونه دولت ترامپ در حال مذاكره با كشورهايي است كه سابق بر ايران خصم امريكا در معادله‌هاي بين‌المللي به حساب مي‌آمدند.
خليل‌زاد در بخش ديگري از اين گزارش مي‌نويسد: تاكتيك‌هاي ترامپ شايد نتواند ايران را به زانو درآورد يا مقدمات تغيير نظام در اين كشور را فراهم سازد اما شايد رويكردهاي وي بتواند تهران را به پاي ميز مذاكره مستقيم با امريكا بياورد. تهران در حال حاضر به ايده مذاكره مستقيم با امريكا بي‌توجه است و تمركز خود را بر مذاكره با اروپايي‌ها گذاشته است اما شايد در چندماه آتي اتفاق‌هايي رخ بدهد كه تهران نيز به گزينه‌هاي ديگر فكر كند. اين اتفاق‌ها مي‌تواند به شرح زير باشد:
1- ايران احتمالا از اروپا نااميد خواهد شد. اين درست است كه دولت‌هاي اروپايي از خروج امريكا از توافق هسته‌اي و بازگشت تحريم‌هاي ايران ناخرسند هستند اما براي كمپاني‌هاي اروپايي، بازار امريكا بسيار مهم‌تر از بازار ايران است. كمپاني‌هاي جهاني اروپايي روند خروج از ايران را آغاز كرده‌اند و هيچ سياست واقع‌بينانه اروپايي نيز نمي‌تواند اين واقعيت را تغيير دهد.
2- حركت به سمت تسليحات هسته‌اي با ريسك‌هاي بسيار همراه است. در شرايطي كه برجام به پايان برسد ايران مي‌تواند به تعهدات هسته‌اي پايان داده و به سرعت به هر ميزان اورانيوم كه مي‌خواهد دست پيدا كند. رهبر ايران نيز اخيرا دستور افزايش ظرفيت غني‌سازي ايران را داده است. همچنين در صورت نبود برجام، ايران مي‌تواند كار روي طراحي تسليحات هسته‌اي را هم آغاز كند و البته اين روند را اعلام هم نكند. با اين وجود اگر ايران چنين تصميمي بگيرد و مساله به بيرون درز پيدا كند، اروپايي‌ها به امريكا در وضع تحريم عليه تهران خواهند پيوست. از سوي ديگر واشنگتن نيز اعلام كرده كه اجازه دستيابي ايران به تسليحات اتمي را نخواهد داد و اگر تهران در چنين مسيري قدم بردارد احتمال هدف قرار گرفتن تاسيسات هسته‌اي اين كشور وجود دارد. (اين استدلال خليل‌زاد اصولا بر فرض غلط استوار است چرا كه ايران بارها و بارها اعلام كرده كه برنامه هسته‌اي صرفا كاربرد صلح‌آميز دارد و تهران به دنبال تسليحات اتمي نيست.)
3- محاسبه‌هاي ايران در چندماه آتي براساس تاثير استراتژي‌هاي امريكا بر وضعيت سياسي و اقتصاد داخلي اين كشور نيز خواهد بود. هنوز مشخص نيست كه بازگشت تحريم‌هاي ايران چگونه بر اقتصاد اين كشور تاثيرخواهد گذاشت. تا اين مرحله كار مي‌توان گفت كه بازگشت تحريم‌هاي ثانويه، سرمايه‌گذاران را فراري خواهد داد و همچنين منجر به افزايش اعتراض‌ها در ايران خواهد شد.
4- ايران با دقت مذاكرات امريكا و كره شمالي را دنبال خواهد كرد. به نظر مي‌رسد كه تا اين مقطع خروج امريكا از برجام تاثيري بر عزم كيم جونگ اون براي مذاكره با امريكا نگذاشته است. نشست دو رهبر در سنگاپور، يك آغاز اميدوار‌كننده بود و البته هنوز جزييات پيچيده و سخت براي رسيدن به توافق نهايي باقي مانده است. اين احتمال وجود دارد كه پيشرفت جدي در مذاكرات ميان امريكا و كره شمالي، جرقه‌هاي بررسي گزينه مذاكره با امريكا در ذهن ايراني‌ها را بزند. تهران امروز مي‌گويد كه تمايلي به مذاكره مستقيم با امريكا ندارد اما تصور تيم ترامپ اين است كه با افزايش فشار بر تهران و بالا رفتن هزينه‌هاي مذاكره، رويكرد تهران نيز تغيير خواهد كرد.
 
هويج براي كره، چماق براي ايران؟
هويج براي كره شمالي، چماق براي ايران. اين سياستي است كه دونالد ترامپ به زبان ساده در عالم سياست خارجي و در برابر دو پرونده مهم بين‌المللي روي ميزش انتخاب كرده است. سايت نشنال در اين باره مي‌نويسد: رييس‌جمهور امريكا براي تشويق پيونگ‌يانگ به خلع سلاح هسته‌اي به اصطلاح عالم سياست به آنها هويج تعارف كرده است. كمك‌هاي امنيتي و اقتصادي همان مشوق‌هايي است كه ترامپ وعده آنها را به كيم جونگ اون داده و اين در حالي است كه همزمان چماق‌ها روي ميز مانده تا اگر هويج كارساز نشد ترامپ به آنها متوسل شود. در برابر ايران، دونالد ترامپ تلاش مي‌كند با حربه تحريم و انزواي سياسي دولت ايران را به پاي ميز مذاكره بازگرداند و البته به ظن خود مانع از توسعه نفوذ تهران نيز شود. با وجود آنكه در ملأعام گفته مي‌شود ترامپ در برابر ايران تنها به چماق متوسل شده و از مشوق خبري نيست اما در داخل تيم رييس‌جمهور امريكا اين رويكرد وجود دارد كه درخواست از اروپا براي به پاي ميز مذاكره آوردن ايران همان مشوقي است كه ترامپ به تهران داده است! با وجود آنكه نگاه غالب اين است كه ترامپ بر تهران سخت گرفته اما رييس‌جمهور امريكا هيچگاه اعلام نكرده كه قرار نيست از رويكردي كه در برابر كره شمالي استفاده كرده در برابر ايران هم استفاده نكند.
نويسنده اين مطلب براي سايت نشنال در ادامه ادعا مي‌كند كه اروپايي‌ها در حال بزرگ‌ترين اشتباه استراتژيك خود هستند و آن هم جدا‌سازي مساله فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران در سوريه و يمن از مساله برجام است. نويسنده اروپا را متهم مي‌كند كه چشمان خود را بر فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران بسته و در اين زمينه به روسيه امتياز بهتري مي‌دهد و ادعا مي‌كند كه روسيه در بازي با ايران، عربستان سعودي و امارات زيركانه‌تر از اروپا ايفاي نقش كرده است. وي در اين باره مي‌نويسد: روسيه در برابر فعاليت‌هاي مشترك سعودي و امارات در حديده سكوت اختيار كرده و به نظر مي‌رسد كه واشنگتن نيز به اين عمليات چراغ سبز نشان داده هرچند كه در ملأعام اعلام حمايت نكرده است. به نظر مي‌رسد كه هم روسيه و هم امريكا توافق كرده‌اند كه در برابر عمليات سعودي در حديده سكوت كنند تا به نوعي نقش ايران در يمن را كمرنگ سازند. براي كشورهاي حاشيه خليج فارس، يمن از همان اولويتي برخوردار است كه سوريه براي امريكا و اسراييل.
نشانه‌هاي تغيير موضع روسيه در برابر ايران در چند هفته اخير مشخص شده است. ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه دو هفته شلوغ و البته پرثمر را پشت سر گذاشته است. در جريان جام جهاني در مسكو با بيش از 40 رهبر ديدار كرده كه يكي از پرحاشيه‌ترين اين ديدارها ميزباني از محمد بن سلمان، وليعهد سعودي بود. وي همچنين در حالي كه در كانادا براي نشست گروه 7 حضور نداشت اما مورد مرحمت دونالد ترامپ قرار گرفت و وي از اروپايي‌ها خواست به 8 نفره كردن دوباره گروه با بازگشت روسيه فكر كنند.
برخي از منتقدان مي‌گويند كه سياست سختگيرانه ترامپ در قبال ايران در صورتي كه از همراهي روسيه، چين و اروپا برخوردار نباشد، موفق نخواهد شد. برخي ديگر نيز مي‌گويند كه اين سياست جواب خواهد داد چرا كه در نهايت كمپاني‌هاي اروپايي از ترس تحريم‌هاي امريكا از ايران بيرون خواهند رفت و البته دليل محكم‌تر ديگري نيز براي اين ادله دارند و آن هم احتمال نزديكي پوتين و ترامپ در چندماه آتي است.
سايت نشنال در پايان گزارش خود مي‌نويسد: ايران مي‌تواند منتظر پايان حكومت ترامپ در امريكا بماند تا شايد در آينده چهره‌اي مانند باراك اوباما دوباره به كاخ سفيد راه پيدا كند. با اين وجود هزينه‌هاي اين سياست براي تهران اندك نخواهد بود و اين همان چيزي است كه دونالد ترامپ به دنبال آن است.
 
با وجود آنكه در ملأعام گفته مي‌شود ترامپ در برابر ايران تنها به چماق متوسل شده و از مشوق خبري نيست اما در داخل تيم رييس‌جمهور امريكا اين رويكرد وجود دارد كه درخواست از اروپا براي به پاي ميز مذاكره آوردن ايران همان مشوقي است كه ترامپ به تهران داده است! با وجود آنكه نگاه غالب اين است كه ترامپ بر تهران سخت گرفته اما رييس‌جمهور امريكا هيچگاه اعلام نكرده كه قرار نيست از رويكردي كه در برابر كره شمالي استفاده كرده در برابر ايران هم استفاده نكند.
برخي از منتقدان مي‌گويند كه سياست سختگيرانه ترامپ در قبال ايران در صورتي كه از همراهي روسيه، چين و اروپا برخوردار نباشد، موفق نخواهد شد. برخي ديگر نيز مي‌گويند كه اين سياست جواب خواهد داد چرا كه در نهايت كمپاني‌هاي اروپايي از ترس تحريم‌هاي امريكا از ايران بيرون خواهند رفت و البته دليل محكم‌تر ديگري نيز براي اين ادله دارند و آن هم احتمال نزديكي پوتين و ترامپ در چندماه آتي است.