دشواری های به اصطلاح «معامله قرن»

همزمان با تلاش های رئیس جمهور آمریکا برای ایفای نقش کلانتر جهان، مسائلی به دور از قوانین بین المللی در حال تحمیل بر منطقه است. این روزها و همزمان با سفر اخیر منطقه ای جرد کوشنر داماد و مشاور ترامپ به خاورمیانه، رسانه ها از اصطلاح « معامله قرن »سخن می گویند که کوشنر داماد ترامپ با هدف صلح در خاورمیانه – به باور وی – و با ادعای ایجاد راه حل اقتصادی و انسانی بحران غزه، دست یابی به  راه حل های جزئی برای پرونده فلسطین خارج از چارچوب مشروعیت بین المللی و از بین بردن راه حل دو دولت، آن راطراحی  کرده است.هرچندبه گفته هاآرتص، این معامله از یک دولت ناقص فلسطینی سخن می گوید و از اسرائیل می خواهد از چهار یا پنج روستا در شرق و شمال قدس اشغالی (شعفاط، جبل المکبر، عیساویه و ابو دیس) خارج شود. ابودیس پایتخت فلسطین می شود و بخش قدیمی و اشغالی قدس و مسجد الاقصی همچنان در اشغال خواهند ماند. شهرک هایی هم که پس از 1967 ساخته شدند، همچنان خواهند ماند و عملیات شهرک سازی در کرانه باختری به ویژه در شهر قدس ادامه و نسبت عرب ها در این شهر از 39 درصد به 10درصد کاهش خواهد یافت.به این ترتیب و براساس معامله قرن، نقش دولت فلسطینی کم رنگ تر خواهد شد. دولت قومی یهودی قدرت بیشتری خواهد یافت و دولت فلسطین بدون ارتش و سلاح سنگین خواهد بود.افزون بر این،معامله قرن به دنبال جداکردن کامل غزه از کرانه باختری است. به این ترتیب که 712 کیلومتر مربع از زمین های صحرای سینا به غزه داده می شود و پنج طرح بسیار بزرگ چندین میلیارد دلاری در این منطقه کلید می خورد. در مقابل به طرف مصری نیز به همین میزان زمین در نقب داده خواهد شد. جالب این جاست که هیچ بندی در این طرح درباره «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی درج نشده است و به یک معنا حق بازگشت آوارگان فلسطینی را نادیده گرفته است. به سخنی دقیق تر، در این طرح و مذاکرات بعدی، مسئله آوارگان با «وطن جایگزین» در خارج از فلسطین اشغالی حل و «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی به کشورشان برای همیشه لغو می‌شود. اما نکته مهم برای اردن نیز در طرح مذکور این است که طبق مفاد معامله قرن، دیگر اطمینانی در تولیت این کشور بر اماکن مقدس مسلمانان در بیت‌المقدس وجود ندارد؛ موضوعی که می‌تواند پایه‌های مشروعیت خاندان هاشمی در امان را به لرزه درآورد، زیرا نزدیک به نیمی از ساکنان اردن را مردم فلسطینی الاصلی تشکیل می‌دهند که امیدوارند دوباره به سرزمین خود بازگردند، بنابراین هرگونه تغییر در حاکمیت سیاسی بر بیت‌المقدس به نفع رژیم صهیونیستی آن‌ها را برخواهد آشفت .شاید به این دلیل بود که بسیاری از کارشناسان این گمانه را مطرح کردند که برخی طرف های خارجی از جمله سعودی و صهیونیستی در شعله ورکردن اعتراضات  اخیر اردن دست داشته اند تا پادشاه اردن را به پذیرش طرح معامله قرن وادار کنند و البته چند روز پس از این اعتراضات پادشاه عربستان نشست چهارجانبه ای را با حضور کویت و امارات و اردن در مکه برگزار کرد و در آن جا تصمیم گرفته شد کمک 2.5 میلیارد دلاری در اختیار اردن قرار گیرد.اما با وجود آغاز سفر دوره‌ای مشاور و فرستادگان آمریکا برای جلب حمایت کشورهای عربی از اجرای «معامله قرن»، چالش‌هایی جدی پیش روی این طرح قرار دارد:1-سفرها ورایزنی های داماد ترامپ در منطقه درحالی است که روابط  کاخ سفید و تشکیلات خودگردان از حدود شش ماه قبل به دنبال تصمیم آمریکا برای انتقال سفارتش به قدس اشغالی قطع شده است و کاخ سفید همچنان تلاش دارد اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان را ادامه دهد و از میان کمک‌های اختصاصی آمریکا به این تشکیلات در سال ۲۰۱۸ (حدود ۲۵۱ میلیون دلار) کاخ سفید مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار از این کمک‌ها و همچنین مبلغ ۶۵ میلیون دلار کمک ویژه آژانس امداد و کاریابی فلسطینیان (آنروا) را به تعلیق درآورده است و حتی به تازگی توصیه‌های وزارت خارجه آمریکا و آژانس آمریکایی توسعه بین‌المللی را نادیده گرفته است،هرچندکوشنر در گفت و گو با شبکه 20 تلویزیون رژیم صهیونیستی گفته بود که معامله قرن حتی بدون موافقت رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین رونمایی و اجرا می شود.2-در طول چند دهه گذشته، دولت‌های آمریکا با مشارکت جامعه جهانی برای تحقق سازش در چارچوب اصول کلی صلح و توافقات صورت گرفته، تلاش کرده اند همچنان که تلاش کمیته چهارجانبه متشکل از آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل در همین زمینه بوده است اما به نظر می‌رسد که این طرح «معامله قرن» آمریکا بدون مشورت قبلی با جامعه جهانی و در پرتو اختلافات سیاسی بین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به ویژه در خصوص توافق هسته‌ای با ایران، تدوین شده است و گذشته از آن اروپا نگران جانب داری دولت ترامپ از رژیم صهیونیستی است.3-مشکل دیگردر طرح صلح ترامپ، روند تصمیم‌گیری در آن یا همان تحویل پرونده فلسطین به کوشنر و به حاشیه راندن ایفای نقش وزارت خارجه و همچنین نبودن نظارت جدی بر این طرح از سوی شورای امنیت ملی آمریکا ست و از سوی دیگر ابهاماتی درباره روابط بین کوشنر و مسئولان رژیم صهیونیستی وجود دارد. همچنان که به تازگی خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر این که «ران دیرمر» سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن از قبل کوشنر را از محتوای سخنرانی ترامپ در نشست کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل «آیپک» در ماه مارس ۲۰۱۶، مطلع کرده بود. به هرروی،این تلاش‌ها و مقدمه‌چینی‌ها برای اجرایی کردن معامله قرن در حالی صورت می‌گیرد که تظاهرات مردمی غزه به نام تظاهرات بزرگ بازگشت عزم فلسطینی ها را برای ایستادگی در مقابل هر طرح سازشی از جمله همین معامله قرن ثابت کرده است. این تظاهرات به روشنی پاشنه آشیل معامله قرن ترامپ را نشان داد، به این معنا که او می‌تواند هر جریانی از فلسطینی‌ها را نادیده بگیرد و تنها با شیوخ عربی معامله کند و حتی آن‌ها را مجبور به پرداخت صد‌ها میلیون دلار بکند، اما نمی‌تواند مردمی را راضی به معامله با خود کند که دهه‌هاست از خانه خود رانده شده‌اند و همین مردم بوده‌اند که با وجود سه نسل آوارگی نام فلسطینی خود را حفظ کرده‌اند.