تاییدها و تکذیب‌های پرونده موسسه ثامن الحجج

آرمان- مرتضی خبازیان: اخیرا گزارشی از پشت پرده نوع فعالیت موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج منتشر شد که در آن به ارتباط برخی چهره‌های شناخته شده با این موسسه اشاره شده بود. اگر چه در آن گزارش از حروف اختصاری به‌جای اسامی کامل استفاده شده بود اما چنان که انتظار می‌رفت، اسامی اختصاری در فضای مجازی از هم گشوده شد و نور شدیدی بر صحنه تابید. پس از آن بود که تکذیبیه‌های شداد و غلاظ را درپی آورد و هر یک از آن چهره‌ها به فراخور حال از کلماتی استفاده کردند که شایسته توجه و تدقیق است. فساد و استفاده از رانت تور پهن شده‌ای است که افراد مختلف را به کام می‌گیرد؛ از عابربانک فوتبال گرفته تا چهره‌های شناخته شده در تلویزیون و حتی وزیر. وزیر امور خارجه دولت احمدی‌نژاد نسبت به مطالب گزارش منتشر شده و باز‌نشر غیرقانونی آن در فضای مجازی واکنش نشان داد. منوچهر متکی در کانال شخصی خود نوشت: «در صورت اثبات وجود چنین ادعایی قوه قضائیه و نهادهای دولتی می‌توانند نسبت به مصادره آن اقدام کنند». علاوه بر متکی از فردی با هویت «ح.ص»، نیز سخن به میان آمده که داستان او و البته تکذیب او طولانی‌تر بوده است. پس از انتشار گزارش بهره‌مندی برخی چهره‌های از خوان گسترده موسسه مالی ثامن الحجج برای برخی افراد، وکیل مهران مدیری هم اعلام کرد که موکلش به دلیل نشر اکاذیب، نسبت به شرق و فیلم‌آنلاین، اعلام جرم و برای طرح شکایت اقدام کرده است. این روزنامه درمطلبی مدعی شده بود، مهران مدیری علاوه بر دریافت مبلغی به عنوان هدیه از موسسه اعتباری ثامن الحجج، مبلغی را هم به عنوان وام دریافت کرده که تا به امروز، بخشی از اقساط آن را پس داده است. فیلم‌آنلاین نیز بلافاصله این مطلب را در فضای مجازی منتشر کرد. بعد هم احسان علیخانی در اینستاگرام خود آورد: من احسان علیخانی مجری و تهیه کننده تلویزیون و سینما هستم. اگر منظور رسانه‌های مجازی و غیرمجازی از (ا-ع) همان احسان علیخانی است که باید بگویم: اشتباه گرفتید. آن دزد اموال بیت‌‌المال و مردم من نیستم.
افراد مسموم یا مسمومیت؟
ماجرای موسسات مالی به قول فردوسی داستانی است پر آب چشم با این تفاوت که اگر در داستان رستم و سهراب دل نازک از رستم به خشم آمد و داستان تمام شد، در این داستان حیرت جای خشم را گرفته است. این چه ماجرایی است که اولین و قطعی‌ترین واکنش از خواندن یا شنیدن ارقام حیرت است. سوال مستقیم این است؛ در برابر حیرت این مردم وظیفه مسئولان تا چه اندازه سنگین‌تر می‌شود؟ پرونده موسسه مالی ثامن الحجج در جریان رسیدگی قرار دارد اما آنچه در اطراف این پرونده چرخ می‌زند و فضا را مسموم می‌کند یا مسمومیت برخی چهره‌های بعضا دوست داشتنی را نشان می‌دهد، در معرض تکان‌های شدید قرار گرفتن اعتماد مردم است. قوه قضائیه از فرصت استفاده کند و اگر روزی نمی‌دانست که چه اتفاقی در ذیل نام‌های مقدس در جریان است، امروز همه می‌دانند و نگاه‌ها به قوه قضائیه است. رسیدگی بخش مهمی از کار است اما بخش دیگر هم همان اندازه اهمیت دارد؛ روشنگری. بی‌روشنگری، بدون شفاف کردن فضا، راه برای سوء استفاده باز می‌ماند. روشنگری حفره‌ها و نقاط تاریک و ماندگی‌های قانونی را نشان خواهد داد و این شفافیت بی‌تردید برای مردم سود محض خواهد داشت و موجب پالایش نظام خواهد شد.
من و چهره‌ام در آینه


سکوت و روشن نکردن ابعاد ماجرا بر پیچیدگی پرونده‌ای که خود در نهایت پیچیدگی است خواهد افزود. دقت در تکذیبیه‌ها نشان می‌دهد که مساله چندان که به‌نظر می‌رسد ساده نیست. برای مثال در این گزارش از «ح.ص» سخن گفته شده که براساس این گزارش وی به همراه خانواده‌اش رقم‌های کلانی از موسسه دریافت کرده بودند. گزارش مدعی است یکی از فرزندان او ۱۰۰میلیارد تومان با عنوان حقوق ۳۰ سال خدمت را یکجا و همان اول کار از موسسه دریافت کرده است! همسر به شکلی و دختر او نیز به شکل دیگر در این گزارش حضور دارند. نام این فرد روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و البته تکذیبیه‌ای از سوی او که در بخشی از آن آمده است: «اصولا وام ۵۰ میلیارد‌ تومانی وجود ندارد. رقم کارشناسی این زمین، ۵۰۰ میلیون تومان بوده و خرید و فروشی صورت نگرفته است. ماجرا آن است که تسهیلاتی به مبلغ ۴۵۰ میلیون تومان از مؤسسه دریافت شده بود که سند زمینی به‌عنوان وثیقه در گرو بانک قرار گرفت و بعد‌ها به علت معوقات، این زمین به نام مؤسسه ثامن‌الحجج شد». راست اینکه چنین تکذیبی بدون تایید توسط دستگاه‌های ناظر و رسیدگی‌کننده نه تنها ماجرا را روشن نمی‌کند که بر ابهام می‌افزاید. چرا کسی که در چنین موقعیت شغلی قرار دارد و دختر او نیز در این موسسه کار می‌‌کند از پرداخت اقساط وام ناتوان است؟ تا جایی که خانه‌ای که ضامن وام بوده، توسط موسسه تملیک می‌شود؟ در این صورت کدامیک ضرر کرده‌اند؟ موسسه یا وام گیرنده؟ آن هم برای مبلغ 500 میلیون تومان؟ و یا تکذیب احسان علیخانی که آورده است: «آن دزد اموال بیت‌المال و مردم من نیستم. (ا-ع) چهره مرموزی است تا آرنج دستش به خیانت در بیت‌المال آلوده است. مثل خیلی‌های دیگر که دستشان در جیب مردم رفت و بعد‌ها نه از زندان که سر از جا‌های دیگر درآوردند؛ جایی شبیه کانادا». علیخانی درباره ابهام مطرح شده پاسخ داده است: «هزینه‌های اکثر برنامه و سریال‌های پربیننده در تلویزیون به عهده اسپانسر‌هاست و من با نظارت صداوسیما و به عنوان تهیه‌کننده برنامه به یک موسسه قانونی معرفی شدم و بابت شش عنوان برنامه از این موسسه مبلغ مذکور را دریافت کردم».
اتکای متکی به سیف
منوچهر متکی در پاسخ به موارد مطرح شده به ولی‌ا... سیف نامه‌ نوشت. او در بخشی از نامه‌اش آورده است: به دنبال درج خبر کذب «دریافت مبلغ 124 میلیارد تومان» توسط اینجانب از مؤسسه مالی اعتباری ثامن الحجج، با مدیرمسئول این روزنامه تماس گرفته و خواستار تکذیب خبر مندرج در ارتباط با خود شدم. به ایشان گفتم که این تکذیب نه فقط برای 124 میلیارد که برای 100، 50، 10 و حتی یک میلیارد تومان است...متعاقب انتشار این مطلب، در فضای مجازی خبر کذب دیگری به نقل از برخی مقامات بانک مرکزی با سرعت بدین مضمون منتشر شد که به آقای متکی گفته شده این پول‌ها را برگردانید و ایشان گفته‌اند که این پول شخصی من است! اینها و برخی موارد دیگر دلایل نگارش این نامه به شماست.
انتظار در سکوت
کجا می‌رویم؟ کمیسیون شفاف‌سازی مجلس به کنار، تشکیلاتی که احمد توکلی برقرار کرده هم به کنار؛ این کشور باید برای مردمی که در کوره زندگی تفتیده می‌شوند، جایی برای آرامش و افتخار باشد. مردم دور افتاده‌ترین روستاهای این کشور که با مشکلاتی مانند آب آشامیدنی درگیر هستند، باید بتوانند نسبت به این مهم خیالشان راحت باشد؛ همانطور که صاحب‌نظران تاکید کرده‌اند اینکه قوه قضائیه محدودیت‌هایی دارد، درست؛ اما باید مطالب دادگاه‌های اقتصادی روشن شود نه اینکه بنویسیم آقای (خ یا آقای ب) آن هم وقتی همه می‌دانند که این کیست. با این شیوه، افرادی که طرفدار فساد هستند، افکار عمومی را شکل می‌دهند، اما افرادی که طرفدار نظام هستند، نمی‌توانند روی سکوت نهاد رسیدگی‌ کننده حرفی بزنند. سخن آخر اینکه «به همه ابهامات رسیدگی می‌کنیم هر کس که باشد»؛ این جمله طلایی کجا نصب خواهد شد و چه کسی آن را فریاد خواهد زد؟