انسجام‌گرايي در نظام آماري

امروزه با وقوع انفجار اطلاعات در عصر ديجيتالي شدن فرهنگ و تجارت و غوطه‌ور شدن افراد در فضاي سايبري و جامعه اطلاعاتي اهميت اطلاعات و آمار به عنوان منبعي عظيم به‌طور فزاينده‌اي در انجام برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و اداره اموركشورها و همچنين افزايش سطح دانايي، آگاهي و دانش عمومي در جامعه كمك شاياني كرده و نقش كليدي آن در شناسايي و ارزيابي خصوصيات قابل اندازه‌گيري نظام اقتصادي و اجتماعي افزوده بيش از گذشته برجسته شده است. در كشور ما هم به واسطه اين جايگاه ممتاز آمارها براي انعكاس واقعيت‌هاي جاري ملموس يا نامريي مربوط به بخش‌هاي مختلف صنعت...
كشاورزي و بازرگاني و توصيف پديده‌هاي نوظهور اجتماعي از اعداد و ارقام استفاده‌هاي فراواني مي‌شود.
در اين ميان با وجود تعيين مركز آمار ايران به عنوان تنها مرجع تهيه، توليد و ارايه آمارهاي رسمي ولي كماكان در رسانه‌ها و مطبوعات كشور شاهد موازي‌كاري‌هاي متعدد در انتشار آمارها هستيم كه به دليل حجم بالاي ارايه همزمان اين‌گونه آمارهاي مشابه و يكسان از سوي چندين دستگاه اجرايي، مردم و برنامه‌ريزان را با وضعيت لجام‌گسيخته‌اي روبه‌رو مي‌سازد كه زمينه‌ساز باورناپذيري، عدم اطمينان و همچنين تنزل اعتماد عمومي به آمارهاي منتشره در نظام آماري كشور مي‌شود.
به عنوان نمونه نرخ رشد اقتصادي، نرخ تورم، هزينه و درآمد خانوارها، آمار اشتغال، نرخ بيكاري و همچنين آمارهاي مسكن شامل تعداد پروانه‌هاي ساختماني و قيمت اجاره‌بهاي واحد مسكوني توسط چندين دستگاه اجرايي مختلف اعلام مي‌شود. بي‌شك اين‌گونه ناهمگوني‌ها در انتشار عمومي آمارها، مصرف‌كنندگان و كاربران عمده آمارها يعني رسانه‌ها، سياستگذاران، دست‌اندركاران و محققان را با سردرگمي و خطا، عدم حساسيت به آمارها و انفعال و متعاقب آن آشفتگي و آنتروپي (entropy) مواجه خواهد كرد. قطعا در اين شرايط چنانچه نهادهاي توليد‌كننده آمارهاي تخصصي به‌طور هماهنگ و يكصدا عمل نكنند حالت بي‌اعتنايي به برخي شاخص‌هاي اجتماعي و اقتصادي همراه با شبهه‌آفريني و مخدوش جلوه دادن نتايج و گزارش‌هاي آماري در رسانه‌ها بر فضاي آمارهاي رسمي كشور سايه خواهد افكند. در نتيجه با تداوم اين وضعيت احتمال محو و ناديده گرفته شدن آمارهاي كاربردي تهيه و استخراج شده و عدم بررسي عميق‌تر خروجي‌هاي آماري از سوي سياستگذاران و برنامه‌ريزان در نظام برنامه‌ريزي كشور افزايش مي‌يابد. بر همين اساس بيم آن مي‌رود تا زماني كه اين نابساماني در داده‌ها و آمارهاي توليدشده در كشور اصلاح نشود احساس بي‌ميلي به مطالعه و واكاوي بيشتر در آمارهاي قابل تامل به درحاشيه ماندگي و مهجور ماندن بخش مهمي از داده‌ها و همچنين ناديده گرفتن برخي از آمارهاي اساسي كشور از سوي متوليان و دست اندركاران كشور منجر شود. در عين حال همان‌گونه كه در ارتباطات ارزش يك تصوير بيش از هزار كلمه است در آمار هم تنها يك عدد مي‌تواند هزاران مساله چالش‌انگيز را آشكار سازد. از سوي ديگر با نشر اطلاعات آماري (redundancy) يعني در دسترس قراردادن اطلاعات و آمار تكميلي پردازش شده مي‌توان فهم و درك عموم نسبت به شاخص‌هاي آماري تهيه شده را براي جلوگيري از سوءتعبيرها و برداشت‌هاي جمعي و ذهنيت‌هاي نادرست جامعه تقويت كرد. همچنين با استفاده از نشر بالا (ارايه اطلاعات گزيده و منتخب) امكان تحليل، تبيين و تفسير ساده معاني نهفته در آمارها از طريق سهل‌الوصول كردن شاخص‌هاي آماري مشخص و حل و فصل مناقشات و تناقضات آماري موجود بر اساس الگوهاي مشترك قابل پيش‌بيني و سازماندهي شده فراهم خواهد شد. البته از يك‌سو رفع اين آشفتگي‌ها به توليد و عرضه‌كنندگان آمارها و از سويي ديگر به رسانه‌هاي خبري انتشار‌دهنده آمارها مربوط مي‌شود تا بتوانند در فرآيند تهيه آمارها و با تكميل قطعات گمشده پازل واقعيت ركودها و بحران‌هاي اقتصادي به عنوان يك كليت واحد و مسنجم عمل كنند.


در اين شرايط مي‌توان با حركت از نظام آمارهاي رسمي آنتروپيك به سمت پياده‌سازي نظام ثبتي شبكه‌اي به هم متصل تا اندازه زيادي از به‌طور تصادفي انتخاب شدن آمارها و پيش‌پيني‌ناپذيري وضعيت تكثير و انتشار غيرهدفمند آمارها در فضاي عمومي فاصله گرفت تا در يك نظام آماري پيشرفته و يكپارچه همه دستگاه‌هاي اجرايي توليد‌كننده آمار به صورت يك كاسه و بلادرنگ اعداد و ارقام تخصصي خود را در اختيار تنها مرجع توليد‌كننده آمارهاي رسمي يعني مركز آمار ايران قرار دهند. در مقابل مي‌توان گفت در شرايط غيرآنتروپيك، آمارهاي رسمي قادر خواهند بود همچون يك ابزار مسيرياب سودمند در نماياندن آهنگ توسعه اجتماعي، وضعيت زندگي نسل آينده، حركت نزولي و صعودي سطح زندگي و درراستاي تامين منافع عمومي به صورت قابل اطمينان، شفاف و باكيفيتي مورد استفاده و بهره‌برداري قرار بگيرند.
موضوعاتي نظير افزايش مهارت‌آموزي نيروي كار، سرمايه انساني، توسعه انساني، ارتقاي فعاليت‌هاي علمي، فناوري و نوآوري به دفعات در سازمان‌هاي آماري و اقتصادي بين‌المللي به چشم مي‌خورد كه به نظر مي‌رسد به دليل در حال گذار و جوان بودن جامعه كشور و پنجره طلايي جمعيت و همچنين آهنگ شتابان آميختگي افراد جامعه با فناوري‌هاي نوين تنها با اجتناب از چندپارچگي‌ها و افزايش اعتماد عمومي به آمارها و بهره‌گيري مطلوب‌تر از خروجي‌هاي آماري مهم نظير تعداد سرپرستان خانوار، وضعيت تجرد و تاهل جوانان، وضعيت اشتغال رشته‌هاي دانشگاهي، گروه‌هاي سني فعال و جوياي كار و آمار توليدات صنعتي و بازرگاني در كشور بتوان به تحقق نظام آماري مدرن جامه عمل پوشاند.
از اين رو با دوري جستن از شرايط آنتروپيك و حفظ مرجعيت واحد و منسجم در نظام آماري اميد آن مي‌رود با توسعه پايگاه اطلاعاتي جمع‌آوري و ثبت و ضبط ريزداده‌هاي دستگاه‌هاي اجرايي و پرهيز از ارايه و انتشار چندگانه و پراكنده براي يافتن نسخه‌ها و راه‌حل‌هاي مناسب براي پشت سر گذاشتن بحران‌هاي اقتصادي و ارزيابي مكانيسم‌هاي دگرگوني‌هاي اجتماعي بتوان چاره‌اي انديشيد. درهمين حال با متوسل شدن بيشتر به آمارهاي رسمي مي‌توان مسائل بحران‌آفرين در آينده پايش مستمر ميزان تخريب منابع طبيعي، مصرف انرژي، آلودگي محيط‌زيست و نحوه دستيابي به پايداري اكولوژيكي (به معني تامين نيازهاي نسل كنوني بدون ايجاد مانع بر سر راه نسل‌هاي آينده و به‌كار‌گيري عاقلانه و هوشمندانه از منابع طبيعي در كوتاه‌مدت) را در محيطي تعاملي‌تر و هماهنگ‌تر با اقدامات سريع و فوري انجام داد تا گام‌هاي محكم و استوارتري در جهت شناخت همه‌جانبه و مطلوب چالش‌هاي موجود و ارايه راهكار‌هاي عملي براي رفع مسائل پيش‌رو برداشته شود.