روزنامه آفتاب یزد
1397/05/14
آیا روحانی اختیارات لازم را داشته و عمل نکرده است؟
ایرنا: محسن صفایی فراهانی، نماینده مجلس در دوره ششم هشدار میدهد باید هرچه سریعتر در مسیر اصلاحات ساختاری در عرصه اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی،قرار گرفت و نباید فرصت را از دست داد .در ادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید:> برآیند نتایجی که در چهل سال گذشته در بسترهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و غیره بهدست آمده، محصول عملکرد یک هفته، یک ماه، یک سال و حتی یک دوره ریاست جمهوری نیست. بلکه پیامد عملکردهای ادوار مختلف است. بهدلیل سوءمدیریت و ناتوانی مدیران و عدمتوان استفاده مناسب از بدنه کارشناسی در ادوار مختلف، این روند شدیدتر هم شده است.
> در دوره دولتهای نهم و دهم، کشور بالغ بر 800 میلیارد دلار درآمد ارزی از فروش نفت و فرآورده داشت که افسانهایترین دوره درآمدی ایران بود. اما براساس گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار، حداکثر سالی 70 هزار شغل ایجاد شد! در حالی که کشور به 10برابر آن نیاز داشت. این مشکلات جمع شده و امروز شما آثار آن را در جامعه میبینید.
> من اعتقاد داشتم که همه مشکلات کشور ناشی از تحریم نیست. مشکلات کشور ناشی از ناتوانی مدیران و سیاستهای غلط است. بیش از 70 درصد مشکلات مربوط به این بخش بوده و حداکثر 30درصد به تحریمها بازمیگشت. درست است که در جنگ اقتصادی بهسر میبریم، اما در همین شرایط هم کنترل بحرانهای اقتصادی فعلی دور از دسترس نیست.
> اگر امروز ایران چهار میلیون بشکه نفت خام صادرات داشت، امکان تحریم نفت ایران بدون بالا رفتن شدید قیمت نفت در جهان تقریباً غیرممکن میشد.
> شروع این جنگ اقتصادی بهنوعی بهدلیل بیبرنامگی و عدم نگاه همهجانبه است. کشوری که در تمام 40 سال گذشته، سیاست خارجی خود را مقابله با آمریکا قرار داده، باید خیلی بیشتر تدابیر لازم را برای بالا بردن توانایی اقتصادی خود، میاندیشید. باید برای خروج اقتصاد کشور از تکمحصولی برنامهریزی و تلاش میشد.
> مسائلی که مطرح کردم مشکلات 40 سال است. طبیعی است برای حل مشکلات 40ساله نمیتوان از قرص مسکن استفاده کرد.
> با نگاه تکبعدی نمیتوان مشکلات را حل کرد.
برای عبور از بحرانها به چارهاندیشی همهجانبه نیاز است. حل مشکلات رویکرد جامع حاکمیت را میطلبد. بدون رویکرد جامع، امکان برونرفت از شرایط فعلی مشکل است.
> باید با اتخاذ سیاستهای منطقی بهدوراز شعار، امید در جامعه را افزایش داد. باید با اقداماتی روحیهبخش، خمودگی و بیتفاوتی را به امید و تلاش تبدیل کرد. فقط و فقط با اتکا به مردم، امکان مقابله با این ترفندهای خارجی بهوجود میآید. ارکان حکومتی باید از روشها و عملکردهای سلبی دوری کنند و سیاستها و مکانیزمهای ایجابی را مورد توجه جدی
قرار دهند. اگر منافع ملی و امنیت ملی نقطه عزیمت باشد، باید رویکردها تغییر اساسی کند.
> بدون اصلاحات ساختاری امکان ندارد که رویکرد مردم مثبت شود. نمیتوان مریضی که دچار مشکل قلبی است، سرطان دارد، کبد و کلیهاش دچار نارسایی است را بهدست یک پرستار سپرد که او را معالجه کند و گفت انشاءالله نجات پیدا میکند. بر بالین چنین بیماری حتماً باید دکترهای حاذق با تخصصهای بالا حاضر شوند. مگر میشود این مریض را بهدست افراد ناشی سپرد و انتظار شفا هم داشت.
> هنوز کاری صورت نگرفته است. هنوز هیچ تحولی اتفاق نیفتاده است. تحولات ساختاری این نیست که به کارگران بن خواروبار دهیم. این همان مسکن است. باید روحیه امید به جامعه دمیده شود.
> امروز بسیاری از منتقدان آقای روحانی میپرسند چرا روحانی به قولهایی که داده عمل نمیکند؟ باید پرسید آیا آقای روحانی اختیارات لازم برای عمل به وعدههایش را دارد و عمل نمیکند یا آن اختیارات را ندارد؟
> مردم کشور از شعور سیاسی بالایی برخوردار هستند. عملکرد آنها در سالهای 88، 92، 94 و 96 موید این موضوع است. اگر به خواست و نظر آنها توجه شود، پاسخ آنها خشونت و براندازی نیست. مردم آگاه هستند که به پاسخ مثبت، مثل همیشه رویکرد مثبت داشته باشند.
> بانک مرکزی میگوید 28 درصد خانوادههای ایرانی شغل ندارند. این آمار را بانک مرکزی حکومت میگوید، نه مرکز آمار خارج از حکومت. این آمار چه چیزی را نشان میدهد؟ این آمار یعنی بیش از یکچهارم جمعیت کشور مشکل زندگی کردن دارند. شما از این مردم چه توقعی دارید؟ میخواهید با مسکّن معالجه کنید؟ اصلاح ساختارها بهنفع کشور، ملت و حکومت است بهشرطی که بهطور صحیح و با برنامهریزی بهموقع صورت گیرد.
> کشور به اصلاح ساختار نیاز دارد. اصلاحات ساختاری باید به نفع کل جامعه باشد و رضایت اکثریت جامعه را فراهم کند، نه اینکه با اصلاح ساختارها ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر شوند. در شرایط حاضر، اصلاح ساختار به ضرر عدهای خاص تمام خواهد شد.
> در روابط خارجی بهجای روش تعاملی راه تقابل اتخاذ شد! آیا قبول داریم ویتنام بیش از 20سال با آمریکاییها جنگید؟ آیا قبول داریم که میلیونها ویتنامیمستقیماً توسط آمریکاییها کشته شدند؟ در تمام گزارشهای بینالمللی آمده است که میزان بمبهایی که آمریکا روی ویتنام ریخت بیش از تمام بمبهایی بود که در جنگ جهانی استفاده شد! حالا این سوال هم مطرح است؛ آیا بعد از اینکه ویتنام یکپارچه شد از ابزارهای مختلف خود برای حضور در دنیا حتی تعامل با آمریکاییها استفاده نکرد؟ این به معنی وادادگی نیست. اتفاقاً این به معنی هوشیاری است. اینکه از ابزارهای لازم برای توانا شدن استفاده کنیم، هوشیاری است نه وادادگی. بله! همین کفشهای آدیداس که مصرف میکنید ساخت کجاست؟ برند آدیداس است اما عموماً در ویتنام تولید میشود. آیا اینکه آدیداس را از آلمان به ویتنام بردند و در آنجا سرمایهگذاری کردند و هزاران نفر سرکار رفتند، وادادگی است یا توانمندی سیاسی؟ پس بحث این نیست که به آمریکاییها بگوییم مخلصیم. خیر این نیست! اما میتوانیم با بخش عاقل آنها تعامل داشته باشیم. میتوانیم با آنها برسر میز مذاکره قدرت و توانایی ملی را نشان دهیم.
> به نظر من میشود. چرا نمیرویم با دموکراتها صحبت کنیم؟ چرا نمیرویم مشکلاتی را که ترامپ برای ما ایجاد میکند با فرهیختگان آمریکا در میان بگذاریم؟ همه آمریکا که ترامپ نیست. ما باید منافع ملی و افزایش سطح توان ملی، موردنظرمان باشد. ایران یکی از کشورهای قدرتمند منطقه است و پتانسیل قابلقبول دارد. باید از این پتانسیل بهنفع بالا بردن توانایی ملی استفاده کرد. اگر هدف این باشد، چه اشکالی دارد با آمریکاییها هم وارد گفتوگو شویم؟ اگر پیام ما صلح و پیشرفت ایران و تفاهم با کشورهای منطقه باشد، حتماً شنونده زیادی خواهد داشت.
> خط قرمز واقعی سربلندی کشور و عزت ملت است. آیا امروز که چینیها تولید ناخالصشان نسبت به 40سال گذشته بیش از
چندصد برابر شده، عزتشان بالاتر رفته یا پایینتر آمده؟ اگر چین امروز اقتصاد دوم دنیا نشده بود، آیا توان مقابله با تهدیدهای ترامپ را داشت؟ ولی با تمام این توان هم راه مقابله را انتخاب نمیکند! آقای روحانی در کتاب خاطرات خود خاطرهای را درباره زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، تعریف میکند. ایشان در این بخش از خاطرات میگوید وقتی با سفیر چین در زمان مذاکرات هستهای صحبت کردم گفت خیلی روی ما و روسیه حساب
باز نکنید. پتانسیلی را که کشورهای اروپایی در سازمانها و مجامع بینالمللی دارند ما نداریم! و این واقعیتی است که سیاستمداران کشور باید به آن توجه جدی داشته باشند!
> گزارش سازمان ملل میگوید در اثر حکمرانی خوب (که یکی از مبانی حکمرانی خوب، قانونگرایی است) کشورهایی که قانونگرایی را عملی کردند، هر یک دلار سرمایهگذاری، 4 برابر بازدهی دارد. یعنی 400 درصد رشد بهوجود میآورد. در حالی که در کشور ما یک دلار زیر یک دلار بازده دارد! اینها نشان میدهد فرارهای قانونی چه عوارض سنگینی برای مردم دارد و چه مشکلات بزرگی برای کشور ایجاد میکند.
سایر اخبار این روزنامه
لنگش کن!
مواضع اخیر مقامات ایران در قبال درخواست ترامپ
هنرمند بیمار در محاصره شکارچیان شهرت
استانداردهای حسابداری در مسیر فسادستیزی
وام مسکن تنها ۲۶ درصد قیمت خانه را پوشش میدهد
آیا روحانی اختیارات لازم را داشته و عمل نکرده است؟
هرچه مسئولان کمتر سخن بگویند، بهتر است!
مواضع اخیر مقامات ایران در قبال درخواست ترامپ
روایتی از استراتژی بهزاد نبوی در استیضاحها
استیضاح مشکوک

