طالبان میانه ‌رو وارد قدرت سیاسی افغانستان شده است

 
سكوت تبليغاتي انتخابات افغانستان از روز پنج شنبه برقرار شد و ٢٠ روز هياهوي انتخاباتي خاتمه يافت.ديروز از ساعت هشت صبح درسايه تهديدات تروريستي انتخابات پارلماني اين كشور آغاز شد .
برگزاری انتخابات مجلس یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی سال جاری در افغانستان شمرده می شود که با تلاش زیاد داخلی و حمایت‌های خارجی در سایه تهدیدات تروریستی اعم از انتحاری ، بمب گذاری و حمله مسلحانه روند خود را طی کرده است. براساس گزارش برخی نهادهای نظارتی تاکنون در این روند حدود ٤٠٠ تن کشته و زخمی شده اند که ١٠ تن از آن‌ها نامزد انتخابات بوده اند.
برگزاری موفق انتخابات ، سرنوشت ٢٨٣ کرسی از ٢٤٩ کرسی نمایندگی در مجلس افغانستان را روشن می کند و اهالی ٣٣ استان از مجموع ٣٤ استان این کشور نمایندگان‌شان را راهی قوه مقننه کشور خواهند کرد.


اگر در رقابت میان نامزدان زن و مرد باز زنان علاوه بر 68 کرسی اختصاصی خود رای بیشتری از مردان کسب کنند ، از سهم صندلی های مردان کسر و به سهمیه زنان افزوده خواهد شد.
بايد منتظرماند تا ببينيم انتخابات براي سرنوشت افغانستان چه چيزي را براي اين كشور رقم خواهد زد. طالبان با حضور آمريكايي‌ها در افغانستان مخالف است و با انتخابات اخير در افغانستان با مبناي دخالت آمريكا در اين انتخابات، آن را به رسميت نمي شناسد.در همين راستا با نوذر شفيعي،كارشناس مسائل خاورميانه ،گفت و گويي داشته ايم كه در ادامه از نظر مي‌گذرد:
دلیل تاخیر سه ساله در برگزاری انتخابات پارلمانی افغانستان چيست؟
تاخیر برگزاری انتخابات پارلمانی افغانستان دو دلیل مهم دارد:اول اختلاف نظرهایی که در درون کابل و حکومت افغانستان بروز کرد. این اختلاف نظرها به خصوص در رابطه باحركت نظام سیاسی افغانستان به سمت ریاستی یا پارلمانی بود. این مورد درمصاحبه‌نامه ای که میان آقای اشرف غنی احمد زي و عبدا... عبدا... بسته شده بود، آمده است. یعنی دولت باید به سمت فراهم کردن زمینه حکومت پارلمانی حرکت می‌کرد ولی اين اتفاق نيفتاد.در نتیجه درگیری در مورد این موضوعات مانع از برگزاری انتخابات پارلمانی در موعد مقرر شد.
نکته دوم شرایط امنیتی افغانستان بود.شرایط امنیتی به هیچ عنوان مساعد نبود تا سه سال پیش این انتخابات برگزار شود(البته اکنون هم مساعد نیست). علت اصلی تاخير درانتخابات پارلماني افغانستان، اختلاف نظر در مورد نوع نظام سیاسی درآن گزارش شده است.
در صحبت‌های‌تان به نبود فضای مساعد برای برگزاری انتخابات اشاره کردید و می‌دانیم که فرستاده ویژه آمریکا به قطر سفر کرد تا با نمایندگان طالبان مذاکره کند اما با توجه به اتفاقات و انفجارهای اخیر،می‌توان متوجه شد که این مذاکرات فایده ای نداشته است.به نظرشما دلیل مخالفت طالبان با این انتخابات چیست؟
طالبان به طور کلی ساختار سیاسی موجود در افغانستان را ساختار دست نشانده اي می‌داند که به وسيله آمریکایی‌ها‌ اتفاق افتاده است.طالبان معتقد است همان‌طور که ببرك كارمل را کمونیست‌ها( اتحاد جماهیر شوروی) از طریق قدرت اسلحه در کابل حاکم کرد، اکنون آمريكايي‌ها اشرف‌غنی و پیش از آن آقای کرزاي را در کابل حاکم کردند؛لذا از دید طالبان این نوع حکومت ها ،حکومت های دست نشانده ای است که هم خودشان و هم آمریکایی‌هایی که در افغانستان هستند و آن را اشغال کردند ،باید از آنجا بروند. چون نگاه طالبان به این صورت است، به هیچ عنوان قبول نمی کند که دست نگه دارد تا انتخابات برگزار شود و بعد از آن عملیات نظامی را شروع کند. طالبان با این ساختار مخالف است و برای از بین بردن این ساختار و خارج کردن آمریکایی‌ها از افغانستان از هر ابزاری استفاده می کند.
هدف آمریکایی‌ها از دیدار با نمایندگان طالبان چیست؟ آیا اهداف آمریکایی ها كوتاه مدت یا بلند مدت است؟
به طور کلی آمریکایی ها بلند مدت فکر می‌کنند. آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که طالبان یک نیروی موثر در افغانستان است.اين نیروی موثر باید از طریق مذاکره جذب یا از طریق قدرت نظامی نابود شود. آمریکا هر دو مسیر را توأمان دنبال می‌کند.هم با طالبان مذاکره و هم با آن ها برخورد نظامی می کند.البته بخشی از طالبان را وارد قدرت سیاسی افغانستان کرده است ،آقای حكمتيار از اعضاي طالبان نبود و نیروی مستقلی بود اما وقتی در کنار طالبان قرار گرفت، وارد قدرت سیاسی افغانستان شد. بخشی از طالبان میانه رو تر هم وارد قدرت سیاسی شدند اما طالبان تندرو شامل بسیاری از رهبران شورای کویته و شورای میرانشاه مانند سابق علیه دولت کابل می‌جنگند.
بنابراین آمریکا هر دو مسیر یعنی مذاکره و جنگ را با طالبان پیش می‌برد و دقیقا طالبان هم این کار را می‌کند و به همین دلیل است که می‌بینيد در قطر مذاکره می‌کند و در کابل عملیات انتحاری انجام می دهد.
آینده سیاسی افغانستان را چطور می بینید؟
متاسفانه دو روند در افغانستان وجود دارد. یک روند ،تثبیت است که شامل دولت افغانستان و حامیان خارجی آن است.یک روند تخریب کننده و واگراست که عمدتا توسط داعش، طالبان و گروه‌های تروریستی مختلفی که در افغانستان است ،روند تخریبی انجام می شود.کشمکش میان این دو نیروهای همگرا و واگرا وجود دارد و وابسته با اين است که کدام یک از این دو نیرو بهتر عمل کنند. ممکن است دولت افغانستان ،دستخوش یک سری درگیری های داخلی در درون دولت شود که به تضعیف دولت بينجامد. در نتیجه هم مردم از دولت سرخورده مي شوند و هم طالبان برای از بین بردن دولت روحیه پیدا کنند. برعکس آن هم ممکن است يعني دولت اقتدار خود را حفظ کند و با طالبان برخورد کند.در این صورت باعث شکست و تضعیف روحیه طالبان خواهد شد.بسته به اینکه کدام یک از بازیگران يعني دولت و طالبان بهتر می توانند از شرایط استفاده کنند واز فرصت‌ها به خوبی بهره ببرند و چالش‌ها را به فرصت تبدیل کنند، می‌توانند در سرنوشت نهایی تحولات افغانستان تاثیر گذار باشند.