روزنامه اعتماد
1397/08/23
هوشمندسازي شهري و فرصتهاي آن
يكي از طرحهاي مطرح شده توسط شهردار تهران هوشمندسازي فضاي شهري و استفاده بيشتر از بسترهاي امكانات و بسترهاي آن است . مرور تجربههاي تاريخي در هوشمندسازي شهرها، گوياي نقش مهم و اساسي شهروندان است. ميتوان بر اين موضوع صحه گذاشت كه بدون بازيگري شهروندان، هوشمندسازي به عنوان يك فرآيند ناممكن است. شهروندان به عنوان مشاركتكنندگان در امور شهري، مهمترين ابزار طرح خواستها و مطالبات هستند؛ درعينحال آنها كساني هستند كه علاوه بر مشاركت در اجراي هوشمندسازي شهري، به واسطه اعتماد به مديران، به عنصري در تحقق شهر هوشمند بدل خواهند شد. شهروند در شهر هوشمند يك عنصر ثانويه نيست؛ اين شهروند است كه سنگ شهر هوشمند را بنا ميگذارد و تكنولوژي چيزي جز ابزار عملياتي آن نيست. هوشمندسازي در نهايت بايد نيازهاي مستقيم شهروندان را پاسخ دهد. در عين حال بايد توجه داشت هوشمندسازي واجد يك تعريف عمومي است و الزاما هوشمندسازي در كشورهاي توسعه يافته را برابر با هوشمندسازي شهري شهرهاي ايران كه در حال توسعه قرار دارد، نبايد گرفت. يكي از دلايل اين عدم تطابق به جايگاه متفاوت شهروند در اين كشورها بازميگردد. با اين وجود هوشمندسازي يك ضرورت است و نگاه به مقوله هوشمندسازي بايد با توجه به ظرفيتهاي موجود در كشور باشد. يكي از اين مسيرها گسترش بهرهبرداري از امكانات فناوري ارتباطات و اطلاعات است. نكته اساسي مقوله هوشمندسازي، مزيتهايي است كه براي هر شهروند دارد. به نحوي كه علاوه بر افزايش حقوق شهروندي، ميتواند در راستاي بهبود فضاي زندگي يك شهروند ايراني اثرگذار باشد.در صورت گسترده شدن فناوري اطلاعات و ارتباطات در مديريت شهري، شهرداري براي تامين هزينههاي خود مجبور به فروش داراييهاي غير نقدي خود نخواهد بود.
هوشمندسازي شهرها امكان ايجاد منابع مالي جديد براي شهرداريها را فراهم ميكند و اين امكان به شهرداريها داده ميشود كه از روشهايي همچون تراكم فروشي، هوا فروشي و ... براي تامين هزينهها و منابع مالي پروژهها استفاده نكند و كارهاي عمراني را با شيوههاي نوين ديگري به مرحله اجرا يا اتمام برساند.
شهرداريها به واسطه هوشمندسازي و با استفاده از داراييهاي غيرنقدي خود امكان ارايه سرويسهاي بهتر به شهروندان را ايجاد ميكنند كه ضمنا ميتواند در آينده عايديهاي بسيار زيادي براي شهرداري فراهم كند. اگر هوشمندسازي جديتر گرفته شود، ميتوان به جرات ادعا كرد كه حداقل ظرف دو سال و نيم آينده شهردار جديد ميتواند نيمي از بدهي فعلي شهرداري را تسويه كرده و به سيستم شهرداري برگرداند.
بدين منظور بايد از نگاه عمراني به شهرداري دور شد. در كشورهاي در حال توسعه و توسعهيافته، نگاه عمرانگرايي در شهر طرد شده و به نگاه خدمتگرايي تبديل شده است. همين نگاه موجب شده از ظرفيتهاي عمراني در تهران بهشدت كاسته شود. بايد بر اين امر تاكيد كرد كه شهرداري، يك سازمان ارايهكننده خدمات به شهروندان است. به جاي اينكه شهرداري عمده تمركز خود را به ساخت وساز، تراكم فروشي، هوا فروشي و... بگذارد، بايد نگاه خود را به سمت و سوي اولا خدماتي كه شهروند بهشدت به آن محتاج است، بچرخاند و ثانيا بايد كيفيت خدماتي كه ارايه ميدهد، افزايش يابد.