دوستی خاله خرسه!

همه ما در کتاب‌های دبستان داستان دوستی خاله خرسه را خوانده‌ایم. اینکه چطور یک خرس برای کشتن یک مگس مزاحم، سنگ بزرگی را به صورت صاحب و اربابش مي‌كوبد تا بلكه آن مگس نيز كشته شود. طبيعي است كه همه ما به چنين رفتاري مي‌خنديم و آن را ناشي از ناداني خرس مي‌دانيم. اينكه دوستي نابخردانه او چگونه موجب مرگ صاحبش مي‌شود. گمان ما بر اين بوده و هست كه هيچ انساني كه حداقلي از درايت را دارد، مرتكب چنين رفتاري نمي‌شود. ولي در واقعيت اجتماعي و سياسي با موارد گوناگوني مواجه مي‌شويم كه دست‌كمي از اين رفتار ندارند. هرچند به ظاهر چنين به نظر نمي‌رسند ولي هنگامي كه آنها را به صورت دقيق موشكافي مي‌كنيم، متوجه تشابه اين دو رفتار مي‌شويم.
در روزهاي گذشته يكي از دست‌اندركاران و مديران صنعت برق اظهار داشته است كه«به دنبال رایگان شدن برق مساجد و مدارس، مصرف برق این مراکز دو تا سه برابر افزایش یافته است.»
ظاهر قضيه كمك به مساجد و مدارس است. همان طور كه ظاهر اقدام خاله خرسه براي كشتن مگس بود. ولي هنگامي كه به تبعات ماجرا نگاه مي‌كنيم، نتيجه‌اي جز كشتن فردي كه مي‌خواهيم آرامش او را تأمين كنيم، ندارد. چرا؟
فرض كنيد كه يك مدرسه يا مسجد به طور متعارف و پيش از رايگان شدن برق، روزانه مثلاً يك هزار وات ساعت برق مصرف مي‌كرده است. فرض كنيد هزينه پرداختی برای هر وات ساعت نيز يك تومان باشد. بنابراين روزانه هزار تومان بايد هزينه برق مي‌دادند. اكنون مجلس یا دولت تصميم گرفته به مدرسه يا مسجد كمك كند. اين كار را از طريق رايگان كردن هزينه برق انجام داده است. بنابراين از اين پس مسجد يا مدرسه ماهانه 30 هزار تومان صرفه‌جويي در مخارج دارند، ولي چون برق رايگان است ساختار مصرفي خود را تغيير مي‌دهند و به‌جای لامپ‌های کم مصرف از لامپ‌هاي رشته‌اي استفاده مي‌كنند كه ارزان ولي پرمصرف است. به جاي بخاري نفتي يا گازي، بخاري برقي استفاده مي‌كنند، به جاي كولر آبي، كولر گازي استفاده مي‌كنند. لامپ‌ها را افزایش می دهند و از شب تا صبح روشن می گذارند. بعد متوجه مي‌شويم كه مصرف آنها سه برابر شده است. البته هزينه تمام شده برق براي مثال براي دولت 2 هزار تومان بود كه فقط هزار تومان مي‌فروشد، اكنون سه برابر قبل برق مصرف مي‌شود و هزينه دولت به جاي هزار تومان، 6 هزار تومان شده است. خب اين 6 هزار تومان از جيب كي رفته است؟ از جيب دولت؟ دولتي وجود ندارد. هرچه هست، جيب ملت است. در واقع از جيب آن دانش‌آموز و آن مسجدرو رفته است. نه هزار تومان كه 6 هزار تومان!


چه كار بايد كرد؟ بايد قيمت برق را همان 2 هزار تومان توليد شده محاسبه کرد و همه دو هزار تومان را به صورت مستقيم به مسجد يا مدرسه داد ولي پول برق را براساس 2 هزار تومان گرفت. يقين بدانيد كه به جاي هزار وات ساعت
700 وات ساعت مصرف خواهند كرد و اين يعني دولت و مردم همزمان از اين رفتار سود برده‌اند. حالا فكر مي‌كنيد نگاه و رفتار ما با نگاه و رفتار خاله خرسه چقدر فرق دارد؟