آن سو و این سوی دیوار

سعید اصغرزاده روزنامه‌نگار تشریح چرایی یک محبوبیت روشی است که اگر با سادگی عجین شده و روایتگری‌اش به زبان عامیانه مردم باشد، می‌تواند ‏مانند یک بمب عمل کند. بمبی که بعضی‌ها بخواهند آن را خنثی کنند و بعضی دیگر بخواهند بترکانند و بعضی ...‏
ازدواج آن هم در سن پایین، آن‌هم با نهایت سادگی و به دور از جنجال و خبرسازی، یک سنت حسنه است. هر چند ازدواج‌ها و ‏مناسبات خانواده فرزانگان و صد البته رجال و سیاستمداران  ایرانی همواره در‌هاله‌ای از پرسش‌ها و اسرارمگوست. مقامات و ‏وابستگان و تا چند درجه اطرافیانشان همواره در پناه دیواری هستند که در پشت آن چراغ‌های شفافیت خاموشند و همین قسمتی از ‏روند جداسازی جامعه از برخی گروه‌های مرجع است. در آن سوی دنیا چیز پنهانی وجود ندارد. رفتار، اعمال، پوشش، دارایی‌ها، ‏مناسبات و حتی خلافکاری‌ها عیان است و تعامل با مردم و شفاف بودن نه یک شعار بلکه مبحثی عملیاتی است.‏
آن‌چه خبر ازدواج خمینی جوان را متمایز می‌سازد و تبدیل به خبری دست اول می‌کند قیاسی از همین دست است. بنا نیست ‏به‌عنوان یک موضوع تاثیرگذار در مناسبات خاندانی و قدرتی بدان پرداخته شود. بنا نیست زنجیره‌ای از گرایشات سیاسی و ‏دنباله‌ای از ارتباطات درون حکومتی تشریح بشود، بنا نیست کسی را مواخذه کرد یا پاداش داد. بناست گفته شود که در آن سوی ‏دیوار هم همان خبری است که در این سوی دیوار است. روش زندگی من شهروند دسته چندم روزنامه‌نگار تفاوتی با آن استاد ‏دانشگاه و طلبه و حتی مقام حکومتی ندارد و نباید داشته باشد، اگر خودمان بخواهیم و بتوانیم اخلاقی زندگی کنیم‎‎‏ و در تعامل با ‏هویت ایرانی و اسلامی‌مان باشیم. ‏
خبر «شهروند» در روزهای گذشته در مورد خمینی جوان می‌گوید که همه می‌توانند عاشق شوند، همه می‌توانند طبعی شاعرانه ‏داشته باشند، همه می‌توانند به سنت‌ها پایبند باشند و همه می‌توانند در سلامت نهاد خانواده کوشا باشند. این ازدواج دستمایه‌ای ‏است که می‌تواند به سنت شکنی منجر شود. کسی که جوان است، در محافل عمومی حاضر است و در شبکه‌های اجتماعی ‏فعال، می‌تواند زندگی و روابطش در پستو ماندن زندگی‌های طبقه‌ای که در ارتباط با حاکمیت وهمواره مورد سوال و ابهامند ‏را برطرف کند. می‌تواند سنت آقازادگی و ژن خوب بودن و خودبرتربینی بسیاری را مخدوش کند اگر بر همین منوال باشد و ‏بماند.‏


شاید یک روزنامه در راستای ترویج حقوق شهروندی کارش همین باشد که حائل‌های چیده شده میان طبقات اجتماعی را که  برافراخته شده، بردارد و چه اشکالی دارد خمینی جوان فارغ از تمام زد و بندهای سیاسی وحوزوی به عنوان یک محبوب ‏یا مغضوب جامعه، ماجرای ازدواجش به صفحه اول روزنامه بکشد و آن‌قدر چالش‌برانگیز شود که برخی تیتر یک روزنامه را ‏که درخصوص زلزله است، نبینند.‏
باور کنید که شفافیت  آغاز یک زندگی هم می‌تواند مانند تمام بخش‌های یک زندگی مهم و اثرگذار باشد. آن‌چه ما در مورد خانواده ‏امام می‌دانیم به مراتب شفاف‌تر و واضح‌تر از آن چیزی است که در مورد سایر خانواده‌ها  می‌دانیم.‏