روزنامه آفتاب یزد
1397/12/25
تنها راه عاقبت بخیری من، شما و بانو لی تاوه ...!
سوپاپ ... !سلسله یادداشتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، فکاهی«مارکو گامبارو» پیرمرد منشوری ...!
به قلم: محمد جوان
محمد جوان : قبل از این که به مسئله عاقبت بخیری بانو لی تاوه بپردازم لازم میدانم تا از کلیه کسانی که در اینستاگرام و تلگرام و واتساپ و ستون پیامهای مردم روزنامه ی آفتاب، پیام تبریک و شادباش دادند و حمایت خود را از این نویسنده گمنام اعلام نموند، تقدیر و تشکر نمایم.(!) از دیروز که این یادداشت عاشقانه درباره «لی چونگ سون» را نوشته و در فضای رسانه منتشر ساختهام کلی تلفن و پیامک و پیغام و پسغام از خوانندگان جان دریافت کردهام که استاد گام بارو مبادا یک گام عقب بنشینی. مدیون ما هستی اگر در برابر «بانو لی تاوه» کم بیاوری و دست از عشقت برداری (!) حتی یک عدهای پا را از این فراتر گذاردهاند و پیام صوتی فرستادهاند که گام باروی بت شکن، بت بزرگ را بشکن... حالا من نمیدانم پس از انتشار این یادداشت جدید بانو لی تاوه چه ترفندی به کار میبندد و چه پلتیکی به من و عشقم میزند. ممکن است او از تعطیلات عید سال نهایت استفاده را ببرد و دختر دسته گلش را به یک جوانک ایرلندی شوهر بدهد. حتما تعجب خواهید کرد و دوباره فریادهای اعتراض آمیز شما از این گوشه و آن گوشه برخواهد خاست که استاد این چه حکایتی هست بالاخره شما عاشق طرف هستی و او را میخواهی یا کلا زدی به درب بیخیالی و رت تته؟! این خواستگار ایرلندی را از کجا آوردی. خخخ. هی. فکر میکنید این فیلمنامه نویسها چطور دوخط قصه را تبدیل به یک سریال دویست قسمتی میکنند. فعلا من هم تحت تاثیرم و بدم نمیآید مثل سریالها هر روز یک شخصیت جدیدی به این قصه اضافه و دل شما را غرق در آن کنم... بگذریم.شما که این قدر بلا ملا هستید چرا یه تک پا تا کره تشریف نمیبرید و با لی تاوه صحبت نمیکنید حال که پس از سالها صبر و انتظار«دخترسنگدلش» «مارکو گام بارو» را از دل و جان میخواهد، چرا پاره سنگ و تخته سنگ سر راه من میگذارد. چرا شرط و شروط به این سختی برایم تعیین میکند. مگر من چه بدی در حق او کرده ام؟! اصلا بانو «لی تاوه» را رها کنیم. چرا «لی چونگ سون زیبا» که قریب به 33 ماه و 33 ساعت مرا معلق گذاشت و سرانجام عشق مرا نجیبانه و در سکوت پذیرفت در برابر مادرش قیام نمیکند و جومونگوار او را تارو مار نمیکند. او مگر از بانو سوسانو چه چیزی کم دارد؟! مگر ایشان با چشمان وحشی خود ندیدید که بانو سوسانو چگونه در برابر خانوادهاش قد علم کرد و ازعالیجناب جومونگ حمایت کرد. الان چه فرقی هست بین من و جومونگ و او و بانو سوسانو... والله بالله من اگر جای او بودم همه را به یک اشاره از دم تیغ میگذراندم و خودم را به عشقم میرساندم. مگر خود خرش هزار بار به من نگفت: من تو را دوست دارم مارکو(!) این چه دوست داشتن عبث و مسخرهای است که دلدار پی یار نمیآید و من زرت و زرت باید رنج و مرارت بکشم(!). چرا ایشان دست به افشاگری نمیزند و دستهای پیدا و پنهان پشت پرده را رو نمیکند؟!. مگر او از آذری جهرمی و عادل فردوسی پور چه چیزی کم دارد که اولی توطئه نظرسنجی در صداوسیما را کشف و خنثی کرد و دومی در پنجمین جشنواره تلویزیونی جام جم مدیرشبکه 3 را نیست و نابود کرد.حتما من هم باید منقلب بشوم و دنبال اکسیر بروم.غمها و سختیهای مرا چه کسی باید ببیند و بفهمد. گیرم که این چند تا جوان هم نمیآمدند در اینستاگرام و واتساپ و تلگرام، آنوقت چه کسی باید مرا میفهمید؟! چرا لی چونگ سون زیبا صاف و مستقیم نمینشیند با مادرش چشم توی چشم حرف بزند و بگوید: آهای عالیجناب عشق، فرشته عذاب عشق. نه اشتباه شد. ببخشید. عذرخواهم. بگوید مادر مادر،ایام،آی لاویو مارکو گام بارو...(!)
حالا عشق را رها کنید. من ایمان دارم خوانندگان جان میفرمایند : " این گام بارو قرار بود با این سوپاپش بترکاند و سری توی سرها دربیاورد اما معلوم نیست گرد و نخود میزند یا کوکا کولا و پپسی کولا تاریخ مصرف گذشته مینوشد که هر روز از سیاستگریزی به دامان عشق میزند...!".خداییش کیف کردید فکر شما را چقدرخوب خواندم؟!. به قول شاعر: آهای خوشگل عاشق، آهای عمردقایق، آهای ایرانیان عزیزی که میآیید سوپاپ میخوانید.می دانم از مارکوی خودتان انتظار دارید تا گرههای پیشانی شما را باز و لبخند را برلبان شما بنشاند اما به جبر روزگار نه گرهای باز میشود و نه لبخندی بر لب مینشیند و اوضاع و احوال از آنچه فکر میکنید روز به روز بدتر و بدتر میشود (!) بنده به عنوان یک سوپاپ نویس منشوری؛ شب و روز غصه این گرانی و بلبشو و هرج و مرج اقتصادی را میخورم و خیلی دوست دارم در این یک هفته مانده به عید، شما را کمی بخندانم اما... نمیشود. نه این که نشود. میشود اما....بگذریم.
حتما با خود میگویید: وقتی این همه مشکل هست مگر مارکو مریض است که بیاید و برای ما سوپاپ بنویسد.خب ننویسد (!)، خواهران وبرادران عزیزم، صادقانه اعتراف میکنم من خیلی با خودم فکر کردم دیدم سه راه بیشتر ندارم. یا باید این قدر از سیاست بنویسم که قدرتمندان از رو بروند که خوشبختانه نمیروند یا که سبک کاریام را تغییر بدهم و کلهم بروم توی فاز عشق و عاشقی و این مسائل که پشیزی برایم نمیارزد و راه سوم این است که دست به انتحار نمایشی و یکهتازی کنم. حتما به خودتان میگویید چگونه این فکر بکر«انتحار نمایشی» به ذهن مارکو آمده است؟! ببینید من و شما که با هم تعارف نداریم. واقعیت این است که من دوسه شب قبل که خسته و کوفته بودم نشستم پای شبکههای آن ور آب. یک شبکه مستند خیلی خوب پیدا کردم که از خودکشی دسته جمعی نهنگها فیلم پخش میکرد. در این فیلم نهنگها وقتی دیدند این کشتیهای ماهیگیری چینی آمدهاند و دریا را از هر چه آبزیان هست خالی کردهاند و دیگر چیزی برای خوردن پیدا نمیشود همه باهم آمدند لب ساحل و دست به خودکشی زدند. الان من هم نیاز مبرم به الگوپذیری ازنهنگها دارم. «لی تاوه جان»هم که شمشیر را از رو بسته است. بهترین راه همین انتحار نمایشی است که من انجام بدهم و بگذارم همه باخبر شوند. آنگاه قطع به یقین کار تمام است. من ایمان دارم با این حرکت کل کره زمین تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و زورمندانی چون بانو لی تاوه را مورد لعن و نفرین قرار خواهند داد. حتما با خود خواهید گفت چه تضمینی هست که با این حرکت دل لی تاوه به رحم بیاید؟! صادقانه بگویم هیچ تضمینی نیست. همانگونه که هیچ تضمینی نیست ما به پالرمو بپیوندیم و وضعیت بهتر شود. فقط ممکن است حال و روزمان از اینی که هست بدتر نشود. اما این را تضمین کتبی میدهم اگر شما یاری کنید و این مطلب را در کل کانالها و گروهها به اشتراک بگذارید بدینگونه لی تاوه دست از لجاجت برخواهد داشت و همگی ما شب عید عاقبت به خیر خواهیم شد (!)
آهای تو که عشق منی، به فکر من باش یه کمی / به فکرمن که عاشقم، ولی تو بیخیالمی / به فکر من که بعد تو، خسته و بیطاقت شدم / آهای به فکرتم هنوز،به فکر من باش یه کمی ... با اینها زمستون رو سر میکنم!
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آموزش لازم به مردم
تنها راه عاقبت بخیری من، شما و بانو لی تاوه ...!
سیروس همیشه زنده ادبیات
بوتفلیقه را با مدیران ما مقایسه نکنید
کاهش نرخ تورم از 42 به 12 درصد اشتباه بود
تفسیرهای جناحی از مسائل دیپلماسی منافع ملی را قربانی میکند
پایتخت نشان داد از پلاسکو عبرت نگرفتیم
روز سیاه در نیوزیلند
ورود اوبامای جدید؟
دنده عقب اون
مردم ونزوئلا پول ملی خودرا کنار گذاشتهاند
چگونگی واگذاری آنومالی D19 همچنان سوالی بی پاسخ
لزوم بسیج حداکثری همه نیروها در مقابل تهاجم حداکثری دشمنان ایران
در سفر روحانی به عراق ۴ میلیارد دلار از طلبهایمان را وصول کردیم

