تفسیرهای جناحی از مسائل دیپلماسی منافع ملی را قربانی می‌کند

آفتاب یزد- هستی قاسمی: سفر اخیر رئیس جمهور به عراق آنهم پس از 6 سال، در رسانه‌های خارجی بازتاب بسیار مطلوبی داشت در حالی که این رسانه‌ها از سفر روحانی به بغداد و دیدار با آیت الله سیستانی به عنوان یک دستاورد مهم از سوی دولت یاد کردند در داخل برخی از جناح‌ها با انتقاد از تلاش‌های دیپلماتیک دولت، این سفر را نتیجه کوشش نهادهای دیگر دانستند و دولت را بر حسب معمول ناکارآمد خواندند. این انتقادها در حالی است که دولت به ویژه وزارت خارجه در تلاش است تا دستگاه دیپلماسی را به جایگاه اصلی خود در کشور بازگرداند تا آنجا که ظریف به این مهم در استعفای یک روزه خود اعتراف کرد. اما برخی با تفسیرهای جناحی به دنبال آسیب وارد کردن به جایگاه دیپلماسی کشورهستند تا با ناکارآمد جلوه دادن تلاش‌های دیپلماتیک شیخ دیپلمات و وزیر خارجه اش و همچنین با ناامید ساختن افکارعمومی‌از دستگاه دیپلماسی به اهداف جناحی خود دست یابند که این مهم خود خطرات بسیار جدی ای را متوجه کشور خواهد کرد و به هیچ روی به نفع منافع ملی نیست. بر این اساس، آفتاب یزد با حمید رضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه در دولت اصلاحات درباره سفر اخیر روحانی به عراق و برداشت‌های جناحی در کشور نسبت به دستاورد دولت به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را می‌خوانید.

رسانه‌های خارجی نظیر واشنگتن پست، سفر روحانی به عراق را یک دستاورد خواندند اما در داخل برخلاف رسانه‌ها با انتقاد از رئیس جمهور این موفقیت را نتیجه تلاش نهادهای دیگر دانستند؛ اساسا چرا سفر اخیر رئیس جمهور به بغداد و دیدار با آیت الله سیستانی باید چنین بازتابی در رسانه‌های خارجی داشته باشد اما در داخل باید واکنش‌ها نسبت به سفر روحانی از سوی برخی از جناح‌ها منفی باشد؟ مثلا یکی از روزنامه‌های اصلی اصولگرا در صفحه نخست خود هیچ اشاره‌ی حتی کوچک به دیدار حسن روحانی و آیت‌الله سیستانی نکرد!
نگاه سلیقه ای و جناحی نسبت به مسائل دیپلماسی امری اشتباه است که منافع ملی را نشانه می‌گیرد. اما درباره اهمیت سفر اخیر روحانی به بغداد باید اذعان داشت عراق یکی از مهم ترین همسایه‌های ایران است و با داشتن مرز طولانی و امکانات فراوان برای همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و مقابله با تروریست، دو کشور جایگاه ویژه ای برای یکدیگر در روابط سیاسی قائل هستند و به همین دلیل است که آمریکا بیش از هر چیز از نزدیکی روابط میان ایران و عراق احساس نگرانی می‌کند. اصولا آمریکایی‌ها روابط نزدیک کشورهای منطقه را در جهت منافع خود نمی‌دانند و در تلاشند که در میان کشورهای منطقه وحدت و همدلی شکل نگیرد و در این میان محور ایران و عراق بزرگترین نگرانی برای دولت آمریکا به شمار می‌رود به همین دلیل هم در میان رسانه‌های خارجی، سفر روحانی در رسانه‌های آمریکایی بیشترین بازتاب را داشت. از این رو باید سفر روحانی به عراق را یک موفقیت مهم منطقه ای ارزیابی کرد. اگرچه این سفر باید پیش از این به وقوع می‌پیوست. اصولا کشورهایی از


جنس ایران وعراق نباید پروتکل و تشریفات میان آنها وجود داشته باشد
بلکه این کشورها در هر زمان که احساس ضرورت برای تبادل
نظر با یکدیگر می‌کنند باید بدون در نظر گرفتن آداب دیپلماسی اقدام کنند. روحانی علاوه بر دیدار با مسئولان عراقی و توافق برای اجرای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر به عنوان بزرگترین دستاورد، دیدار بسیار مهم با آیت الله سیستانی داشت که در این دیدار، اظهارات این مرجع شیعیان عراق بیانگر اتفاق نظر ایشان با جمهوری اسلامی‌ایران بود. علاوه بر این، نباید فراموش کرد دولتمردان آمریکایی، عراقی‌ها را
برای رابطه با ایران بر حذر داشتند. اما همه مقامات عراقی با
اظهار نظر رئیس جمهور آمریکا مخالفت کردند. البته این فشارها از سوی ترامپ بر روی دولتمردان عراقی در آینده با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت. به همین دلیل هم جمهوری اسلامی‌باید نسبت به روابط مطلوب با عراق هوشمندانه و با تدبیر عمل کند.

برخی بر این اعتقادند که دولت روحانی قبلا هیچ تلاشی در زمینه بهبود مناسبات با سایر کشورها نداشته، این مسئله تا چه اندازه درست است؟ آیا دولت روحانی قبل از برجام، به منطقه و عراق گوشه چشمی‌نداشت و امروز با توجه به تحولات اخیر در برنامه جامع اقدام مشترک، این نخستین باراست که به دیپلماسی روی آورده است؟
طی مقطعی دیپلماسی ایران بنا به ضرورت‌های موجود بیشتر معطوف به برجام بود اما این مهم را نمی‌توان کتمان کرد که نسبت به روابط دو جانبه اندکی، کم اهتمام شد. علاوه بر این، نمی‌توان صرفا دیپلماسی را در ابعاد بین المللی دید و از روابط دو جانبه غفلت کرد. بنابراین چنین اولویتی طی مقطع زمانی در جمهوری اسلامی‌وجود داشت و اکنون به نحوی رو به تعدیل است. از سویی، نمی‌توان گفت که اساسا به خاطر تحولات اخیر در برجام، دولت اکنون به منطقه توجه دارد بلکه امروزضرورت توجه به همسایگان بیش از گذشته قوت گرفته است.

به هر حال، روحانی را به عنوان شیخ دیپلمات در ایران و جوامع جهانی می‌شناسند؛ او علاوه بر برجام، بر روی روابط ایران با کشورهای دیگر متمرکز بود با این همه بازهم تصور می‌کنید که دولت در روابط دوجانبه آنهم بنا به ضرورت،چندان تلاش نکرد؟
تفسیرها متفاوت است. به هر روی، تمرکز در ابتدا بر روی برنامه جامع اقدام مشترک بود و سپس بر روی روابط با همسایگان. بنابراین برخی تحلیل‌ها مبنی بر اینکه تمرکز دولت تنها بر روی برجام بود، درست نیست بلکه اولویت دولت در آن زمان بنا به ضرورت‌های کشور برجام بود.

در حالی که رسانه‌های خارجی از سفر روحانی به عنوان یک دستاورد یاد می‌کنند، در داخل این دستاورد را حاصل تلاش دولت نمی‌دانند و معتقدند که این موفقیت حاصل
تلاش نهادهای دیگر است، چنین تفسیری از سفر
روحانی خطرناک نیست؟
اصولا دیپلماسی زمانی ظهور و بروز پیدا می‌کند که در داخل توانمندی بالا وجود داشته باشد. به عبارتی وقتی توان دفاعی کشور پایین باشد و وابستگی مردم به حکومت کم باشد، دیپلماسی به هیچ روی نمی‌تواند کارآمد باشد. کشورهای ضعیف، دیپلماسی ناتوانی دارند. بنابراین دیپلماسی وقتی می‌تواند موفق عمل کند که از پشتوانه جدی در داخل برخوردار باشد. به طور کل، این تعریف را می‌توان از دیپلماسی داشت. بنابراین نباید بدین گونه تقسیم بندی کرد که این سفر حاصل تلاش برخی دیگر است و دستاوردهای اخیر در سفر روحانی به عراق، اساسا ربطی به دولت ندارد؛ در حالی که این موارد از یکدیگر انفکاک ناپذیر است. بنابراین دستاورد اخیر ایران در سفر رئیس جمهور به عراق نه تنها دستاورد دولت است بلکه موفقیت نظام و همه بخش‌ها قلمداد می‌گردد. تقسیم‌بندی‌ها و تفسیر جناحی از توفیقات دولت و دیپلماسی کشور در جهت منافع ملی نیست. دیپلماسی را همواره باید به صورت یک موضوع ملی و مولفه ای که همه جناح‌ها و گرایش‌ها، آن را متعلق به خود می‌دانند، تفسیر کرد. در این صورت دیپلماسی موفق است. اگر دیپلماسی و روابط بین الملل به یک موضوع جناحی تبدیل شود نخستین قربانی این مسئله منافع ملی کشور خواهد بود.

امروز دستگاه دیپلماسی کشور از برخی موضوعات
رنج می‌برد تا آنجا که این مهم به استعفای یک روزه ظریف انجامید. اساسا احساس دوگانگی در دیپلماسی و برداشت‌های جناحی چه خطرهایی در جامعه جهانی متوجه ایران می‌کند؟ آیا این دوگانگی منجر به سوء استفاده از سوی کشورهای دیگر نمی‌شود؟
اگر کشورهای دیگر احساس کنند که دستگاه رسمی‌کشور فاقد توانایی و کارآیی است، آن طور که باید به مناسبات و امر دیپلماسی با ایران توجهی نخواهند داشت و بر روی مسائل دیگر متمرکز
خواهند شد. به همین دلیل باید از این اقدام تا جای ممکن پرهیز کرد.

مخالفان و منتقدان روحانی همه تلاششان بر این است که دولت را در هر مسئله‌ای به ویژه دیپلماسی ناکارآمد جلوه دهند. از این رو، دولت روحانی باید در برابر چنین رفتارها و فشارهایی چه کار کند؟
منتقدان و مخالفان دولت باید احساس کنند که دیپلماسی در جهت منافع ملی است و منافع ملی شامل همه گروه‌ها، جناح‌ها و نگرش‌ها می‌شود. دولت روحانی باید در مقابل تلاش کند که در رابطه با دیپلماسی یک اجماع در داخل به وجود بیاورد. دولت باید از هر اقدامی‌که موجب دو گانگی و ایجاد صف موافق و مخالف می‌شود به شدت بپرهیزد و از طریق گفت و گو باید یک اجماع ملی ایجاد کند که البته استفاده از نظر منتقدان و گوش کردن به دیدگاه‌های مخالف می‌تواند از جناحی شدن مسائل دیپلماسی جلوگیری کند و دیپلماسی به صورت یک موضوع قالب ملی در آید.