روزنامه شهروند
1398/02/07
«جام تهی» شجریان، به عشق سیلزدگان
نیره خادمی| عصر پنجشنبه کافه کارفه در حوالی خانه هنرمندان تهران میزبان یک حرکت جمعی دیگر برای کمک به سیلزدگان بود. اینبار هنرمندان موسیقی ازجمله فریدون شهبازیان، آهنگساز و رهبر ارکستر و حسین علیزاده برای امضا و فروش آلبوم «جام تهی» با صدای محمدرضا شجریان دور هم جمع شدند تا عواید فروش آلبوم و پوسترها را بهطور کامل به مردم آسیبدیده شهرهای سیلزده اختصاص دهند.اول صفی که تا نیمههای بنبست بیژن کشیده شده بود، مرتب بود. وقتی جمعیت زیاد شد؛ صف به هم ریخت و حیاط کافه شلوغتر شد. پیر و جوان و دختر و پسر، همه آمده بودند برای خرید آلبوم جام تهی تا با یک تیر دو نشان بزنند؛ امضای حسین علیزاده و فریدون شهبازیان به همراه عکس یادگاری با آنها و کمک به سیلزدگان. هر چه زمان جلوتر رفت افرادی که به جمع اضافه شدند هم بیشتر شد؛ مثل هنگامه قاضیانی و فاطمه معتمدآریا که هر کدام با آمدنشان شور و حال خاصی را به این مراسم دادند. مردم یکییکی وارد محوطه میشدند، پشت صندوق میرفتند و بعد از خرید آلبوم و پوستر دوباره به حیاط برمیگشتند تا حسین علیزاده، فریدون شهبازیان و بقیه هنرمندان آن را امضا کنند. علیرضا شجاعنوری هم در حیاط حضور داشت و گاه با کسانی که به آنجا آمده بودند، عکس میگرفت.
آلبومی که میراث دهه 50 است
حسین علیزاده البته علاقهای به مصاحبه ندارد، چون معتقد است بهتر است آدم به جای حرف زدن، عمل کند، اما فریدون شهبازیان بهعنوان اصلیترین بانی این مراسم درباره دلایل برگزاری آن اینطور به «شهروند» توضیح میدهد: «سیلی که بهار امسال در مناطق مختلف ایران اتفاق افتاد، برای همه ازجمله من، خانواده و دوستانم دغدغه کمک کردن به مردم را ایجاد کرد، بنابراین تصمیم گرفتیم این کار را انجام دهیم. بعد از صحبت با حسین علیزاده با مدیریت کافه کارفه هم صحبت کردیم. آنها این مکان را در اختیار ما قرار دادند، تا امروز در اینجا باشیم. بههرحال فکر کردیم شاید درآمد خوبی داشته باشد، تا آن را در اختیار سیلزدگان قرار دهیم.» ظاهرا استاد محمدرضا شجریان با توجه به شرایطی که دارد، از این ماجرا اطلاعی ندارد، چون اساسا امکان تماس با او وجود ندارد، با وجود این قرار بر این بوده که هوشنگ ابتهاج بهعنوان شاعر یکی از قطعات در این برنامه باشد، اما نتوانسته است از آلمان بیاید. شهبازیان درباره جزییات این آلبوم هم میگوید که جام تهی را در اوایل دهه 50 ضبط کردهام: «این چیزی که حالا در آلبوم هست، همان اجرای دهه 50 است، در صورتی که در خبرها به اشتباه اینطور منتشر شده بود که دوباره این قطعات تنظیم شده است. ما این آلبوم را دوباره منتشر کردیم، تا کسانی که به آثار من یا آقای شجریان علاقه دارند، در این مراسم آن را بخرند، تا پول آن را بهطور کامل به سیلزدگان اهدا کنیم.» این آلبوم برای نخستین بار در اوایل دهه 50 و به مناسبت 37 سالگی رادیو منتشر شده است و دوباره همان آثار بدون تغییر در ضبط و تنظیم قطعهها در سال 1383 بازنشر میشود، اما حالا همان قطعات دهه 50 در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
به شیراز هم میرویم
از چند روز گذشته بسیاری از هنرمندان موسیقی ازجمله شهرام ناظری، علیرضا افتخاری یا کیهان کلهر از اختصاص عواید درآمد کنسرتهایشان برای سیلزدگان خبر دادهاند، اما فریدون شهبازیان میگوید که درحال حاضر کنسرتی برای سیلزدگان ندارند، با وجود این شاید مراسم امضا و فروش آلبوم و پوستر به نفع سیلزدگان را به شهرهای دیگری هم ببرند: «از شیراز با من تماس گرفتند و علاقهمند بودند که این مراسم را در شیراز هم برگزار کنیم. به حسین علیزاده گفتم و قرار بر این شد که هفته آینده درباره آن تصمیم بگیریم. اگر قطعی شد پوستر و آلبوم برای فروش به آنجا هم خواهیم برد، تا درآمد آن را به سیلزدگان بدهیم.»
یکمیلیون تومان جام تهی برای میهمان آمریکایی
البته هنوز میزان فروش آلبومها مشخص نیست، اما استقبال از سوی مردم زیاد بود، مثلا یکی از شرکتکنندگان در این مراسم برای کمک به سیلزدگان حدود یکمیلیون تومان سیدی خریداری کرده بود: «یکی از اقواممان به تازگی از آمریکا به ایران آمده و میهمان ما است. وقتی شنید چنین حرکتی با حضور هنرمندان انجام میشود، من را مامور کرد تا به میزان یکمیلیون تومان اثر هنری خریداری کنم، تا وقتی از ایران میرود آن را به دوستانش هدیه کند.» همه اینها درحالی است که هیچکدام از مقامات رسمی از وزارت ارشاد در این برنامه حضور نداشتند.
سایر اخبار این روزنامه
کتاببازها در میعادگاه اردیبهشت
شلیک به جعبه سیاه
من و عادل فردوسیپور رو کجا میبرین؟
«جام تهی» شجریان، به عشق سیلزدگان
تکلیف پولهای پرداختی مردم چه میشود؟
تشریف بیاورید وزرا
گیمنتهای تهران بدون شرطبندی میمیرند
خطر تلاقی «سیل» و «مین»!
زندگی به شرط «داوطلبی»
خداحافظی اجباری
پشت پرده سرمربیگری شهریار در تیم ملی
آشنایی با مخاطرات سفر در مناطق مرتفع و پردرخت
مکالمه تلفنی باران با مادرش «عموها با پدرم کار دارند!»
منافع مشترک «اون» و «پوتین» چیست؟
صفحه شهرونگ
گاهی در دیپلماسی باید صبور بود
نطفه ناامنی
سرکشی به خلوت دانشجویان را هم محدود کنید قربان


