تریدینگ فایندر

راه‌های جبران فاکس گیت

بعد از تشدید فشارهای ایالات متحده آمریکا و اقداماتی چون تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران، ایده‌های مختلفی برای جلوگیری از تشدید فشارها و موفقیت ایالات متحده در محافل سیاسی و رسانه‌ای مطرح شده است. نزدیکان دولت مدافع اقداماتی از جمله پیشنهاد حسین موسویان و اقدام محمدجواد ظریف هستند و اساسا بدشان نمی‌آید دوباره مسیر مذاکره با آمریکا و بالاجبار این‌بار با ترامپ طی شود و برخی دیگر منتقدانه نسبت به این عملکرد دولت، می‌گویند که ایران راهکارهای مناسبی در دست دارد و توسل به فرآیند مذاکره فرستادن پالس ضعف و انفعال در مقابل اقدامات ترامپ و همکارانش است.
در این شرایط اظهارات روزهای اخیر حسن روحانی در کنار واکنش علی لاریجانی و سرلشکر سلیمانی بخشی از تصمیم نهایی ایران را در این زمینه مشخص کرد؛ اینکه حسن روحانی می‌گوید با چاقوکش مذاکره نمی‌کنیم و بعد از آن رئیس مجلس و فرمانده نیروهای قدس سپاه به تایید سخن او می‌پردازند، نشان می‌دهد که اجماع بی‌نظیری در نفی مذاکره صورت گرفته، بنابراین مسیرهای دیگری در دستور کار ایران قرار گرفته تا آمریکا نتواند تحریم‌های یکجانبه خود علیه ایران را گسترده کرده و توسعه بخشد.
اول: دور زدن تحریم‌ها؛ اتفاقی که البته گزینه طبیعی ایران است، اما محمدجواد ظریف گفته که با قدرت این گزینه را دنبال خواهد کرد. او گفته است ایران در دور زدن تحریم دکتری دارد. رئیس‌جمهور هم البته با اتکا به همین مساله روز گذشته گفت که قدرت آمریکا در حد زبان درازش نیست و نمی‌تواند فروش نفت ایران را به صفر برساند. فروش نفت ایران با ترفندهای زیادی که در این سال‌ها ایران آنها را کشف کرده است، احیای جاده ابریشم و توسعه توان ترانزیتی ایران با استفاده از خطوط امن زمینی و بنادر حاشیه‌ای در خلیج‌فارس و دریای عمان، یا بازکردن خطوط انتقال ارز با متحدان استراتژیک ایران که این روزها نمونه‌هایی از آن در اخبار منتشر شده، از جمله اقداماتی هستند که این روزها در دستور کار دولت قرار دارد.
دوم: ممانعت از همکاری کشورهای منطقه با آمریکا. در این راهبرد هم رئیس‌جمهور با ارکان دیگر قدرت در ایران همراه هستند. هرچند گزینه‌ای تحت عنوان بستن تنگه هرمز یکی از انتخاب‌های ایران است، اما همان‌گونه که برخی مقامات نظامی ایران مطرح کرده‌اند، فعلا در اولویت نیست و به نظر می‌رسد تدبیرهای دیگری برای این موضوع اندیشیده‌اند. این تدابیر البته علاوه‌بر طرح موضوعی است که برخی رسانه‌ها درخصوص کشورهای محور مقاومت و گروه‌های نزدیک به ایران در منطقه عنوان کرده‌اند. این رسانه‌ها می‌گویند حتی بدون درخواست ایران، کشورها و گروه‌های زیادی در منطقه هستند که برای دفاع از ایران آمادگی کامل دارند و می‌توانند حتی بدون هماهنگی اقدام کنند. انسداد باب‌المندب یا تحت تاثیر قراردادن مسیر تولید نفت در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از امکانات مطرح‌شده در این دست تحلیل‌هاست.
تریدینگ فایندر


سوم: اقدامات در حوزه مسائل هسته‌ای. مدت‌هاست که اجماع نسبتا قابل‌توجهی درخصوص بی‌حاصل بودن ادامه حضور ایران در برجام شکل گرفته، اما هنوز تصمیمی در این خصوص در سطح کلان کشور گرفته نشده است، از این‌رو برخی گزینه‌های مشابه را مطرح می‌کنند. عده‌ای معتقدند ایران می‌تواند با افزایش توان غنی‌سازی یا انباشت اورانیوم غنی‌شده تا حدود کنترل‌شده‌ای برخی موارد برجام را نقض کند، هرچند گزینه افزایش غنی‌سازی تا مرز 20 درصد نیز روی میز است. عده‌ای دیگر اما پیشنهاد جسورانه‌تری می‌دهند و تجدیدنظر درخصوص همکاری ایران با سازمان بین‌المللی انرژی هسته‌ای را مطالبه می‌کنند. همچنانکه محمدجواد ظریف خروج ایران از NPT یا همان پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را رد نکرد و آن را جزئی از انتخاب‌های ایران دانست، برخی فعالان سیاسی داخلی با اصرار زیادی از بی‌حاصل بودن همکاری ایران با آژانس سخن می‌گویند.
  علیرضا شیخ عطار، سفیر سابق ایران در آلمان و معاون امور بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی رئیس‌جمهور فعلی آمریکا را متفاوت  از گروه B نمی‌بینم این روزها آقای ظریف از دشمنان ایران تحت عنوان گروه B (بنیامین نتانیاهو، جان‌بولتون، بن‌زاید و بن‌سلمان) نام برده است. در این راستا دشمنی‌های آمریکا از روز پدید آمدن جمهوری اسلامی را نباید فراموش کنیم- اگرچه پیش از آن نیز تنها به دنبال تامین منافع خود از ایران بودند- از این رو طی 40 سال گذشته هر جناحی که در آمریکا حاکم شده، با ایران همراه نبوده است، اگرچه در روش این دشمنی متفاوت بوده‌اند. برخی عریان و برخی با لبخند دشمنی می‌کردند. بر این اساس باید در نظر داشت گروه B که بخشی در آمریکا و بخشی در خاورمیانه هستند، اتفاق جدیدی را رقم نزدند و این‌گونه نبوده که در دولت گذشته آمریکا دوستانی داشته باشیم و حالا دشمنانی در آمریکا و خاورمیانه روی کار آمده‌اند. به عبارتی دیگر، مگر پیش‌تر رژیم صهیونیستی دوستدار ما بود؟! عربستان سعودی هم به صورت بنیادین رفاقتی با ما نداشته است. حتی زمانی که با این کشور مراودات سیاسی داشتیم هم عربستان با ما مشکلات بنیادین داشت. اقبال مسلمانان و غیرمسلمانان به مدل مردمسالاری در جمهوری اسلامی همواره برای سعودی خوشایند نبوده است. امارات هم که به نوعی به‌عنوان نوچه این کشورها اقدام می‌کند. از این رو گروه B تنها گروهی هستند که دشمنی آنها علنی‌تر است. این می‌تواند برای ما بهتر باشد و حتی به ساده‌لوحانی در داخل کشور هم ثابت می‌شود که اینها قابل‌اعتماد و اتکا نیستند. از این رو من گروه B را به‌عنوان کسانی می‌شناسم که دشمنی آنها علنی‌تر است و فکر نمی‌کنم بدتر از کسانی باشند که دشمنی آنها مخفی‌تر است. رئیس‌جمهور فعلی آمریکا را هم متفاوت از گروه B نمی‌بینم. ادبیات دونالد ترامپ نیز با این افراد تفاوتی ندارد. برخی معتقدند ترامپ علاقه‌ای به آغاز یک جنگ سخت با ایران ندارد؛ این به دلیل اعتقاد وی نیست و دلیل آن به تعبیر تحلیلگران آمریکایی کوچک و ضعیف شدن آمریکا است، تا آنجا که نزدیک به ورشکستگی است. فارغ از توانمندی ایران، موقعیت آمریکا حتی از دوران جنگ ویتنام هم بدتر است، چون آن زمان مفاهیمی همانند میهن‌پرستی در نیرو‌های نظامی اصل بود، اما امروز فقط سربازان مزدبگیر و کسانی که با وعده رفتن به دانشگاه به ارتش می‌روند، ارتش جنگنده نیست. ترامپ و اعضای گروهB  به این واقعیات واقف هستند. علاوه‌بر آن باید در نظر داشت که ایران کشوری دارای ظرفیت‌های بزرگ ژئوپلتیک و فراوان اقتصادی است، همچنین نیروی انسانی فرهیخته و سرافراز در تاریخ بسیار دارد. همه این ظرفیت‌ها ایجاب می‌کند راه‌حل‌ها در برابر اقدامات خصمانه آمریکا و همدستانش را در یک سبد همه‌جانبه طراحی کنیم. به عبارتی ما باید از چندین ظرفیت همزمان بهره ببریم؛ اولا ما کشوری ژئوپلتیک هستیم؛ یعنی با چند کشور همسایه و بر مسیر آبی پراهمیتی حاکمیت داریم؛ کلیه سواحل شمالی دریای عمان و خلیج‌فارس متعلق به ما است، دریای خزر به‌عنوان بزرگ‌ترین دریاچه جهان در اختیار ما قرار دارد. یکی از کشورهایی هستیم که بیشترین همسایه و بیشترین مرز مشترک را با سایر کشورها داریم که هرکدام ظرفیت اقتصادی و فرهنگی زیادی برای ما رقم زده‌اند.
از این رو مجموعه ظرفیت‌های ما با همسایگان به صورت مکمل به صورت نرم در مقابله با زورگوهای جهان خصوصا آمریکا عمل خواهد کرد. علاوه‌بر آن ما تجربه بسیاری در مقاومت در برابر فشارها داریم که کمتر کشوری در دنیا از چنین تجربیاتی بهره‌مند است. ما ملتی تمدن‌ساز هستیم و حتی افکار عمومی دنیا برای ما سرمایه بزرگی می‌تواند باشد، لذا من معتقدم راه‌حل‌ها و ظرفیت‌های گسترده‌ای داریم و راهبردهای ما نیز باید جامع، براساس پتانسیل‌های بالای فرهنگی و اقتصادی و ژئوپلتیک باشد.   پیروز مجتهدزاده، کارشناس جغرافیای سیاسی: اعلام ‌کنیم در شرایط جنگی پایانه‌های نفتی را  هدف قرار می‌دهیم پیروز مجتهدزاده، کارشناس جغرافیای سیاسی و استاد دانشگاه‌هایی چون جرج واشنگتن آمریکا و مدیرعامل بنیاد پژوهشی یورو سویک لندن است. او از منتقدان برجام و نحوه تفاهم در مذاکرات هسته‌ای است و وقایع امروز را حاصل خطاهای راهبردی آن ایام می‌داند. مجتهدزاده در پاسخ به خبرنگار «فرهیختگان» نحوه مقابله با آمریکا پس از خروج از برجام و تحریم ایران را بررسی کرده است که مشروح آن در ادامه از نظر می‌گذرد:

مناسب‌ترین و راهبردی‌ترین اقدام این روزهای ایران در عرصه منطقه و جهان برای جلوگیری از تشدید فشارها و عقب راندن ایالات متحده چیست؟ عاقلانه‌ترین کار که البته قانونی هم باشد و با مقررات بین‌المللی همراه، این است که دولت ایران از کرختی بیرون بیاید و نسبت به اقدام آمریکا و ‌سیاست اعلام‌شده این کشور در زمینه به صفر رساندن نفت صادراتی ایران به سازمان ملل شکایت کند. متاسفانه امروز در دولت به این توجه ندارند که می‌توان شکایت رسمی کرد و موفق شد. ایران عضو سازمان ملل و ‌شورای امنیت است و می‌تواند شکایت رسمی مطرح کند و بگوید که «آمریکا رسما اعلام کرده می‌خواهد زندگی اقتصادی ایران را به چالش بکشد و این به معنای اعلان جنگ است.»
دولت ایران باید این بحث را در شورای امنیت مطرح کند و بگوید دولت ایران تلاش اعضای دولت دونالد ترامپ را به‌عنوان اعلام جنگ علیه حیات خود تلقی می‌کند و تاکید کند که «در شرایط جنگی هر دولت و ملتی به خود حق می‌دهد از حیات اقتصادی‌اش دفاع کند.»

این دفاع چگونه می‌تواند باشد؟ از دیدگاه من در همان شکایت رسمی ایران باید اعلام کند از آنجایی که برخی صادرکنندگان نفت در منطقه همانند عربستان و امارات همکاری خود با آمریکا برای جبران نقصان وجود نفت ایران در بازار را اعلام کرده‌اند، ایران نیز اجازه نخواهد داد کشورهای منطقه نفت صادر کنند. مسیر این اقدام هم مشخص است؛ به صفر رساندن فروش نفت ایران، اعلان جنگ است. جنگ هم مقتضیات خود را خواهد داشت و لذا در این صورت ایران نیز به خود اجازه خواهد داد پایانه‌های نفتی همکاران آمریکا در منطقه را هدف قرار دهد؛ اقدامی که باعث خواهد شد از اساس فروش نفت این کشورها منتفی شود، لذا بنده معتقدم صرفا با طرح چنین شکایتی کشورهای عربی عقب خواهند کشید و شرایط تشدید نخواهد شد.

برخی مساله افزایش غنی‌سازی اورانیوم را مطرح می‌کنند. شما موافق این امر هستید؟ به نظرم این اقدام هم امکان‌پذیر است، ولی ملاحظه‌ای هم دارد. ببینید بنده منتقد برخی اقدامات در جریان مذاکرات و بعد از آن بودم، پس از خروج آمریکا از برجام هم گفتم که باید پاسخ قاطعی به ایالات متحده داده شود و امروز هم می‌گویم با منطق و دوراندیشی باید در این زمینه تصمیم قاطعی گرفته شود. امروز جنگ تبلیغاتی گسترده‌ای علیه ایران از سوی آمریکا در جهان شکل گرفته است. در جریان این جنگ اما سازمان ملل و کمیسیون بازرسی انرژی هسته‌ای طرف ما هستند و از ما حمایت ‌می‌کنند، لذا تا زمانی که این حمایت وجود دارد، باید با دوراندیشی تصمیم گرفت و اجازه همکاری آنها با آمریکا را نداد و زمانی که شرایط تحول دیگری داشت، تصمیمات تازه گرفت.
علاوه‌بر اینها باید به این مساله دقت کنیم که اروپا در چه مسائلی با آمریکا درگیر است؛ به این معنی که در مسائلی که میان اروپا و آمریکا همراهی وجود دارد، نباید اقدامی کنیم که نتیجه‌ای دربر نداشته باشد. روابط بین‌الملل تک‌موضوعی نیست.
تریدینگ فایندر