روزنامه ایران ورزشی
1398/02/31
بدرود مهندس ژاوی!
احسان محمدینوشتن در مورد «ژاوی هرناندس» همزمان میتواند آسانترین و دشوارترین کار ممکن باشد. آسان به این خاطر که نمایشهای شگفتانگیز او با توپ را هزاران بار دیدهایم، حتی سرسختترین هواداران رئال هم نمیتوانند کیفیت ژاوی را در لباس تیم رقیب انکار کنند، یک میداندار واقعی، از نسلی که یک رگه بیتکرار در معدن اسپانیا بودند.
در فینال یورو 2008 آمار 94 درصد پاس صحیح مقابل نامش حک شد. ما که نه آلمانی بودیم و نه اسپانیایی موقع دیدن آن بازی حساس احتمالاً چند بار روی فرش چای ریختیم، موقع رد شدن از جلوی تلویزیون پایمان به گوشه مبل گیر کرد و بیشتر از 20 درصد خطای رفت و آمد داشتیم، چطور ممکن است در میانه زمین و مقابل آلمانیهای سختگیری مثل تورستن فرینگز، هیتزلبرگر، باستین شواین اشتایگر و میشاییل بالاک قرار بگیری اما فقط 6 درصد پاسهایت خطا باشد؟!
اغراقآمیز است اما اگر جمجمه ژاوی را بشکافند شاید داخل آن کولیس، گونیا، پرگار و... پیدا کنند و البته مقدار زیادی ماده خاکستری که بشود از آن قویترین آرامشبخشهای دنیا را ساخت. او به شکلی قادر به کنترل هیجان خود در لحظات حساس بود که انگار یک بار این بازی را قبلاً انجام داده است و حالا در بازپخشش دوباره بازی میکند! اسپانیاییها حتماً بارها در یکشنبههای کلیسا خدا را شکر کردهاند که ژاوی آنجا به دنیا آمده.
او و «اینیستا» دوقلوهای غیر همسانی بودند که مسی، بارسلونا، ریکارد، گواردیولا، لوییز انریکه، آراگونس و دل بوسکه را به چهرههای جاودانهای در فوتبال دنیا تبدیل کردند. فتح هر افتخار ممکنی در دنیای فوتبال برای اسپانیاییها بدون این دو نفر بیشتر به یک افسانه شبیه است.
این از خوششانسی ماست که قطریها او را به خدمت گرفتند تا چندبار در ورزشگاه آزادی از نزدیک شاهد نمایشش باشیم. او حتی در واپسین سالها هم آنقدر ساده، بدون ادعا و نمایش به توپ ضربه میزد که خیلیها را دچار این توهم میکرد که فوتبال چه بازی سادهای است!
هر بار به «آزادی» آمد مثل یک فیل پیر، رفتارش موقرانه بود اما باز هم با یک ضربه میتوانست ما را بکشد. هنوز ضربه سری که در آخرین ثانیه بازی پرسپولیس- السد زد و علیرضا بیرانوند آن را معجزهآسا از قعر دروازه بیرون آورد دیدنی است. کافی است به شعاع حرکتیاش نگاه کنید. آخرین دقیقه، بازیکنی بازنشسته چند ده متر را دقیق و هدفمند از لابهلای مدافعانی که انگار او را نمیبینند گذر میکند تا ضربه را بزند...
«پله» نزدیکبین بود. حتی وقتی در 15 سالگی به باشگاه سانتوس پیوست هم پزشکان این تیم این نکته را متوجه شدند. حتی چند روزنامهنگار برزیلی این فرضیه را مطرح کردند که او دارای یک «دید فراپیرامونی» است که باعث میشود زمین را بزرگتر از سایر بازیکنان ببیند.
ژاوی هم زمین را انگار بزرگتر و از نمای بالاتر میدید. کافی بود یک بازیکن در فضایی اندازه یک وجب جا گرفته باشد تا ژاوی توپ را با دقت یک پرتابکننده توپ بیسبال برایش بفرستد. البته او این کار را با پا انجام میداد!
او سزاوار هر تحسینی است که هواداران در تاریخ فوتبال نثار تمام بازیکنان فوتبال کردهاند و حالا در ورزشگاه آزادی یکی از آخرین بازیهایش را به نمایش گذاشت... دنیا کوچک است، خیلی کوچک. اندازه فاصله نوکمپ تا آزادی!
بدرود مهندس ژاوی و سپاس برای همه جادوهایت با توپ فوتبال که شبهای کشدار را قابل تحمل میکرد.


