تریدینگ فایندر

جای مطهری آن‌جا نبود!

هرچند خودش گفته: «همه می‌دانند که من در مجالس هشتم و نهم برای هیچ پستی از هیأت‌رئیسه مجلس یا کمیسیون کاندیدا نشدم ولی در مجلس دهم برای ممانعت از ورود افراد تندرو به هیأت‌رئیسه کاندیدای نایب‌رئیسی شدم، چون فکر کردم فرد دیگری از همفکرانم رأی ندارد. در سه‌سال گذشته به همین ترتیب عمل شد و رأی آوردم و امسال...» با این‌همه، خیلی خوب شد که علی مطهری دیگر روی صندلی‌های صدر مجلس نمی‌نشیند و قرار نیست با تذکرهای مختلف و دعوت نمایندگان به مشارکت در رأی‌گیری، این‌ سال آخر را تمام کند. قرار نیست با اظهار نظرهای کلی و دعوت همگانی به درک شرایط کنونی کشور(!) حرف‌هایش را در گفت‌وگوها جمع کند و... کافی است نگاهی بیندازید به اظهار نظرهای او در این سال‌هایی که مسئولیت نایب‌رئیسی مجلس را به عهده گرفت تا دستتان بیاید که چه حجم عظیمی از محافظه‌کاری، و حفظ شأن و جایگاه صندلی‌ای که در اختیار داشت، روی کلام علی مطهری سایه انداخته بود. چیزی که علی مطهری را برای همگان (حتی مخالفانش) مقبول کرد و او را در جایگاه رتبه نخست شهر تهران به انتخاب مردم قرار داد، نه آقازادگی شهید مطهری بود، نه جایگاه پدر و داماد خانواده‌شان در ساختار سیاسی ایران و نه شوهای پوپولیستی. صراحت لهجه و شجاعت در بیان آن‌چه حق می‌پندارد، ویژگی مهم مطهری بوده و هست. حتی کسانی که مخالف آرای او هستند، معترفند که گفته‌های شجاعانه او باعث شد تا نامش در بین مردم سر زبان‌ها بیفتد. او در اظهار نظرهایش محافظه‌کار نبود و محاسبه نمی‌کرد که قرار است حرف‌هایش به چه کسانی بربخورد، مقبولیتش را در بین چه قشری از دست بدهد یا پیش چه دسته‌ای از مردم محبوبیت کسب کند. او حرفش را می‌زد و حتی اگر اشتباهی می‌کرد، در جبرانش می‌کوشید.
هرچند در این سه سال، چشمه‌های کوچکی از آن علی مطهری سابق را در مصاحبه‌هایش می‌دیدیم ولی نبود ‌آنی که همه تصور می‌کردند و معلوم بود که ناخودآگاه به برخی حرف‌های درِ گوشی و نصیحت‌های مصلحت‌اندیشانه تن داده است. همان‌طور که پوشش‌اش در این سال‌ها دچار تغییرات و محاسباتی شد! حالا این‌که او دوباره به هیبت یک نماینده مجلس درمی‌آید که گفتن حرف مردم و شنیدن نظراتشان برایش بیشترین اهمیت را دارد، اتفاق خوبی است که از آخرین انتخابات مجلس دهم می‌توان برداشت کرد. یک‌جور نیمه پر لیوان در این وانفسا!  
تریدینگ فایندر