روزنامه ایران ورزشی
1398/03/11
تا کی آقای تابش؟ تا کی باشگاه سپاهان؟
حمیدرضا عربباشگاه سپاهان از رأس گرفته تا ذیل بازنده بزرگ بازی ماقبل فینال جام حذفی لقب گرفت. نه فقط به خاطر آن شکستی که در خانه مرتکب شد و به لحاظ فنی یکی از اسفبارترین روزهای تاریخ این باشگاه رقم خورد و همه آمارها حکم به برتری مطلق سرخها میداد. سپاهانیها اخلاق را باختند و نتوانستند در مقابل اتفاقات بازی که غالبا به ضرر آنها تمام شد، تاب بیاورند و با رفتارهای نادرست تصویر سیاهی از این باشگاه به یادگار گذاشتند. بعد از شکست سپاهان مسعود تابش، مدیرعامل این باشگاه در مصاحبههای خود اظهاراتی داشت که در حد مدیرعامل یک باشگاه حرفهای نبود؛ صحبتهایی که نشان میداد او نیز زیر بار این باخت بزرگ تاب نیاورده و دچار پریشانی شده است و حتی قادر نیست در مقابل سوالهای خبرنگاران سیاست درستی را در پیش بگیرد. وقتی از مدیرعامل سپاهان درباره جلوگیری از ورود خودروهای خبرنگاران و عکاسان به داخل ورزشگاه سوال شد، او بیآنکه به عمق فاجعهای که به دستور مستقیمش رقم خورده پی ببرد، در اظهارنظری نسنجیده اعلام کرد: «قرار نبود خبرنگاران و عکاسان خودروی شخصی به ورزشگاه ببرند»! تابش بر اساس کدام استدلال منطقی چنین جملهای را به زبان آورد تا آتش گرفتن خودروی یکی از عکاسان تهرانی را توجیه کند؟ آیا او در جایگاهی قرار دارد که برای جزییترین مسائل خبرنگاران و عکاسان نیز تصمیم بگیرد؟ تابش چه زمان در این راستا اطلاع رسانی کرده بود؟ در کدام رسانه؟ و آیا اساسا در جایگاهی هست که چنین درخواستی را مطرح و اجرا کند؟
باشگاهی که نمیتواند -یا نمیخواهد- امنیت چند خودرو را تأمین کند، چگونه خود از اتفاقات به مراتب محدودتری که چند هفته قبل در تهران رخ داد، انتقاد میکند؟ مسعود تابش به جای آنکه پاسخهای قانع کنندهای در مواجهه با حجم عظیمی از انتقادها داشته باشد، با جوابهای بیربط تلاش کرد صورت مساله را پاک کند تا کارنامه ضعیف خود و باشگاهش در میزبانی از دیداری که میتوانست با مدیریت درست او به نیکی در تاریخ فوتبال ایران ثبت شود، دیده نشود.
تاریخ اما فراموش نمیکند که باشگاه سپاهان با بیتدبیریهای محض خود در کنترل و هدایت اصولی و صحیح یک بازی چگونه باعث آسیب رسیدن به چشمان یک نوجوان شد تا دوباره خاطره تلخ سرباز احمدی که در همین اصفهان چشمان خودش را از دست داد، در یادها زنده شود! آقای تابش، اعضای هیات مدیره باشگاه سپاهان و مسوولان فوتبال استان اصفهان؛ تا کی باید شاهد کور شدن چشم حاضران در ورزشگاههای اصفهان باشیم؟ آیا تکرار چنین رفتارهایی سابقه چند هزارساله نصف جهان را که در دنیا مورد توجه است، خدشهدار نخواهد کرد؟ چرا با بیتدبیری تصویر نامناسبی از پایتخت فرهنگی جهان اسلام میسازید؟
باشگاه سپاهان حتی در مدیریت مربیان و بازیکنان خود نیز ناتوان جلوه کرد تا رفتارهای آنها منجر به کشیدن ناهنجاریها به روی سکوها شود. بدون شک اگر تابش و تیم مدیریتی باشگاه سپاهان قبل از مسابقه سرمربی و بازیکنان و البته تماشاگران خود را توجیه میکردند بازی اینگونه به حاشیه کشیده نمیشد اما انگار هیچ جلسه توجیهی میان مدیران پرادعای این باشگاه با مربیان و بازیکنان این تیم انجام نشد تا بازیکن و مربی هر رفتار نادرستی که به مخیلهاش میرسد را در میدان بازی به نمایش بگذارد. باشگاه سپاهان اگر کمترین نفوذی روی رفتار بازیکنانش داشت، هرگز اجازه نمیداد مدافع بیادبش بعد از بازی چند هفته پیش در تهران مقابل پرسپولیس آن جملات تحریکآمیز را به زبان بیاورد و در جریان بازی نیز آن الفاظ زشت را نثار شجاع خلیلزاده کند. آیا سپاهان جای چنین بازیکنانی است؟ آیا کیروش استنلی کمترین شایستگی اخلاقی برای بازی در سپاهان را دارد؟ چرا مدیران این باشگاه بازیکنان خود را رها کردهاند؟
امیر قلعهنویی نیز در همه ایامی که در سپاهان سرمربیگری کرد در کنترل مدیران این باشگاه نبود. قلعهنویی بارها با مصاحبه علیه جریانهای گوناگون کانون تیمش را به حاشیه برد. او در آخرین گام نیز شکست تیمش را به برنامهریزیهای پشتپردهای ارتباط داد و از مهندسی جام حذفی صحبت کرد در حالی که تصمیمهای داور بخصوص در دقایق پایانی که آن پنالتی را به سود سپاهان گرفت، چیز دیگری را نشان میداد. این اظهارات تحریکآمیز نیز هرگز از سوی مدیران سپاهان و شخص تابش به نقد کشیده نشد تا مشخص گردد که همسویی پنهانی میان جملات آقای سرمربی و تفکرات مدیرعامل باشگاه سپاهان وجود دارد و انگار در خفا حمایت صد در صدی از این اظهارات تنش آفرین وجود دارد.
آیا وقت آن نرسیده که تصمیمگیران کلان ورزش و فوتبال باشگاه فولاد مبارکه تفکری اساسی به حال مدیریت این باشگاه کنند و این باشگاه را به دست افرادی بسپارند که خود به جای تنشسازی با برنامهریزی صحیح، عاملی در جهت مدیریت و برگزاری هرچه بهتر چنین بازیهای بزرگی باشند؟!


