روزنامه فرهیختگان
1398/03/18
نمایندگی مجلس بهانه است؟
همخوانی آهنگ ساسیمانکن در مدارس، آتشسوزی مدارس زاهدان، پخش مسابقه فوتبال پرسپولیس و کاشیما آنتلرز ژاپن، تجمع سراسری و اعتراضات معلمان و آزار و اذیت جنسی در دبیرستان غیرانتفاعی پسرانه در غرب تهران تنها بخشی از حواشی وزارت آموزش و پرورش کشور بود و حالا هم خبر استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در صدر اخبار این وزارتخانه قرار گرفته است.وزارت آموزش و پرورش کشور در سنوات مختلف با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده و حتی در مقاطعی به دلیل حساسیت موضوعات بازتاب جهانی پیدا کرده است، گویا ضربههای ناگهانی به بدنه نظام تعلیم و تربیت کشور به امری عادی و طبیعی تبدیل شده است که در فواصل مختلف آموزش و پرورش کشور را تحتالشعاع قرار میدهد.
صبح روز پنجشنبه 16 خرداد ماه که دانشآموزان و خانوادههایشان در تعطیلات عید فطر بودند و هیچ خبر مهمی جز ترافیک جادهها در رسانهها نبود ناگهان برخی کانالهای غیررسمی تلگرامی از استعفای وزیر آموزش و پرورش خبر دادند و این خبر هرچند در حد گمانهزنی اما پس از چند ساعت روی خروجی بسیاری از رسانهها قرار گرفت و مسئولان آموزش و پرورش بهویژه روابطعمومی این وزارتخانه هیچ واکنشی نسبت به این خبر نداشتند، گویی وزارت آموزش و پرورش کشور در بیخبری و خواب به سر میبرد.
ابتدا خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش منتشر شد و سپس دقایقی بعد خبر پذیرش این استعفا از سوی حسن روحانی رئیسجمهور نیز در رسانهها منتشر شد اما بالاخره بعد از چند ساعت عصر همان روز معاونت روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت آموزش و پرورش خبر پذیرش استعفای وزیر را تکذیب کرد و در اطلاعیهای در پورتال این وزارتخانه نوشت: «خبر پذیرش استعفای وزیر آموزش و پرورش که توسط برخی رسانهها و خبرگزاریها منتشر شده است، تکذیب میشود.»
این درحالی است که ساعاتی قبل از انتشار خبر استعفا در سایتها و کانالهای تلگرامی، وزیر آموزش و پرورش در صفحه اینستاگرام و حساب کاربری توئیتری خود خبری منتشر کرده بود مبنی براینکه «در آخرین روز قبل از تعطیلات در جلسهای با حضور رئیس و همکاران سازمان امور اداری و استخدامی، موضوع اصلاح حقوق همکاران جوانم در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی را بررسی کردیم و با نظر مثبت جناب انصاری امیدوارم به زودی نتیجه موردنظر به دست آید.» با تکیه بر این موضوع خبر استعفای آقای وزیر بعید به نظر میرسید، زیرا بطحایی معمولا اخبار مهم و دغدغههای فکری خود را در صفحههای شخصی خود با عموم مردم و خبرنگاران به اشتراک میگذاشت اما تا آن لحظه هیچ خبری از رفتن از این وزارتخانه مطرح نکرده بود.
پس از گمانهزنیهای بسیاری از رسانهها درنهایت در ساعات پایانی شب دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و به دنبال استعفای بطحایی، رئیسجمهوری نیز پیش از موعد مقرر ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس موافقت کرده است و سرپرست وزارتخانه آموزش و پرورش روز شنبه از طرف ریاستجمهوری اعلام خواهد شد.
آیا انتخابات مجلس دلیل اصلی استعفا بود یا بطحایی برکنار شد؟ موضوع استعفای ناگهانی وزیر آموزش و پرورش یکی از مسائل قابلتامل در این روزهاست زیرا گمانهزنیهای متفاوتی در اینباره مطرح شده است. برخی مسئولان آموزش و پرورش عدمتامین بار مالی دولت برای اجرای رتبهبندی معلمان و پرداخت معوقات فرهنگیان را بهعنوان یکی از دلایل اصلی استعفای وزیر عنوان کردهاند. برخی دیگر معتقدند فشارهای یکی از مسئولان سابق دولت مبنیبر به کارگیری فردی در نقش بازرس ویژه وزارت آموزش و پرورش علت این ماجرا بوده و با توجه به مخالفت بطحایی در پذیرش این موضوع، او را مجبور به استعفا از وزارت کردهاند. عدهای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز دلیل استعفای بطحایی را عدمهمراهی دولت برای حل مشکلات فرهنگیان میدانند و تصور میکنند آقای وزیر برای پیگیری بیشتر وضعیت نظام آموزشی کشور تمایل به حضور در انتخابات مجلس دارد.
برخی دیگر از نزدیکان بطحایی نیز معتقدند او فردی نیست که به بهانه حضور در انتخابات مجلس یا واهمه از عدمپرداخت مطالبات فرهنگیان این وزارتخانه را رها کند، برهمین اساس به نظر میرسد علل و عوامل دیگری پشتپرده این استعفای ناگهانی آن هم در ایام تعطیلات وجود دارد.
باتوجه به اینکه کارنامه دو ساله آقای وزیر چندان هم پر و پیمان نیست، فتح یکی از کرسیهای سبزرنگ بهارستان نیز کاری دشوار و بعید به نظر میرسد، زیرا بطحایی به جز چند اقدام مثبت در وزارت آموزش و پرورش عملکرد قابلدفاع و عرضهای برای حضور در مجلس شورای اسلامی ندارد و شانس ورود او به مجلس بسیار اندک و ناچیز است.
هرچند کنارهگیری بطحایی به بهانه حضور در مجلس برای عدهای قابلپذیرش است اما هنوز مشخص نیست چه کسی یا جریانی از نبود این وزیر آرام و با متانت سود میبرد و در این ایام خواب چه کسانی از حضور او پریشان و آشفته شده است.
عملکرد مثبت و منفی بطحایی چه بود؟ وزیر آموزش و پرورش در طول دوره مدیریت خود در ارائه برنامهها و اظهارات متعدد مطالبات و انتظاراتی برای قشر فرهنگیان ایجاد کرده بود که میتوان به پرداخت مطالبات فرهنگیان پس از اجرای نظام رتبهبندی، حل مشکل کمبود نیروی انسانی با ایجاد ردیف در دانشگاه فرهنگیان جهت پذیرش دانشجو بهعنوان معلم، تخصیص اعتبارات لازم به حوزه پرورشی برای جذب مربیان و مشاوران پرورشی اشاره کرد اما به نظر میرسد عدمهمکاری دولت با او مانع اجرای مطلوب این برنامهها شد.
سیدمحمد بطحایی در دوره مدیریت خود در وزارت آموزش و پرورش وعدههای بسیاری به فرهنگیان و دانشآموزان داد که در طول مدت حضورش در این وزارتخانه برخی از آنها محقق شد، بهطوری که میتوان به حذف مشقشب، تقابل ضمنی با مافیای کنکور، کاهش استفاده از کتب کمکدرسی خصوصا در پایه ابتدایی، حذف آزمون ورودی مدارس غیرانتفاعی، نمونهدولتی و تیزهوشان، لغو مجوز مدارس متخلف در دریافت هزینهاضافی برای ثبتنام، گسترش مهارتآموزی و توقف اجرای سند 2030 در مدارس اشاره کرد.همچنین تشکیل کارگروه برای حل مشکلات موردی بیمه طلایی فرهنگیان، ارائه چهار مدل بسته خدمات بیمهای به فرهنگیان، اجرای طرح یکپارچهسازی حساب مدارس، شناسایی و اجرایی کردن ۱۲زمینه برای ارتقای بهرهوری در آموزش و پرورش، افزایش بهرهوری بیمه تکمیلی با اجرای روش صندوقی ۳۰ درصد، افزایش خدمات بیمه تکمیلی فرهنگیان نسبت به سالهای قبل و اولویت آموزش و پرورش برای توسعه کلینیکهای دندانپزشکی ازجمله اقدامات دیگر بطحایی بود.
البته در این بین ضعفها و نواقصی نیز در کارنامه او دیده میشود، بهطوری که پس از انتشار چندین کلیپ تصویری از همخوانی آهنگ مبتذل یک خواننده لسآنجلسی از سوی دانشآموزان مدارس مختلف کشور شاهد واکنش قابلتامل وزیر آموزش و پرورش بودیم که خواستار ورود دادستانی و پلیس فتا برای یافتن نشردهنده کلیپها شد و عنوان کرد دقیقا مشخص نیست این کلیپها مربوط به کجاست و چگونه تهیه شده است، برای همین به کمک دادستانی محترم و همچنین پلیس فتا درباره منبع و چگونگی انتشار کلیپهای مذکور نیاز داریم، علاوهبر آن سه نفر متخصص برای بررسی موضوع پخش کلیپها در فضای مجازی تعیین شدند تا منشا انتشار این کلیپها مشخص شود زیرا مخصوص مدارس نیست.
درحالی که کمک طلبیدن از نهادهای امنیتی و نظامی برای کشف متخلفان برگزاری چنین مراسمی آن هم برای دانشآموزان منجر به انتقادات صریح و جدی به وزارت آموزش و پرورش شد.
همچنین آبان 97 بود که وزارت آموزش و پرورش در بخشنامهای از همه مدارس دخترانه و پسرانه خواسته بود در صورت امکان، مسابقه تیمهای پرسپولیس و کاشیما آنتلرز ژاپن را به صورت مستقیم برای دانشآموزان پخش کنند اما وزیر آموزش و پرورش چند روز بعد از آن ماجرا در یک سخنرانی اعلام کرد «یک نهاد حاکمیتی» او را به دلیل دستور پخش مستقیم مسابقه فوتبال در مدارس «احضار» و «توبیخ» کرده است.
علاوهبر این یکیدیگر از انتقادات وارده به بطحایی سکوت درباره خرید خدمت آموزشی است، بهطوری که وزیر آموزش و پرورش خود را بهعنوان نماینده معیشتی یکمیلیون و 700هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته معرفی میکند اما در عمل معتقد است میتوان به جای سهمیلیون تومان، با 800 هزار تومان سرانه دانشآموزی وزارتخانه را اداره کرد.
درحالی که بسیاری از معلمان در تجمعات سراسری نسبت به موضوع تعیینتکلیف و استخدام در آموزش و پرورش معترض بودند اما از سوی وزارت آموزش و پرورش عنوان شد قرار نیست از هر نیرویی که استفاده میکنیم ملزم به کارگیری و استخدام شویم و معلمان خرید خدماتی با موسسان مدارس غیردولتی قرارداد بستهاند که در آن به وضوح قیدشده طبق این قرارداد هیچگونه تعهد استخدامی برای آموزش و پرورش ایجاد نمیشود. برهمین اساس امکانپذیر نیست که هر نیرویی را وارد سیستم کنیم زیرا آموزش و پرورش دستگاه اشتغالزایی نیست.
همچنین باید توجه داشته باشیم که فقط فرهنگیان شاغل و رسمی آموزش و پرورش از اقدامات این وزارتخانه گلایهمند نیستند بلکه معلمان حقالتدریس، معلمان طرح خرید خدمات، معلمان بازنشسته و مربیان پیشدبستانی و سربازمعلمان هم نسبت به وضعیت آموزش و پرورش کشور معترضند و البته جنس گلایه این قشر فرهیخته فقط مادی و اقتصادی نیست و بسیاری از معلمان از انتصابات سیاسی، رتبهبندی و وضعیت بلاتکلیفی در این ساختار ابراز نارضایتی میکنند.
وزیر بهتر است یا نماینده مجلس؟ پس از آنکه اعلام شد پنجشنبه ١٦ خردادماه آخرین مهلت پذیرش استعفاى مقامات براى نامزدى در انتخابات مجلس است؛ برای عدهای سوال پیش آمد که آیا وزارت بهتر است یا نمایندگی مجلس که یک وزیر برای رسیدن به کرسی بهارستان حاضر است از سمت خود کنارهگیری کند؟
حتی کنارهگیری از وزارت آموزش و پرورش به بهانه کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی واکنش برخی مسئولان و افکار عمومی را به همراه داشت، بهطوری که مدیرمسئول یکی از روزنامههای اصولگرا (روزنامه جوان) در توئیتی نوشت: «سراغ دارم که یک نماینده را برای وزارت از مجلس بیرون بکشند اما سراغ ندارم یک وزیر به عشق نمایندگی وزارت را ترک کند. شما سراغ دارید؟ منابع و اختیارات قابلقیاس نیست. یا بطحایی راه موجهی برای فرار یافته است که طبیعی جلوه کند یا واقعیت به جامعه گفته نمیشود.»
علاوه براین زاهدی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با یکی از رسانهها استعفای بطحایی به دلیل حضور در مجلس را رد کرد و گفت: «فکر میکنم اینکه سخنگوی دولت اعلام کرده آقای بطحایی برای حضور در مجلس و کاندیداتوری نمایندگی مجلس استعفا داده است، اصلا صحت نداشته باشد زیرا بنده هم وزیر بودم هم نماینده مجلس و هم مسئولیتهای مختلفی در کشور دارم و میدانم جایگاه وزارت چقدر است؟»
به گفته این نماینده مجلس، هرچند از نظر همترازی جایگاه نماینده مجلس مثل وزیر است ولی باید بدانیم، کار وزیر اجرایی است و کمتر کسی است که وزیر باشد و استعفا دهد تا نماینده شود و اصلا تاکنون سابقه نداشته است و بنده هم یقین دارم دلیل استعفای آقای بطحایی، نمایندگی مجلس نبوده؛ ممکن است ظاهرا به این دلیل به مردم القا شده باشد اما اینگونه نیست.
چه کسی سکاندار بعدی آموزش و پرورش میشود؟ از همان نخستین ساعاتی که خبر استعفای بطحایی مطرح شد بسیاری از گروههای سیاسی در شبکههای مجازی و سایتهای خبری سعی دارند گزینههای همسو با خود را به حسن روحانی پیشنهاد کنند، زیرا به گفته سخنگوی دولت قرار است سرپرست وزارتخانه آموزش و پرورش روز شنبه از طرف ریاستجمهوری معرفی شود، البته علاوهبر گزینههای مطرحشده فعلی گفته میشود وزیر آموزش و پرورش هم اسامی افرادی را بهعنوان سرپرست اعلام کرده است.
از ظهر پنجشنبه تاکنون شاهد تعدد اسامی گزینههای احتمالی سرپرستی وزارت آموزش و پرورش هستیم، بهطوری که شنیده میشود اسامی افرادی چون مهدی نویدادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، علی زرافشان معاون سابق وزارت آموزش و پرورش، علی الهیارترکمن معاون توسعه منابع آموزش و پرورش، حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان، علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، مجتبی زینیوند رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی، ذوعلم رئیس مرکز پژوهشهای آموزش و پرورش، رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی، غلامرضا کریمی رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور، عبدالرضا فولادوند مدیرکل آموزش و پرورش تهران و امیرعلی نعمتاللهی قائممقام وزیر آموزش و پرورش برای تصدی این سمت مطرح شده است، البته احتمال انتصاب معاونان فعلی وزیر آموزش و پرورش نیز چندان دور از احتمال نیست.
به نظر میرسد با توجه به حجم انبوه مشکلات و چالشهای موجود در سیستم آموزش و پرورش کشور و همچنین به دلیل گستردگی ذینفعان و پراکندگی جغرافیایی آنان در سراسر کشور انتخاب جایگزین شایسته برای تصدی این کرسی از اهمیت بالایی برخوردار است، فردی که عملکرد و سوابق مدیریتی در ساختار آموزش و پرورش داشته باشد و حداقل نسبت به مسائل و معضلات فرهنگیان و دانشآموزان آگاهی داشته باشد و برنامه منسجم و مطلوبی برای مدیریت و ساماندهی مشکلات فعلی وزارت آموزش و پرورش داشته باشد، نه اینکه به سودای نمایندگی مجلس از رسیدگی و پیگیری موضوعات مهم نظام تعلیم و تربیت شانه خالی کند.
هنوز هم معلوم نیست آیا سرپرست آینده وزارت آموزش و پرورش کشور تدبیری برای وضعیت بحرانزده آموزش و پرورش کشور دارد یا خیر؟ یا حضور وزیر آینده میتواند التیامبخش درد فرهنگیان کشور باشد و حقوق و مطالبات معلمان را پرداخت کند یا این قشر فرهیخته باید برای دریافت بخشی از حقوق اولیه خود همچنان راه تجمع در مقابل مجلس و وزارتخانه را پیش بگیرند.
هر یک از وزرای دولت روحانی در مقاطع حساس به بهانههای واهی از بدنه دولت جدا شدند و هیچ وقت دولت برای چنین اقدامات ناگهانی به افکار عمومی پاسخگو نبود، چنانکه پیش از این نیز شاهد بودیم چند ماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری علیاصغر فانی وزیر پیشین آموزش و پرورش با داشتن چهار کارت زرد در مهر 1395 عزل شد. از سوی دیگر اواخر سال 97 بود که حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت نیز به بهانه کمبود بودجه برای ادامه طرح تحول سلامت بدون پاسخگویی به مردم و نمایندگان مجلس از ادامه کار در وزارت بهداشت استعفا داد. دولت هرازچندگاهی وزرای خود را قربانی ناکارآمدی و عدممقبولیت اجتماعی خود کرده و با این کار سعی در منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات فعلی کشور دارد. وگرنه اگر دولت در پی حل مشکلات معیشتی و اقتصادی فرهنگیان و گرهگشایی از ساختار تعلیم و تربیت کشور بود نیازی به تغییر وزیر نداشت زیرا مشکل کنونی فرهنگیان و نظام آموزشی کشور حذف و رفتن بطحایی نیست.


