روزنامه فرهیختگان
1398/03/19
۶ دستاورد ژنرال انفعال
فرهیختگان: بیژن نامدارزنگنه ازجمله نامهای پرتکرار در دولتهای پس از انقلاب است. زنگنه بهواسطه 29 سال تصدی وزارتخانههای جهاد سازندگی (پنجسال وزیر جهاد سازندگی و یکسال نیز وزیر نیروی کابینه موسوی)، وزارت نیرو (هشتسال وزیر نیرو در کابینه هاشمیرفسنجانی) و وزارت نفت (هشتسال وزیر نفت کابینه محمد خاتمی و نزدیک به هفتسال وزیر نفت کابینه حسن روحانی) به «شیخالوزراء» مشهور است. وی با 15 سال مدیریت بر یکی از استراتژیکترین وزارتخانههای کشور، نقش چشمگیری در تحولات بخش انرژی و عمدتا بخش نفت و گاز ایران دارد. زنگنه اگرچه خودش میگوید نه «پیر است و نه خسته» اما بررسی آماری عملکرد وی بهویژه در دولت روحانی نشان میدهد او با انفعال خود، بسیاری از فرصتهای بخش نفت و گاز ایران را به هدر داده است. کاهش بیسابقه صادرات نفت در دوره زنگنه نسبت به تحریمهای مشابه در دوره 91-90، گماردن افراد غیرمتخصص، بازنشستگان و نمایندگان ادوار مجلس در پستهای مدیریتی حساس، عدم تعامل با خریداران اصلی نفت ایران (بهویژه چین و هند)، شکستهای پیدرپی در اجلاس اوپک و عدم تاثیرگذاری بر تصمیمات این سازمان نفتی، کمتوجهی به توسعه صادرات گاز ایران و کمتوجهی به موضوع تحقیق و توسعه (R&D) در بخش نفت و گاز تنها بخشی از ضعف مدیریتی بیژن زنگنه در وزارت نفت است. همچنین از دیگر تصمیمهای غلط دوره مدیریت زنگنه که خسارت سنگینی را به بخش انرژی کشور وارد کرد، کنار گذاشتن طرح سهمیهبندی سوخت در سال 94 بود که وی بیشترین اثرگذاری را بر تصمیم دولت و مجلس داشت. برای درک این موضوع که مدیریت زنگنه در بخش نفت و گاز ایران خسارات جبرانناپذیری را وارد کرده، کافی است این بخش از جملات زنگنه را که اخیرا در مصاحبه با خبرگزاری وابسته به مجلس منتشر شده، مرور کنیم: «چین بعد از ماه می هیچ نفتی از ایران برداشت نکرده است؛ شرایط فعلی از جنگ تحمیلی هم سختتر است؛ گروههای همسو با زنجانی میخواهند نفت را زمین بزنند؛ آتش توپخانه رفقای زنجانی شدید است؛ روسیه نمیگذارد کسی وارد بازار گاز اروپا شود؛ هیچ قرارداد مشارکت تولیدی میان ما و هندیها درباره میدان فرزاد B امضا نشده؛ 60 شرکت برای یک طرح ما صف نکشیدهاند که از بین آنها یکی را گلچین کنیم.» مرور این جملات زنگنه نشان میدهد وی برخلاف ادعایش نهتنها توان کافی برای اداره وزارت نفت را ندارد، بلکه در اثرگذاری جو روانی تحریم بر بخش نفت و گاز ایران نیز بیتاثیر نبوده است.ادامه انفعال زنگنه فروش نفت را به صفر میرساند یکسال پس از خروج آمریکا از برجام همه معافیتها برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران برداشته شد؛ اما تحریم نفت ایران موضوع تازهای نیست، چنانکه در سالهای 90 و 91 نیز این اتفاق در دوره اوباما تکرار شد. در این زمینه بررسی آمارهای بینالمللی ازجمله دادههای آماری «آژانس بینالمللی انرژی» و همچنین آمارهای بانک مرکزی ایران نشان میدهد در تحریم سالهای 90 و 91 میزان صادرات نفت ایران از روزانه دومیلیون و 121 هزار بشکه در سال 90 به 1.9 میلیون بشکه در سال 91 به 1.7 میلیون بشکه در سال 92 و نزدیک به 1.5 میلیون بشکه در سال 93 رسیده است. بر این اساس، مشاهده میشود قبل از توافق ژنو (طی سالهای 90 تا 92) میزان صادرات نفت ایران همواره بالاتر از 1.7 میلیون بشکه در روز بوده و تنها در سال 93 به 1.4 میلیون بشکه در روز رسیده است. برخلاف تحریم سالهای 90 و 91 در حال حاضر اگرچه آمار مستندی از میزان صادرات نفت ایران منتشر نشده، با این حال برآوردها نشان میدهد میزان صادرات نفت ایران به کمتر از 700 هزار بشکه در روز رسیده است که این میزان در دو دهه اخیر امری بیسابقه است. در این زمینه اگر به مصاحبه اخیر زنگنه با خبرگزاری وابسته به مجلس شورای اسلامی مراجعه کنیم، میتوان گفت با در نظر گرفتن شرایط یکسان تحریم نفت در سالهای 90 و 91 و تحریم فعلی، انفعال و بیبرنامگی زنگنه و مجموعه وزارت نفت در کاهش بیسابقه صادرات نفت کاملا موثر بوده است. توسعه پالایشگاههای داخلی اولویت چندم زنگنه؟ بیش از دو دهه است که برخی کشورهای نفتی بهجای صادرات نفت خام، اقدام به توسعه ظرفیتهای پالایشی خود کردهاند. این تصمیم علاوهبر ایجاد ارزش افزوده، نسبت به تغییر الگوی مصرف انرژی نیز یک نوع نگاه عالمانه داشته است، بهطوری که در این زمینه بررسیهای آماری نشان میدهد طی سالهای 2005 تا 2019 میزان مصرف نفت با کاهش 15 میلیون بشکهای از روزانه 65 میلیون بشکه به 50 میلیون بشکه رسیده است. بر این اساس، در چنین شرایطی تمرکز روی فروش نفت بهصورت خام در بلندمدت چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ استراتژیکی یک اقدام غیرمنطقی است. ایران نیز با وجود اینکه از نظر ذخایر نفت رتبه چهارم و از نظر ذخایر گاز در رده دوم جهان قرار دارد، اما ظرفیتهای پالایشی بهطور شایستهای توسعه پیدا نکرده است، بهطوری که بررسیها نشان میدهد طی 21 سال اخیر بهجز واحد پالایشی پالایشگاه ستاره خلیجفارس، پالایشگاه دیگری به بهرهبرداری نرسیده است. عدم توسعه ظرفیتهای پالایشگاهی کشور از این منظر قابلتامل است که در سالهای 97 از مجموع حدود چهارمیلیون بشکه نفت استخراجشده در روز، دومیلیون و 53 هزار بشکه در روز معادل 55 درصد آن بهصورت خام صادر و حدود یکمیلیون و 947 هزار بشکه معادل 48 درصد آن در پالایشگاهها تبدیل به محصولات اصلی میشود. در این زمینه بررسیهای آماری نشان میدهد در سال 90 ظرفیت تصفیه نفت خام پالایشگاههای داخلی سالانه 750میلیون بشکه (روزانه یکمییلون و 562 هزار بشکه) بود که این میزان تا سال 92 به 666 میلیون بشکه (روزانه یکمیلیون و 825 هزار بشکه) رسید؛ اما با آمدن زنگنه به وزارت نفت، این ظرفیت در سال 93 بدون تغییر، در سال 94 روندی نزولی، در سالهای 95 و 96 حدود 27 هزار بشکه افزایش یافت و در سال 97 نیز نسبت به دو سال قبل از خود حدود 95 هزار بشکه توسعه پیدا کرده است. بهعبارت دیگر، بین سالهای 90 تا 92 با وجود تشدید تحریمهای بینالمللی، ظرفیت تصفیه نفت خام پالایشگاههای داخلی طی دو سال 263 هزار بشکه توسعه پیدا کرده اما طی سالهای 92 تا 97 این میزان فقط 122 هزار بشکه رشد داشته است.
استخدام نمایندگان مجلس برایم افتخار است! در سال 96 لیست 26 نفرهای از نمایندگان ادوار مجلس که پس از اتمام دوره نمایندگی، حقوق و مزایای نجومی از وزارت نفت میگیرند، رسانهای شد. در ابتدا برخی از دولتیها قصد داشتند این موضوع را کتمان و انکار کنند، اما 28 مرداد سال 96 زنگنه در جلسه رای اعتماد مجلس آب پاکی را روی دست همه ریخت و ادعای رسانهها را با قاطعیت تایید کرد. وی در صحن علنی مجلس برای اولینبار رسما به استخدام نمایندگان مجلس در وزارت نفت اذعان کرد و این موضوع را باعث افتخار خود دانست. زنگنه زمانی که پشت تریبون مجلس قرار گرفت، سخنان خود را اینگونه شروع کرد: «میگویند نمایندگان ادوار را استخدام کردید. خب هر دورهای که تمام میشود یکی از دغدغههای هیاترئیسه مجلس این است که با وزرا جلسه میگذارد تا این نمایندگانی که کاری ندارند را بهکار گیرند. نمایندهای که کار ندارد چه میشود؟ آیا باید در جامعه رها شود؟ اگر نمایندهای نگران شغل آینده خود باشد حتی در حد یک حقوق دولتی هزار مفسده دیگر ایجاد میشود. لذا من هم افتخار میکنم که تعدادی از این نمایندگان ادوار را بهکار گرفتم و این کار مخفیانه نیست.» اما استخدام نمایندگان مجلس زمانی جالب توجه میشود که نگاهی به لیست استخدامشدهها نشان میدهد نمایندگان ادوار گذشته پیش از شروع بررسی صلاحیت وزرا در حمایت از بر کرسی نشستن مجدد نامه حمایتآمیز از زنگنه منتشر کردهاند. همچنین نگاهی به سمتهای این افراد نشان میدهد در اغلب موارد این افراد بدون تحصیلات و دانش مرتبط در مشاغل و پستهای حساس منصوب شدهاند. اینکه چگونه نمایندگان ادوار بدون دانش مرتبط در مشاغل حساس پست سازمانی گرفتهاند و البته حقوق نجومی برای تخصص نداشته خود میگیرند، بماند اما اینگونه استخدامها زمانی غمانگیز میشود که وزارت نفت برای استخدام نیروهای جوان تحصیلکرده بورسیه خود در دانشگاه صنعت نفت محدودیتهای بسیار شدیدی قائل شده است.
دورهمی وزارت نفت برای بازنشستگان شهریور سال 97 بود که تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان به ایستگاه آخر رسید. وکلای ملت در تصویب این قانون استثناهایی نیز برای مدیران ردهبالای دولتی قائل شدند که همین امر زمینه را برای ماندگاری و پایداری برخی مدیران فراهم کرد. در همین زمینه بیژن زنگنه نیز علاوهبر اینکه خودش در وزارت نفت ماندنی شد، طی حکمی در 27 آبان سال 97 مسعود کرباسیان را که شهریورماه با رای نمایندگان مجلس از وزارت اقتصاد کنار گذاشته بود بهعنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب کرد. نکته جالبتوجه اینکه مسعود کرباسیان در حالی مدیریت دومین شرکت بزرگ نفتی خاورمیانه را در دست گرفت که هم طبق قانون بازنشسته بود، جای علی کاردر مدیرعامل سابق را گرفت که با قانون بازنشستگی کنار گذاشته شده بود و مهمتر از آن کرباسیان تخصصی در زمینه نفت نداشت.
زنگنه با R&D بیگانه است امروزه بهموجب سرعت شگفتانگیز توسعه فناوری، اگر شرکت یا سازمانی نخواهد از گردونه رقابت در بازار حذف شود، باید بخشی از درآمدهای خود را صرف R&D یا همان تحقیق و توسعه کند. تحقیق و توسعه در دنیای امروز بهحدی مهم است که هزینه کرد در آن را میتوان یکی از مولفههای تبدیلشدن برخی شرکتهای نفتی دنیا به غولهای امروز تلقی کرد، اما این امر در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بهطوری که بررسی آماری نشان میدهد ازمجموع بیش از بودجه 573 هزار میلیارد تومانی شرکت ملی نفت ایران در سال 98 فقط 8.2 میلیارد تومان برای امر پژوهش اختصاص داده شده که این میزان معادل 001/0 کل بودجه دومین شرکت بزرگ نفتی خاورمیانه است. اهمیت بودجه تحقیق و توسعه زمانی آشکار میشود که در چهار دهه اخیر با تحریم بخش انرژی ایران، کمتر شرکت بینالمللیای توانسته پروژهای را در بخش نفت و گاز ایران از صفر تا صد به اتمام برساند. اینکه چرا بیژن زنگنه بهرغم نزدیک به 15 سال مدیریت در وزارت نفت اهمیت تحقیق و توسعه یا R&D را نادیده گرفته، خود داستان مفصلی است، اما کاملا مشخص است که کمتوجهی به موضوع R&D که بر توان داخلی تکیه دارد، ضرر و زیان زیادی را به بخش پراهمیتی همچون نفت و گاز به کشور تحمیل کرده است.
صادرات گاز یکپنجم چشمانداز برنامه براساس پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی(IEA)، در سالهای آینده رشد اقتصادی جهان بهطور قابلتوجهی به مصرف گاز طبیعی وابسته خواهد بود؛ بهطوری که تا سال 2040 تقاضای جهانی گاز 45 درصد نسبت به شرایط فعلی افزایش خواهد یافت. در این میان، ایران در ذخایر گاز جایگاه شایستهای دارد، بهطوری که براساس آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی(IEA)، در سال 2018 ازمجموع 193.5 تریلیون مترمکعب ذخایر گازی جهان، 17.2 درصد (معادل 33.2 تریلیون مترمکعب) آن در ایران قرار دارد که این میزان تنها یکدرصد (حدود دوتریلیون مترمکعب) از ذخایر اولین کشور یعنی روسیه کمتر است. در زمینه تولید نیز بررسیهای آماری نشان میدهد تولید گاز ایران در سال 96 حدود 230 میلیارد مکعب بوده که این میزان تا سال 98 به مرز 300میلیارد مکعب خواهد رسید که در این صورت 50 تا 60 میلیارد مکعب گاز تولیدی کشور مازاد بر مصرف داخلی خواهد بود. با این حال بهرغم حجم بالای ذخایر گازی، ایران سهم شایستهای از بازارهای جهانی ندارد، بهطوری که ازمجموع صادرات 1134 میلیارد مترمکعبی جهان در سال 2017 سهم ایران تنها یکدرصد (13.2 میلیارد مترمکعب) بوده که این میزان صادرات گاز ایران را در رتبه دهم جهان پس از کشور ترینیدادوتوباگو قرار میدهد. همچنین نکته قابلتامل اینکه طی سالهای 92 تا 96 میزان صادرات گاز ایران از 9.3 میلیارد مترمکعب در سال 92 به 13.2 میلیارد مترمکعب در سال 96 رسیده است. این در حالی است که طی این مدت صادرات روسیه (اولین دارنده بیشترین ذخایر گازی جهان) از 138 میلیارد مترمکعب به بیش از 194 میلیارد مترمکعب (منهای صادرات LNG) رسیده است. اما صادرات 13.2 میلیارد مترمکعبی گاز در سالهای 96 و 97 در حالی صورت میگیرد که برنامه ششم توسعه در بخش چشمانداز صنعت گاز ایران تاکید کرده است میزان صادرات سالانه گاز ایران تا سال آخر برنامه ششم باید به ۶۸ تا ۷۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش یابد. بهعبارت دیگر، صادرات گاز ایران کمتر از یکپنجم (حدود 18 درصد) چشمانداز برنامه ششم توسعه است. در این زمینه اگرچه در سالهای اخیر موضوع انتقال گاز ایران به اروپا در پسابرجام مطرح شد، اما هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است. همچنین بررسیها نشان میدهد بهجز ترکمنستان که خود دارای منابع گازی و صادرکننده گاز است، 16 همسایه دیگر ایران (با در نظر گرفتن هند) متقاضی و مشتری گاز ایران هستند؛ اما حال مساله اصلی این است که گاز ایران نیاز به بازاریابی و چانهزنی از طریق دیپلماسی اقتصادی بهویژه در منطقه دارد، موضوعی که زنگنه طی 15 سال مدیریت وزارت نفت از آن غافل بوده است. بیبرنامگی زنگنه در موضوع گاز از این منظر دارای اهمیت است که کریدور جنوبی گاز از سال 2015 در همسایگی شمالی ایران شروع شده و برای اولینبار قرار است گاز استخراجشده از آبهای عمیق دریای خزر را بهطور مستقیم با حدود 3500 کیلومتر خطوط لوله به قلب اروپا انتقال دهد. در این زمینه کارشناسان انرژی معتقدند با توجه به عدم تدوین استراتژی صحیح در حوزه بینالملل انرژی، ممکن است این پروژه فرصت حضور و حتی توسعه وضعیت موجود ایران را در بازار انرژی منطقه (با محوریت گاز) کمرنگتر کند.
سایر اخبار این روزنامه
۶ دستاورد ژنرال انفعال
استراتژی ۶گانه مذاکره- فشار
مذاکرات فرا برجامی و معامله قرن، دو روی یک سکه
فقه قدرت حکمرانی دارد نه فلسفه و عرفان
اسنپ جلوی قانون ایستاد
نتیجه شعارهای بطحایی علیه مافیای کنکور چه شد؟
مذاکرات فرا برجامی و معامله قرن، دو روی یک سکه
خطر جاسوسها و آقازادههای فاسد به یک اندازه است


