خبر

***
ویترین سیاست شکست خورده ترامپ
واشنگتن پست روز یکشنبه در یادداشتی نوشت: ایران، کره شمالی؛ مکزیک و ونزوئلا، ویترین سیاست خارجی شکسته خورده ترامپ هستند. این روزنامه آمریکایی می‌پرسد؛ آیا ونزوئلا گرفتار یک بحران است؟ از نظر «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا این کشور گرفتار بحران نیست.
رئیس جمهوری و دستیاران ارشدش در ماه ژانویه می‌خواستند دولت «نیکلاس مادورو» را خلع کنند. کاخ سفید بر آن شده بود تا با قطع خرید نفت از ونزوئلا ضربه محکمی بر دولت حاکم کاراکاس بزند و حتی مداخله نظامی در آن کشور را بررسی کرد.
پنج ماه از آن ماجرا می‌گذرد و مادورو هنوز سر کار است و سیاست آمریکا در خواب.


هیچ مداخله نظامی‌ای صورت نگرفت و همه تلاش‌ها برای فروریختن دولت مادورو هم شکست خورد. اپوزیسیون ونزوئلا هم با کمک دولت‌های آمریکای لاتین و اروپایی به میز مذاکره با مادورو بازگشت. اصلاً اثری از آمریکا نیست. این درحالیست که «واشنگتن پست» ماه گذشته گزارش داد که ترامپ گلایه کرده است که به او آدرس غلط داده شده بود و نمی‌دانست چقدر تغییر دولت این مرد قدر قدرت سوسیالیست حاکم بر ونزوئلا، کار آسانی است.
در این ماه رئیس جمهور هدف دیگری را نشانه رفت و آن؛ مکزیک بود. او مکزیک را به رگبار تهدید اعمال تعرفه و درخواست جلوگیری از سیل ورود مهاجران و قاچاقچیان مکزیکی به درون مرزهای آمریکا بست. اما ترامپ اندکی بعد در یک راه حل بزک شده با مکزیک به توافق رسید.
پیش از مکزیک؛ مشاجره با ایران مطرح شد، اگر ترامپ بطور کامل سیاست خارجی‌اش را تغییر نمی‌داد، در اوائل ماه مه حتی تا پای جنگ هم پیش رفت.
حتی پیش از آن، مشاجره با کره شمالی مطرح بود. در مواجهه با «کیم جونگ اون»، ترامپ اول تهدید «آتش و خشم» را پیش کشید و بعد هم از در «اظهار عشق» به او درآمد و فکر کرد که حالا با مهرورزی می‌تواند زرادخانه هسته‌ای کره شمالی را از هم بپاشاند.
این الگوی سیاست خارجی ترامپ است.
پای یک دشمن خارجی در میان است. زیاده خواهی‌های ترامپ در کار است. رویکرد تغییر رژیم مطرح است. خلع سلاح کامل مطرح است. توقف فوری سیل مهاجرت و قاچاق مواد مخدر؛ گزینه‌های مورد نظر است. همسو نبودن مطلق با متحدان و با کنگره در کار است. انجام برخی اقدامات نمایشی که تصور بر این است زود نتیجه می‌دهد در کار است شامل: تحریم نفتی، اعمال تعرفه و تهدید یک اقدام
 نظامی.
همه این طرح‌ها به اجرا در می‌آید؛ اما در صحنه عمل؛ واقعیت چیز دیگری است؛ هیچ دولتی در آمریکای لاتین از میان برداشته نشده است. نه کره شمالی خلع سلاح هسته‌ای شده است.
سکانس آخر نمایش چیست؟ بی خیال شدن از قضیه یا با خاطری آسوده رفتن به سراغ هدفی دیگر.
در نهایت امر تنها چیزی که برای واشنگتن باقی می‌ماند؛ «سیاست خارجی ورشکسته» است.
اینجاست که ارتش کوچک فرستادگان ویژه آمریکا وارد میدان می‌شود و تلاش می‌کنند به نحوی از انحاء این افتضاحات پیش آمده را پاک کند. ماموریت‌های این ارتش کوچک فقط محدود به کره شمالی، ونزوئلا و ایران نیست. افغانستان و سوریه هم می‌تواند مقصد او باشد.
کره شمالی بر می‌گردد و همچنان موشک آزمایش می‌کند و ترامپ اصلاً از این بابت ناراحت نیست و می‌گوید: «مشاوران من این اقدام کره شمالی را نقض تعهدات به حساب می‌آورند اما نظر من چیز دیگری است».
البته شاید بهتر این است که ما باید از این عدم ثبات  ترامپ خوشحال هم باشیم.
فکرش را بکنید؛ اگر تهاجم نظامی به ونزوئلا و جنگ با کره شمالی و ایران اتفاق افتاده بود؛ چه فاجعه‌ای رخ می‌داد.
اما مشکل اینجاست که این بی ثباتی فکری ترامپ، به اعتبار جهانی آمریکا لطمه زده است و ملعبه دست رقبایی همچون روسیه و چین شده است.
مشکل اینجاست که هر بحرانی که آمریکا بدون حل کردن آن پایش را از معرکه بیرون کشیده است؛ تبدیل به یک بمب ساعتی شده است.
کره شمالی هنوز گرفتار تحریم است و از کمبود غذا در رنج. کیم جونگ اون تهدید می‌کند که اگر تا پایان سال کمک‌هایی را دریافت نکند؛ خطوط قرمز تعیین شده آمریکا را نقض خواهد کرد و به عنوان مثال موشک‌های بین قاره‌ای‌اش را آزمایش خواهد کرد.
جمهوری اسلامی هم که ترامپ جلوی درآمدهای نفتی‌اش را گرفته است، تهدید کرده است یک سری محدودیتها در برنامه هسته‌ای را نادیده خواهد گرفت.
مکزیک هم همینطور. بزودی سیل ورود مهاجران از آمریکای مرکزی از طریق مرز مکزیک وارد خاک آمریکا خواهند شد.
ونزوئلا البته استثناست؛ مادورو در موقعیتی نیست که آمریکا را تهدید کند. او اما می‌تواند در داخل، حلقه سرکوب مردم خودش را تنگتر کند و در مقابل تحریم‌های سخت نفتی ترامپ علیه خود دوام بیاورد و بماند.
تحریم نفتی ونزوئلا؛ درآمدهای نفتی این کشور که بشدت کم بود را در مخمصه قرار داده است و یک فاجعه انسانی را در این کشور رقم زده است و آمریکا مسئول این وضعیت شناخته شده است.
شاید بخت با ترامپ یار شود و این بمب‌های ساعتی خودشان خودشان را خنثی کنند؛ شاید مادورو بدست ژنرال‌هایش خلع شود و یا بدست دیپلمات‌های آمریکای لاتین و اروپا از صحنه محو بشود.
شاید ایران و کره شمالی هم تصمیم بگیرند منتظر نتیجه انتخابات آمریکا بمانند. اما، تنها احتمالی که مطلقاً اتفاق نخواهد افتاد این است؛ اهداف دوردست ترامپ با قلدری و عبور از کل ماجرا احراز شود.
گلاویز شدن با مسائل بزرگی همچون کره شمالی، ایران و حتی ونزوئلا و مرزهای مکزیک، نیازمند آن است که ما یک استراتژی پیچیده داشته باشیم و در ضمن؛ صبور باشیم.
این رئیس‌جمهور آراسته به هیچکدام از این دو فضیلت نیست.