تریدینگ فایندر

تجربه خوشایند و عبرت‌آموز

احسان محمدی

«ورزشگاه صدهزار پسری آزادی» از آن طعنه‌هایی است که زنان و دختران علاقه‌مند به حضور در استادیوم آزادی رها می‌کنند و الحق که عجب ترکیبی است! در سال‌های اخیر آنقدر دختر ریش‌دار و گریم کرده هوادار قرمز و آبی دیده‌ایم که یادمان رفته وقتی از بازی «ملی» حرف می‌زنیم، عملاً زنان و دختران را از دیدن بازی تیم ملی کشورشان منع می‌کنیم.
در سال‌های اخیر بسیاری از بازی‌های دوستانه تیم ملی با حضور حداکثر پنج هزار نفر مرد برگزار می‌شد، برخی پیشنهاد دادند برای کاستن از بار اشتیاق زنان و حساسیت‌های مخالفان خوب است که زنان را در چنین مسابقات کم‌حاشیه‌ای به استادیوم بیاوریم یا اصلاً مردان را راه ندهیم. پیشنهادهایی که عملی نشد.
تریدینگ فایندر


این روزها که مسابقات لیگ ملت‌های والیبال در ارومیه در حال برگزاری است حضور زنان و دختران حال و هوای دیگری به مسابقات بخشیده. آنها بلیت گرفته‌اند و برچسب «گزینش شده» ندارند و نکته امیدوارکننده‌تر اینکه نه در تهران که در مرکز یکی از جمع ‌و جورترین استان‌های کشور بدون هیچ مشکلی به استادیوم می‌آیند و «تیم ملی ایران» را حمایت می‌کنند.
یک تجربه خوشایند و عبرت‌آموز که نشان می‌دهد با اندکی رواداری و مدیریت می‌شود به این خواسته به حق پاسخ داد و موضوعی که گاهی تا سرحد یک مساله غیرقابل حل پیش می‌رود را از سر گذراند و دست‌کم به نارضایتی‌ها نیفزود.
فوتبال داستان دیگری دارد اما بالاخره باید از یک جا شروع کرد و تا ابد نمی‌شود با منع و نفی با چنین توقع روزافزونی در جهان مدرن برخورد کرد. نکته اما ساده است. حکایت همان کودکی که به مکتب رفت و ملا هرچه به او گفت: بگو الف، نمی‌گفت. پرسیدند: مگر یک الف گفتن این همه زحمت دارد؟
گفت: الف گفتن رنجی ندارد اما از پس آن «ب» را باید گفت و حروف دیگر را! پس از همین اول الف را نمی‌گویم و جانم خلاص!
با بیل نمی‌توان مقابل سیل توقعات را گرفت ولی بر دامنه نارضایتی‌ها
می‌شود افزود!

 
تریدینگ فایندر