تریدینگ فایندر

کسی که ساخت و پاخت کرده لیاقت ماندن در مجلس را دارد؟

به نوشته مهر، آیت‌الله محمد یزدی، عضو فقیه شورای نگهبان، در گفت‌وگویی در مورد روابط وزرا و نمایندگان مجلس گفته: «من بی‌پروا می‌گویم، نمایندگان هم می‌خواهند بشنوند میان برخی از نمایندگان با وزرا ساخت و پاخت‌هایی وجود دارد؛ به نحوی که به عنوان نمونه فلان وزیر را صدا می‌زنند و از آنان می‌خواهند که «فلان معدن را به من یا به فرزند و داماد من بده» تا برود از آن استفاده کند». جالب است که در همین روزهای اخیر اکبر ترکی، نماینده مردم فریدن، فریدون‌شهر و چادگان در مجلس هم به انصراف برخی نمایندگان از استیضاح وزرا با وعده آپارتمان خبر داده بود؛ خبری که البته از طرف هیأت‌رئیسه مجلس تکذیب شد. اما چنین خبرهایی پیش از این به‌کرات شنیده شده است و بارها در جریان استیضاح وزیران یا معرفی آنها از طرف وزیر از تهدیدها و درخواست‌هایی از سوی نمایندگان صحبت به میان آمده است.
چیزی که در این میان قابل توجه است اشاره مستقیم و مشخص آیت‌الله یزدی به این ماجراست. کسی که سال‌هاست در کسوت عضویت شورای نگهبان بر صلاحیت نمایندگان نظارت می‌کند؛ اما مطرح‌کردن ساخت و پاخت میان وزرا و نمایندگان، آن‌گونه که آقای یزدی می‌گویند چه معنایی دارد. توجه کنید که ایشان حتی از درخواست‌های اینچنینی حرف نمی‌زنند و به طور دقیق از ساخت و پاخت‌هایی می‌گویند که به قول ایشان «وجود دارد». بعید است کسی که سال‌ها در قوه مقننه بوده و حالا به عنوان عضو شورای نگهبان مو را از ماست می‌کشد و کوچکترین نکته نادرست در قوانین را می‌بیند و تذکر می‌دهد تا قوانین اصلاح شوند، حرفی غیرمستدل بزند یا جمله‌ای بگوید که مستندی برای آن نداشته باشد.
حال سوال این است که وقتی چنین نمایندگانی در مجلس حضور دارند، وظیفه کسانی که از تخلف و فساد آنها باخبرند، چیست. این‌که عضو شورای نگهبان مثل آقای یزدی به شفافیت پرده از آن‌چه میان برخی وزرا و نمایندگان می‌گذرد بردارند، کار بسیار پسندیده‌ و قابل ستایشی است؛ اما نباید از شورای محترم نگهبان انتظار داشته باشیم که در این موارد جدی‌تر و سختگیرانه‌تر برخورد کنند؟ حداقل توقع می‌تواند این باشد که بپرسیم گزارش چنین زد و بندهایی به قوه قضائیه ارسال شده و پیگیری شده است یا نه. محض یادآوری به سوگندنامه نمایندگان مجلس رجوع می‌کنیم که در بخشی از آن آمده است: «من در برابر قرآن مجید به خدای قادر و متعال سوگند یاد می‌کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می‌نمایم که پاسدار حریم اسلام، نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعه‌ای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم، از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته‌ها و نوشته‌ها و اظهار نظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مدنظر داشته باشم.» با توجه به این سوگندنامه و تعهدی که نمایندگان داده‌اند تا در انجام وظایف وکالت امانت و تقوا را رعایت کنند و برای تامین مصالح مردم قدم بردارند، مفسده‌ای که آیت‌الله از آن سخن می‌گویند به منزله این نیست که معدودی از نمایندگان قسم خود را شکسته‌اند و شایسته نمایندگی مردم و حضور در مجلس نیستند؟ آیا ادامه حضور چنین نمایندگانی آرا و اعتبار مجموعه بزرگ نمایندگانی را که با اخلاص و بی‌چشمداشت برای مردم تلاش می‌کنند، خدشه‌دار نمی‌کند؟
نکته این است که شورای نگهبان در مواردی بر صلاحیت‌داشتن نمایندگان حتی پس از انتخاب حساسیت نشان داده و پافشاری کرده است؛ نمونه آن مینو خالقی بود که با وجود همه شبهات و اعتراضات به دلیل آن‌چه وجود برخی عکس‌ها عنوان شد، اجازه پیدا نکرد در مجلس حضور پیدا کند یا تلاشی که به خرج دادند تا برگزیدگان غیرمسلمان به شوراهای شهر راه پیدا نکنند و این اصرار تبدیل به چالشی زمانبر و فرساینده شد. پس ایرادی ندارد اگر انتظار داشته باشیم که اعضای محترم شورای نگهبان وقتی با مواردی چون خیانت در امانت و رشوه مواجه می‌شوند هم با همین قاطعیت رأی و نظر بدهند و آن را در بیان مطلب خلاصه نکنند. این‌که نماینده‌ای مصالح کشور را فدای منافع شخصی می‌کند و با گرفتن یک آپارتمان یا سهمی از معدن یا پستی برای اقوام به ماندن یا رفتن وزیری رأی می‌دهد، احتمالا برای هیچکس قابل تحمل نیست. می‌شود این افعال مجرمانه را با حضور یا منتخب مردم  در شورای اسلامی یک شهر که جزو دیگر ادیان رسمی کشور است، مقایسه کرد؟
تریدینگ فایندر