روزنامه شهروند
1398/04/31
شورش علیه حیات!
سیاوش باقی| «جمعهها برای آینده» نام پویش جدیدی است که دانشآموزان راه انداختهاند. تجمع هفتگی بچهها در بسیاری از شهرهای جهان برای اعتراض به اقدامات ضدمحیطزیستی. بچهها میگویند باید جلوی تخریب محیطزیست را گرفت و برای تغییرات اقلیمی که ناشی از فعالیتهای بشر روی کره آبی است، فکری کرد. بر این اساس، دانشآموزان بهخصوص در کشورهای اروپایی هر جمعه به خیابانها میآیند تا با صدای بلند بگویند به این روند معترضاند و برای آینده بشر و زمینی که روی آن زندگی میکنیم، باید فکری کرد. فکری که بزرگترها نمیکنند و زمین را خودخواهانه فدای رفاه و آسایش دو روزه خود کردهاند. این کمپین از سوئد و با ایده یک نوجوان سوئدی آغاز شده و حالا به 130 کشور جهان گسترش پیدا کرده است. هر جمعه شهرهای اروپایی با خیل بچههایی مواجهاند که برای حفاظت از محیطزیست به میادین و خیابانها میآیند و کار حتی به درگیری و دستگیری معترضان هم کشیده شده. مثل آنچه همین جمعه اخیر در لندن روی داد و پلیس با محصلانی که خیابان را بسته بودند، برخورد و چند نفرشان را دستگیر کرد. چرا این پویش و مشابه آن در ایران بازتابی ندارد و توجهی را جلب نمیکند؟ چرا مردم به روزهای بدون خودرو، از روزهایی که باید استفاده از برق محدود شود و کلا به برنامههای محیطزیستی آنچنان که باید روی خوش نشان نمیدهند؟ چیزی که مشخص است اینکه حامیان و پیگیریکنندگان چنین برنامههایی یک اقلیت بسیار کوچک از جامعهاند و چهبسا خبر تلاشها و برنامههایشان هم به گوش بخش بزرگ جامعه نمیرسد.هفته گذشته، هفته بدون پلاستیک نامگذاری شده بود و شهرداری و مراکز دیگر در برنامههایی سعی کردند مردم را به زندگی بدون پلاستیک تشویق کنند و از نیاز به کاهش مصرف موادی بگویند که به راحتی تجزیه نمیشوند و طبیعت را نابود میکنند. اما چنین برنامهها و تبلیغاتی چقدر دیده شد. بگذریم از اینکه رسانه ملی چقدر نسبت به چنین حرکاتی بیرغبت است و چقدر در همراهی آهسته میآید. اما اگر همین پویش را در نظر بگیریم، میتوانیم ببینیم که بازتابش در جامعه چقدر کم بود و حتی اطلاعرسانی با چه مشقتی انجام شد. این واقعیات برای همه روشن است که جامعه ما هنوز نسبت به تخریب محیطزیست و مشکلاتش برای نسلهای بعد حساس نشده است. رفتار جمعی مردم نشان میدهد با وجود همه تخریبهای وحشتناکی که صورت میگیرد، با وجود نابودی جنگلها و منابع آبی و انقراض بخش بزرگی از حیاتوحش، با وجود اینکه ما در تولید زباله، مصرف سوختهای فسیلی و در آلودهکردن آب و خاک و هوا بدترین نمرهها را در سطح دنیا میگیریم و ملتی نابودگر محسوب میشویم، مردم هنوز توجهشان به این قضایا جلب نشده و اهمیتی به آن نمیدهند، نه به رفتارشان و نه به آثارش در آینده.
پویش «جمعهها برای آینده» ماههاست که در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان اجرا میشود و تعجبی ندارد اگر بگوییم اکثریت بچههای ایرانی حتی چیزی از آن نشنیدهاند، چه برسد بخواهند با آن همراهی کنند. اگرچه که راه انداختن چنین کمپینهایی هم بدون هزینه نیست. لابد اگر کسی بخواهد اعتراضی به تخریب محیطزیست بکند یا نخستین قدم را برای پیوستن به «شورش علیه انقراض» بردارد، بلافاصله ممکن است با اتهامات جدی مواجه شود و کارش به دستانداز بیفتد. اما اگر اینگونه هم نبود نسل جوان ایرانی، دهه هشتادیها و نودیها چقدر نسبت به این موضوعات آشنا و حساس بودند و حاضر بودند به خاطرش حرکتی بکنند. به نظر میرسد یک اصل جامعهشناسی درباره ایرانیها دلبستنشان به امروز و بیتوجهیشان به فردا باشد. شاید دلایل مختلفی داشته باشد و چهبسا برای کنکاش آن باید سراغ جامعهشناسان برویم. اما چیزی که عیان است اینکه ایرانیها به دنبال منافع سریع و راحتاند و به فردا و آنچه در پی خواهد آمد، چشمی ندارند. آیا امیدشان به آینده کمرنگ شده؟ به دلیل مشکلات، امروز را چسبیدهاند که کلاهشان را باد نبرد؟ به دلیل بیثباتی شرایط ترجیح میدهند امروز را فدای آینده نامعلوم نکنند؟ هرچه هست آنچه دیده میشود روزمرگی است و رفتاری که همین یک دم را خوش میدارد. آنها که به دنبال برنامهریزی و آیندهاند هم چهبسا نیمنگاهی به مهاجرت دارند یا منتظرند تا وضع؛ ثبات و آرامش بیشتری پیدا کند. اگرنه، همین امروز را باید چسبید. بنزین را باید سوزاند و آشغال را باید از پنجره بیرون انداخت و آب را باید مصرف کرد و چیزی برای آینده نباید گذاشت. یک بار متفکری درباره منابع زمین و نفت و محصولات کشاورزی گفته بود، ما نفت و ذرت خودمان را پیدا و برداشت کردیم، آیندگان هم بروند مال خودشان را پیدا کنند. در این جملات طنزی نهفته است، اما به نظر میرسد فارغ از آن طنز چشمانداز بسیاری از هموطنان ما بیشباهت به همین دیدگاه نیست. با این وصف گویی قرار نیست به جامعه جهانی بپیوندیم و تلاشی برای نجات زمین انجام دهیم و میخواهیم بهعنوان قومی پیشرو در نابودی منابع در انقراض دنیا و حیات به پیش بتازیم. این وضع مطلوب است؟ کسی حواسش هست؟
سایر اخبار این روزنامه
بهترین دفاع حمله است
سرمایه زیاد است ایده بیاورید
«همنشین دلنشین»؛ کتاب
این هفته: کیارستمی که فیلمساز نبود!
#پادوانی_ تنها_ نیست
حباب شکنی خودروهای زمین گیر
استعدادم را کُشتید حالا افسوس میخورید؟
تله آمریکایی و تقلید کورکورانه
فلاکت دست حوا را بلعید
سنجش آمادگی دادرسان
آبی، زرد یا قرمزها؛ سلطان پنجره کی بود؟
خانههای 300میلیون تومانی برای تهرانیها
کاکائو را جایگزین حشیش کنید
خورشید قاجارها بار دیگر «تابان» میشود؟
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
صفحه شهرونگ
اتلاف سالانه چندهزار ایرانی نخبه و صدها میلیارد سرمایه جبرانناپذیر
شورش علیه حیات!


