روزنامه ایران ورزشی
1398/05/01
یادداشت
علی دایی و رسانهها؛ رابطهای که هیچ وقت ترمیم نشدبفرما، بنشین یا گزینه سوم؟
علی مغانی
«به شما ربطی ندارد. مثل اختاپوس دنبال آدم میافتید» حتی اگر اخبار دیروز را دنبال نکرده باشید، حدس زدن اینکه گوینده این جملات چه کسی میتواند باشد، کار زیاد سختی نیست. این پرده جدیدی از رفتار نامناسب علی دایی با خبرنگاران هنگام خروج از یکی از شعب دادگاه کیفری است. دایی در مواجهه با خبرنگاران بین سه گزینه «بفرما، بنشین، بتمرگ» معمولاً گزینه سوم را انتخاب میکند. مثل همین دیروز که میتوانست کلمات مناسبتری برای پاسخ ندادن به یک پرسش ساده پیدا کند. وظیفه خبرنگار سوال کردن است و جواب ندادن به هر سوالی، در حیطه اختیارات سوال شونده اما علی دایی ترجیح داد به روال گذشته تهاجمی عمل کند و این بار پای اختاپوس را هم وسط بکشد.
رابطه شکرآب علی دایی با رسانهها، سالهاست که ترمیم نشده. شاید از همان غروب دلگیر روز هشتم فروردین 88. روزی که تیم ملی ایران در ورزشگاه آزادی از عربستان شکست خورد و با کمرنگ شدن بخت صعود ایران به جام جهانی 2010، علی دایی بیدرنگ از نیمکت تیم ملی اخراج شد. دایی در همان مقطع، از اینکه رسانههای قدرتمند از او حمایت نمیکردند شاکی بود و در همه این سالها نتوانسته ماجرای اخراج از تیم ملی را فراموش کند. همانطور که امیر قلعهنویی هنوز نتوانسته داستان اخراجش از تیم ملی در سال 2007 را هضم کند و به مناسبتهای مختلف، نقبی به جام ملتهای آسیا میزند.
دایی معمولاً در جمعهای غیررسمی بذلهگو است اما در برابر میکروفن خبرنگاران، بیشتر تصویر جدی و عبوس او در یادها مانده تا وجه شوخطبعش. او حتی در دوران طولانی پخش برنامه نود هم رابطهای سینوسی با عادل فردوسیپور داشت. گاهی عادل را در قالب «همکلاسی دانشگاه شریف» میدید و با او همدل میشد و گاهی چنان توفانی و خشمگین روی خط برنامه میآمد که تماشاگران برنامه را هم وادار به عقبنشینی میکرد.
رابطه دایی با خبرنگاران هیچوقت ارتباطی صمیمانه نبوده اما بیایید منصف باشیم؛ اغلب اهالی رسانه هم «دایی فوتبالیست» را به مراتب بیشتر از «دایی مربی» دوست دارند. رسانهها ستایشی که دایی انتظارش را داشت، در دوره مربیگری او قایل نبودند. علی دایی در قامت مربی، یک قهرمانی لیگ با سایپا و سه قهرمانی جام حذفی با پرسپولیس و نفت در کارنامه دارد، در دو مقطع روی نیمکت پرسپولیس نشسته اما هیچکدام از اینها نتوانسته عنصر «محبوبیت» را در دوره مربیگریاش تقویت کند.
جدا از نقدهایی که به سبک مورد علاقه دایی در عرصه مربیگری وارد است، به یاد داشته باشیم که او فقط 2 سال از یحیی گل محمدی و علیرضا منصوریان بزرگتر است. دایی هنوز به 50 سالگی نرسیده اما وقتی صحبت از مربیان جوان و مستعد ایرانی میشود، کمتر کسی است که نام مهاجم افسانهای تیم ملی را در کنار گلمحمدی و منصوریان قرار دهد. دایی هیچ دوست ندارد برچسب «مربی نسل گذشته» به او سنجاق شود و هنوز میخواهد ماجراجوییهای تازهای داشته باشد. این اتفاق دیر یا زود میافتد. دایی مدت زیادی از سطح اول فوتبال دور نمیماند اما شاید بهتر باشد به محض بازگشت به نیمکت مربیگری، در مواجهه با خبرنگاران کمتر از گزینه سوم استفاده کند.


