روزنامه ایران ورزشی
1398/05/13
افشین پیروانی؛ ایستاده با لبخند
احسان محمدی
این سالها او را بیشتر به عنوان یک میهمان خوشپوش در برنامههای تلویزیونی دیدهایم. با موهای ژلزده و مرتب، کت و شلوارهای غیرتکراری و دستمال جیبهای بزرگ. افشین پیروانی از شاغلام شلوغتر است، از امیرحسین هم رسانهایتر. عضو پرسپولیسی خانواده پیروانیها دیر یا زود در باشگاه پرسپولیس یک پست کلیدی میگیرد، بخصوص حالا که مدرک دکترایش را هم گرفته است.
او بیشتر از 12 سال برای پرسپولیس توپ زد و این هم از شوخیهای روزگار است که او علیرغم تلاش بسیار برای خداحافظی با پیراهن سرخ، با پیکان از فوتبال خداحافظی کرد. اختلاف میان پروین- افشین بالا گرفته بود و علیرغم وساطتها و حتی نیمفصل صبوری وقتی متوجه شد درهای بازگشت او را با بتن بستهاند، ترجیح داد کفشهایش را آویزان کند. خودش آذر 84 گفت: «قبل از اینکه به من بگویند نیا و یک ورزشگاه فریاد بزند که برو، تصمیم گرفتم خودم بروم. البته این تصمیم به این سادگی عملی نشد و با خیلیها مشورت کردم. حتی برادرانم غلام و امیرحسین مخالف بودند و عقیده داشتند من میتوانم بازی کنم اما بالاخره من بر احساساتم غلبه کردم و فوتبال را کنار گذاشتم».
او از برق به تیم ملی المپیک رفت ولی از بانک تجارت به پرسپولیس آمد و آنجا به عنوان یکی از رکوردداران بستن بازوبند کاپیتانی تبدیل شد. دو گل مشهورش به آلیما و استقلال در فینال جام حذفی او را در قلب هواداران ماندگار کرد، مثل ایستادنش در خط دفاعی پرسپولیس، جایی که بعد از محمد پنجعلی به هواداران یک اطمینان قلبی بخشید. جامها از راه رسید، شهرت، محبوبیت به خاطر عضویت در تیم ملی رؤیایی 98، سبیلهای قیطانی و میمیک صورتی که انگار همیشه میخندید. او اندکاندک نگاه به مدافع آخر را عوض کرد. کمتر زیر توپ میزد، بازیسازی میکرد، به جای خطاهای بیرحمانه که نشانه تعصب در آن روزها بود فقط توپ را میزد، یکی از بهترین پوششدهندهها شد، یک رهبر در خط دفاعی که گاهی نفوذناپذیر میشد.
افشین پیروانی کت و شلوار پوشید، در تیم ملی دستیار امیر قلعهنویی شد، بعد پرسپولیس و استیل آذین و سنگ آهن بافق و ... با کارلوس کیروش گرم و پرشور شروع کرد ولی افتاد مشکلها. رابطه چنان به هم ریخت که کارلوس کیروش در گفتوگویی مدعی شد افشین پیروانی به عنوان مدیر تیم ملی ایران از اعتماد او سوءاستفاده کرده و زمانی که او برای استراحت خواب بوده، هدایتی را به اتاق بازیکنان برده تا زمینه انتقال سیدجلال حسینی و وحید امیری را شکل دهند!
کمیته اخلاق، شکایت، محکومیت، تبرئه و ... و او هنوز با همان گونههای برجسته میخندد. عدهای او را گوشت قربانی دعوای برانکو-کیروش میدانند. هیزمی که کیروش روی آتش ریخت. خودش میگوید از نظر فنی برانکو از کیروش بهتر است اما نظم و انضباط کیروش خیلی بهتر بود.
او جوانتر از آن به نظر میرسد که 50 سالش باشد، هنوز مثل جوانیهایش برای استقلالیها کری میخواند و با آنکه مدرک مربیگری حرفهای فیفا را دارد اما بعید است برنامهای برای نشستن روی نیمکت مربیگری داشته باشد. پسر شیرازی فوتبال ایران هنوز هم مثل وقتی که بازی میکرد و تحت فشار مهاجم حریف قرار میگرفت و با زیرکی توپ را نزدیک نقطه کرنر میبرد و با زیرکی خودش را زمین میزد و خطا میگرفت، این روزها در گوشهای آرام گرفته و احتمالاً فکرهای بزرگی در سر دارد. چیزهایی مثل مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس شدن یا خیز برداشتن برای فتح کرسی ریاست فدراسیون فوتبال!


