روزنامه ایران ورزشی
1398/06/11
نگاه
حمیدرضا عرباستقلال - استراماچونی
یکی من میزنم، یکی تو!
فضای همکاری میان مدیریت و سرمربی باشگاه استقلال کاملاً متشنج و ناامیدکننده پیش میرفت و به رغم آنکه عصر شنبه نشستی میان دو طرف برگزار شد و برخی رسانهها از بازگشت آرامش به این تیم خبر دادند اما تکذیبیه آندرهآ استراماچونی نشان داد همچنان کدورتها بین دو طرف وجود دارد و در واقع هیچ آتشبسی در کار نیست!
استراماچونی قصد دارد تا برآورده شدن مطالباتش همین مسیر را ادامه دهد. او یا به خواستهاش میرسد و باشگاه را ناچار میکند در موارد گوناگون تن به خواستههایش بدهد (یعنی مترجم همان باشد که او میخواهد و 2 بازیکن جدید هم به خدمت گرفته شوند) و یا اینکه در نهایت خود مجبور به ترک استقلال میشود که جدایی برای سرمربی استقلال تبعات مالی هم به دنبال خواهد داشت. شاید باشگاه استقلال با لحاظ تعیین مبلغی برای حق فسخ به نوعی دست و پای سرمربیاش را برای جدایی بی قید و شرط بسته باشد اما پرواضح است که ادامه کار با این دعواهای کشدار هرگز امکانپذیر نخواهد بود.
اینکه کدام سوی ماجرا در اتفاقات اخیر راست میگوید یا محقتر است روشن نیست، به این دلیل که سایت باشگاه استقلال صراحتاً بیانیهای را در تکذیب ادعای استراماچونی در ماجرای ممنوعالخروجی ارائه کرده و از آن سو آقای سرمربی هم فردای نشست با فتحی در مصاحبهای با رسانههای ایتالیایی تکذیبیه باشگاه را تکذیب کرده است؛ در واقع دو طرف با چنان شدت و حدتی اظهارات یکدیگر را تکذیب میکنند که یافتن طرفی که حقیقت را بیان میکند به سادگی ممکن نیست؛ یک مأموریت گیج کننده!
وضعیت موجود کاملاً گویای عمق اختلافها در باشگاه استقلال است و آزاردهندهتر اینکه استقلال شروع مناسبی در لیگ نداشته و در بازگشت دوباره به عرصه بازیها باید به سرعت خود را آماده و مهیای بازی سنتی با پرسپولیس کند. استقلال استراماچونی با این فضای فکری بیشک محکوم به ناکامی در آن بازی خواهد بود به این دلیل که نه از لحاظ فنی توانستهاند در دو بازی آغازین عملکرد امیدبخشی از خود بر جا بگذارند و نه اینکه فضای فکری بازیکنان آنقدر آرام است که بتوان به واسطه برتریهای روحی روانی در آن میدان بخصوص امیدی به پیروزی استقلال داشت.
در این شرایط مدیران باشگاه استقلال هم بین زمین و آسمان گرفتار ماندهاند. آنها اگر تصمیم به قطع همکاری با استراماچونی بگیرند همه چیز را خواهند باخت و با انبوهی از ابهامها و سؤالهای لاینحل مواجه خواهند شد. اولاً که روشن نیست اگر استراماچونی برود سرمربی بعدی استقلال چه کسی باشد و اگر هم کار به مرحله انتخاب برسد، باز هم نمیتوان با قطعیت از موفقیت گزینه مورد نظر گفت.
دست روی دست گذاشتن و ادامه دادن با همین وضعیت نیز بیفایده است و هر روز باید منتظر حاشیه و تنشی تازه از سوی یک طرف ماجرا بود که این اتفاقات اوضاع را بحرانیتر و در نهایت تماشاگران را علیه باشگاه استقلال خواهد شوراند. البته گره اصلی زمانی ایجاد شد که باشگاه استقلال نتوانست خواستههای سرمربیاش را در بخش جذب بازیکنان جدید به اجرا بگذارد و حتی در تصمیمی عجیب حکم به بازگشت بازیکنانی داد که استراماچونی آنها را در لیست خروج قرار داده بود.
شاید اگر تصمیمگیران در باشگاه استقلال پیش از آنکه با چنین گزینهای وارد مذاکره شوند، حد و اندازههای مالی خود برای جذب بازیکنان جدید را میشناختند و یا میدانستند قرار است با چه خطمشیها و سیاستهایی به نقل و انتقالات پیش فصل بروند و چه بازیکنانی را در لیست خروج قرار دهند و چه بازیکنانی را جذب کنند، انتخاب یک مربی تندخو و منضبط را در دستور کار خود قرار نمیدادند تا این حجم از تنشها و اختلافها استقلال را احاطه کند.
البته برونرفت از شرایط فعلی نیز غیرممکن نیست اما نیاز به یک مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب دارد. شاید دخالت شخص سلطانیفر بتواند به این دعوا فیصله دهد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه


