روزنامه جمهوری اسلامی
1398/06/12
بخش اول نقش آیتالله محسنی در تاسیس «حرکت اسلامی» افغانستان
آیتالله شیخمحمد آصف محسنی قندهاری، متولد 1314 شمسی، مرجع تقلید شیعیان افغانستان و عالم بزرگ شیعی تحصیلکرده نجفاشرف و شاگرد شخصیتها و مراجع عظامی چون آیتالله سیدمحسن حکیم، آیتالله سیدابوالقاسم خوئی و بزرگان دیگر، در حوزه نجف اشرف به علت کهولت سن و بیماری در بیمارستانی در شهر کابل، در تاریخ 14 مرداد 1398 درگذشت و به رحمت حق پیوست.آیتالله محسنی در طول حیات پربرکت خود، در بلاد اسلامی مختلف، از جمله عراق، ایران، پاکستان، سوریه، افغانستان و... به فعالیتهای دامنهدار علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پرداخت و در بحرانیترین شرایط سیاسی افغانستان به کشور خود بازگشت و به سازماندهی حرکتهای جهادی و مبارزاتی بر ضد سلطه کمونیستی و نیروهای اشغالگر شوروی پرداخت که توانستند با ایجاد وحدت بین گروههای جهادی، اعم از شیعی و سنی، در مقابل متجاوزین روس مقاومت کنند و سرانجام آنها را پس از نبردهای سنگین، از کشور اسلامی افغانستان، بیرون برانند.
ما در این مقال، بجای بررسی و توجه به مراحل مختلف زندگی علمی، فرهنگی آیتالله آصف محسنی، به معرفی چگونگی تشکیلات جهادی که او تاسیس کرد و سازماندهی نمود و در سراسر افغانستان به فعالیت و نبرد پرداخت اشاره میکنیم.
***
حرکت اسلامی افغانستان
... پس از کودتای کمونیستی 1357 وضعیت افغانستان در ابعاد مختلف سیاسی – اجتماعی دگرگون شد، ولی در همان ماههای اول کودتا جهاد مقدس در «نورستان» طلوع کرد و نزج گرفت و چون موج توفانزا به پیش رفت و به دنبال نورستان، مردم «دره صوف» به عنوان اولین منطقه شیعهنشین بر رژیم یورش برده و مراکز دولتی را به تصرف کامل خویش درآوردند. آنگاه جهاد و مقاومت به سایر ولایات کشانده شد و گسترش یافت. شدت نبردها و توفیق چشمگیر جهادگران مسلمان تا حدی بود که روسها در مدت کمتر از 2 سال، 3 بار رهبری رژیم را تغییر دادند. با گذشت زمان نیاز به تشکیلات و رهبری جهاد محسوستر میشد. ولی روحانیان و علمای بزرگ شیعه غالبشان در سیاهچال زندانها بودند و تعداد دیگرشان پس از دستگیری تیرباران شده بودند و عدهای هم که موفق به هجرت شده بودند، در خارج به سر میبردند. بدینجهت فقدان رهبری علمای بزرگ که از پایگاه مردمی برخوردار بودند، در جبههها نقیصهای محسوب میشد، و این ضعف نهتنها در داخل، حتی در خارج نیز ملموس بود و موجب شد تا علمای افغانی مقیم قم و نجف به حرکت درآمده و به تلاش بیشتری دست زنند. جنگ با کمونیسم هر روز جدیتر و خطر سقوط افغانستان به دامان شوروی بیشتر میشد. گروهی از علمای افغانستان در قم پس از صحبتهای زیاد به این توافق رسیدند که از آیتالله شیخمحمد آصف محسنی که در سوریه بهسر میبرد، دعوت کنند تا برای تنظیم امور جهاد به قم بیاید. وی نیز پس از تلگرام و درخواست علما دمشق را به قصد ایران ترک کرد و در 19/1/1358 به قم آمد و بلافاصله تشکیلات حرکت اسلامی افغانستان را تاسیس و اعلام موجودیت نمود و در اولین گام طی اطلاعیهای، خواستار تشدید مبارزه مسلحانه شد.
تا این زمان شاید حزب شیعی نیرومندی در ایران و افغانستان وجود نداشت و از اهل سنت نیز سازمانهایی که دارای فکر مبارزه مستقل مسلحانه باشند، بسیار محدود و معدود بودند. در واقع، حرکت اسلامی افغانستان به عنوان نخستین حزب شیعی اظهار وجود کرد و مبارزه مسلحانه در داخل کشور را توسعه داد. البته میبایست یادآور شد که حرکت اسلامی در آن شرایط و در تاریخ 19/1/58 پا به عرصه وجود گذاشت، ولی تعدادی از اعضای آن، دارای سوابق مبارزاتی در زمان حکومتهای قبلی نیز بودهاند.
گروههای کوچکی که در «حرکت اسلامی» ادغام شده و یا در آغاز تاسیس آن منحل گردیدند عبارت بودند از:
1. روحانیت مبارز (فعالیت در قم).
2. سازمان آزادی (فعالیت در کابل).
3. گروه قرآن و عترت (فعالیت در هرات و مشهد مقدس)
«حرکت اسلامی» با یک بینش عمیق مذهبی و تفکر واقعبینانه سیاسی، به راه افتاد و با کاروان اهل علم و عمل همراه شد و برای رسیدن به دو هدف اساسی: «سرنگونی نظام کمونیستی و اقامه حکومت اسلامی»، با تمام تلاش و کوشش به پیش تاخت و با شرکت شخصیتهای مذهبی و مردمی، دارای پایگاه مردمی خاصی شد به طوری که توانست در 18 ولایت کشور پایگاههای مقاومت مردمی ایجاد کند. این حرکت با داشتن حدود 100 پایگاه در سراسر کشور بزرگترین حماسهها را در انقلاب خونین و اسلامی افغانستان و افتخارات بسیاری برای مردم مظلوم به ارمغان آورد.
تشکیلات حرکت اسلامی افغانستان
حرکت اسلامی به مثابه یک حزب، با آنکه خود را بدان موصوف نکرده، عمل میکرد و در صدر آن رهبری روحانیت قرار داشت که دارای صلاحیت تام بود. مسائل مهم اعم از سیاسی و نظامی و فرهنگی مشروط به اجازه رهبری بود و در تصمیمگیریهای شورای مرکزی و شورای اجرایی و سایر شعبههای داخل حزب نظارت کامل داشت. دومین مرجع حزب شورای مرکزی بود که از اعضای اصلی حزب تشکیل میشد. تعداد و اسامی آنها افشا نشد و جلسات شورا نیز سری انجام میشد. باید یادآور شد که تعداد اعضا، محصور به افراد خاص نبود و اعضای فعال دیگر حزب نیز بنا بر موافقت رهبری و تصویب شورا میتوانستند در شورای مذکور راه یابند. سومین مرجع حزب، شورای اجرایی بود. شورای اجرایی پس از شورای مرکزی صلاحیت تصمیمگیری را دارا بود. البته شورا در دایره خاصی میتوانست بحث کند. اعضای آن طبق سهمیهبندی ولایات بوده و هر 2 سال یک بار انتخابات انجام میشد. شورای اجرایی دارای یک مسئول، یک معاون و یک منشی بود که براساس انتخابات منصوب میشدند. این شورا هر دو ماه یک بار جلسه داشت، که به دلایل امنیتی محل خاصی برای آن تعیین نمیگردید.
تشکیلات در داخل کشور
تمامی ولایات دارای شورای ولایتی شدند و هر شورای ولایتی، پاسخگوی مسائل ولایت خویش در قبال حزب بود. تمامی جبههها، مدرسهها و گروهها تحت نظر شورای ولایتی بوده و حق تصمیمگیری بدون نظر شورا را نداشتند. شوراهای ولایتی دارای یک مسئول و چندین معاون، همچنین دارای پایگاههای مختلف بودند. پایگاهها هر یک شعبات اداری، نظامی، مالی و فرهنگی داشتند. در راس هر پایگاه دارای فرمانده خاص بود. طبق تقسیمبندی، مناطقی که «حرکت اسلامی» نفوذ داشت به سه قسمت تقسیم گردید که هر یک دارای شورای عالی بودند.
1. شورای عالی جهاد که مسئولیت 5 ولایت را به عهده داشت، که عبارت بودند از: کابل، میدان، پروان، بامیان و لوگر.
2. شورای عالی ایثار، مسئولیت 5 ولایت دیگر را برعهده داشت، که عبارت بودند از: غزنی، ارزگان، قندهار، هلمندو...
3. شورای عالی مقاومت، مسئولیت 5 ولایت شمالی کشور را به عهده گرفت. که عبارت بودند از: بلخ، جوزجان، سمنگان، بخلان، و کندز.
شوراهای عالی دارای رئیس و چندین معاون بودند و این سه شورا پاسخگوی مسائل ولایات در قبال مقام رهبری و شورای مرکزی به شمار میرفت.
نهادهای حرکت اسلام
1. شرطهالخمیس
شرطهالخمیس در 1362ش، توسط رهبری حرکت اسلامی تاسیس شد و از آن پس در تمامی نمایندگیها بخشی به نام آن مشغول به فعالیت گردید. شرطهالخمیس در هر هفته حداقل یک نشست داشت که در ضمن آن درسهای عقاید، سیاست، اخلاق، نظامی و... تدریس میشد هدف از تاسیس آن تربیت و آموزش جوانان متعهد حرکت اسلامی بود تا در راه مبارزه آزادیبخش هرچه بیشتر از تلاش و کوشش دریغ نورزیده و در صحنههای گوناگون آمادگی شایستهای به دست آورد.
2. صبح دانش
صبح دانش یک نهاد دانشجویی بوده و از همان قشر تشکیل گردید. در نمایندگیها حداقل طی هفته یک جلسه تشکیل میشد که در ضمن آن دروس عقاید، سیاست و ادبیات تدریس میگردید.
3. انجمن زنان
تشکیل انجمن زنان با هدف و انگیزه به صحنه کشاندن زنان مسلمان و بالابردن آگاهی آنان بود که در این امر موفقیت رضایتبخشی داشته است. این سازمان نیز به صورت شورایی اداره شده، دارای نفوذ زیادی بود.
4. گردهماییها
گردهماییها نسبت به تناسب جمعیت بوده که براساس تقسیمبندی استانهای بزرگ و ولایات مشخص شده بود و اعضای آنها هر هفته نشست داشته و در جریان مسائل جدید مناطق خود قرار میگرفتند. هر ولایت در نمایندگیها گردهمایی داشت، که مسئول جمعآوری حق عضویت و کمکهای مردم بود. مشکلات مناطق با وساطت گردهمایی مطرح و مسائل حل میگردید.
روابط با احزاب اسلامی افغانستان
حرکت اسلامی بارها علاوه بر تصریح مواد مرامنامه خود، اعلام داشته است که با تمامی احزاب اسلامی و مبارز براساس اخوت اسلامی کمال همکاری را داشته، آرزومند است دوشادوش سایر مجاهدان مسلمان علیه دشمن مشترک جنگیده و استقلال کشور را به دست آورد. همچنین در طول 10 سال انقلاب نیز در تمامی صحنههای مختلف مبارزه و جهاد اسلامی با حزبها همکاری داشته و در فرونشاندن جنگهای داخلی بهعنوان «حزب مصلح» نقش بازی کرده و درگیریهای خونین داخلی را در ولایات مختلف، چون میدان، کابل، پروان، بامیان و...، به آتشبس و سپس به صلح کشانده است. در این راه حتی خسارات زیاد و ضربات مهم را پذیرا شده است که شهادت عدهای از اعضا و زخمی شدن رئیس شورای عالی جهاد یکی از آن موارد به شمار میرود. در جنگهای داخلی تا حدی که به حرکت اسلامی مربوط میشود، معتقد است که براساس اصل وجوب دفاع از پایگاههای خود حفاظت کرده است. این امر در بررسی هیئت صلاحیتدار اعزامی حوزه علمیه قم در 1365 به داخل مشخص شده است. علت جنگهای داخلی را قدرتطلبی حزبها و گروهها، تحریک ازسوی افراد منحرف و در ادامه و تشدید آن نقشههای زیرکانه دشمن، یعنی شوروی، میداند؛ و رهایی از شر چنین جنگها را اتحاد واقعی حزبها و رها کردن بندهای تنگ و کوتاه گروهی میداند.
حرکت اسلامی در ایران با حزبها و گروهها، از سال 58 به بعد، همواره نشستهای مختلفی داشته است که در ضمن گاهی اتحاد و ائتلافهای رسمی بهوجود آمده، ولی به عللی دچار ازهمپاشیدگی شده است. به عنوان مثال مواردی را متذکر میشویم:
1- در سال 1358 پس از تجاوز شوروی و اشغال افغانستان با همکاری سایر حزبها، حزب اتحاد انقلاب اسلامی افغانستان به وجود آمد. حرکت اسلامی بهعنوان عضو فعال عهدهدار چاپ مدارک شد، چندین جلسه تشکیل داد، اما اتحاد که هنوز کودکی بیش نبود، عمرش را زود به پایان برد. علت، دخالت باند «مهدی هاشمی» بود که در تعدادی از اعضا نفوذ خاصی داشت.
2- جبهه آزادیبخش اسلامی افغانستان، که مرکب از تمام گروههای مقیم ایران بود، از اتحاد انقلاب تاسیس شد و آیتالله محسنی، رهبر حرکت اسلامی، بهعنوان دبیرکل جبهه مذکور انتخاب شد و بهعنوان دبیرکل جبهه در کنفرانس سران کشورهای اسلامی در اسلامآباد پاکستان شرکت کرد. باز جبهه دچار همان مرض اتحاد انقلاب شد و تعدادی از اعضا به پول و تعدادی به تسلیحات آن خیانت کردند و گروه گرایی در آن اوج گرفت و سرانجام با تلاشهای «مهدی هاشمی» کاملاً از بین رفت.
3- حرکت اسلامی در 1365 راجع به اعزام هیئت صلح برای فرونشاندن شعلههای آتش جنگ داخلی تلاش بیحدی از خود نشان داد تا اینکه موفق به تدارک آن گردید و نمایندهای همراه هیئت اعزام کرد و افراد را ملزم به عملی نمودن مصوبات آن کرد. پس از تحقیقات زیاد و زحمات فراوان و جمعآوری مدارک مهم راجع به جنگهای داخلی، هیئت به ایران مراجعت کرد و از هرگونه محکومیت عاملان جنگها خودداری کرد و از افشاگری کشتارها پرهیز نمود.
4- از شرکت در ائتلاف موجود که جریان داشت، شبههای به خود راه نداد و با گذشت، ترجیح داد تا در راه اتحاد، که فقط امیدی به آن میرود، فعالانه سهیم باشد.
5- در پاکستان با احزاب مسلمان و مبارز افغانی در تماس بوده و روابطش را براساس اخوت اسعی و احترام متقابل استوار کرد. هرچند حرکت اسلامی در ائتلاف هفتگانه از احترام خاصی برخوردار بود و امتیازات بیشتری حاضر بودند به آن بدهند، ولی همواره نه بهعنوان یک حزب، بلکه بهعنوان نماینده و مدافع حقوق شیعه برخورد داشته باشد.
سیاست حرکت اسلامی
حرکت اسلامی شرکت در کنفرانسهای بینالمللی را بلامانع دانسته، تماس و ملاقات با گروههای غیرمسلمان را جایز میدانست. دخالت شرع را در تمامی قراردادها لازم دانسته و در این راستا چون فقاهتی عمل میکرد. حرکت اسلامی ناسیونالیسم را رد کرده، ملیگرایی، منطقهگرایی و نژادپرستی را محکوم نموده، و بعضی موارد آن را در حد شرک به حساب میآورد. در مقابل خواستار انترناسیونالیسم اسلامی است و بارها اعلام داشته است که مرزهای فعلی کشورهای اسلامی طرح بلاد کفر و سردمداران استعمار بوده و هیچگونه ارزش دینی و شرعی ندارد، در این میان وجود حکومت واحده اسلامی را در شرایط موجود جهانی ضروری میداند. حرکت اسلامی بهطور آشکار اکثریت حکومتهای حاکم در بلاد اسلامی را غیراسلامی دانست و اسقاط آنان را اولین گام نجات جامعه مسلمانان از وابستگی، بردگی و فساد شایع عصر اعلام نمود. نهضتهای تجزیهطلب، در جهان اسلام را تقسیم کرده و مبارزات آنان را منفی به حساب میآورد و به جای آن خواستار اصلاح حکومتها است. حرکت اسلامی «استقلال پشتونستان» را کاملاً مردود شمرده و در مقابل خواستار آزادی کشمیر از چنگ هندوستان است. با وجود تعدد حزبهای اسلامی در کشور، حکومت اسلامی را قابل اجرا دانسته و اختلاف مذاهب را مانع تحقق آن نمیداند. تمامی این مطالب در کتاب مواضع ما درج شده و در مجله استقامت، ارگان حرکت، چاپ قم، نیز منتشر شده است.
بهطور کلی حرکت اسلامی ایجاد حکومت اسلامی را در کشور اسلامی ضروری دانسته، سیاست «نه شرقی، نه غربی» را رکن اساسی استقلال میداند.
فعالیتهای حرکت اسلامی در داخل
حرکت اسلامی از بدو تاسیس تاکنون توجه خاص خود را به جنگ مسلحانه معطوف داشته و به آن سرمایه بزرگ اختصاص داده است. حرکت اسلامی یگانه راه موفقیت انقلاب اسلامی کشور را از همین راه میداند و معتقد است که کمونیستها فقط زبان زور را میشناسند و تنها ضربات مهلک نظامی میتواند پایههای نظام کمونیستی را ساقط کند. از سال 58 تا امروز در ولایات کابل، میدان، پروان، غزنی، بامیان سمنگان، بلخ، جوزجان، قندهار، هلمند، فراه و نیمروز، جبهههای مستقلی داشته و پس از سال 60 در ولایات پکتیا، لوگر، بغلان و کندز نیرو داشته و در بعضی از این ولایات، جبهههای مستقل و جداگانه تشکیل داده است. حرکت اسلامی در تمامی ولایات مذکور در کلیه جنگهای ضد کمونیستی شرکت فعال داشته و در کابل بهعنوان یگانه حزبی که بیشترین آمار عملیاتها را به خود اختصاص میدهد، حضور عینی دارد. بیش از 10 بار وزارتخانهها، سفارت شوروی، مراکز جاسوسی و نظامی رژیم را در کابل مورد حملات موشکی و بمبگذاری قرار داده است. صدها اعدام انقلابی موفقیتآمیز داشته است. بیش از 2 هزار نفر از اعضا و وابستگان آن زندانی شدهاند که تعدادی از آنها اخیراً رهایی یافتهاند. حرکت اسلامی در مدت 10 سال هزار شهید تقدیم اسلام و قرآن کرده است.
به نظر ما حرکت اسلامی با داشتن سابقه عملیات نظامی گسترده، تاکتیکهای پیچیده در مقابله با دشمن، استفاده از کار اطلاعاتی و پنهانکاری در داخل افغانستان، داشتن پایگاههای مقاومت مردمی و روابط خوب و نزدیک با اتحاد اسلامی هفتگانه برادران اهلسنت، میتواند در برقراری جمهوری اسلامی افغانستان نقش مهمی را بهعهده گیرد.
***
... این البته اشاره کوتاهی به چگونگی پیدایش سازمان یا حزب: «حرکت اسلامی» به رهبری آیتالله آصف محسنی بود که در آزادی کشور افغانستان و ایجاد وحدت بین گروههای جهادی – اعم از شیعه و سنی – سهم عمده و بزرگی به عهده داشت و البته پس از پیروزی و تشکیل جمهوری اسلامی در افغانستان، آیتالله محسنی به دنبال سهمخواهی نبود و به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی خود در همه ولایتها ادامه داد و بخاطر اخلاص و اخلاق اسلامی، مورد احترام همه احزاب و گروههای اسلامی بلاد بود.
دیدگاههای سیاسی ایشان در رابطه با ایجاد یک حکومت اسلامی را در بخش دیگری تبیین میکنیم.
قم - سید هادی خسروشاهی
سایر اخبار این روزنامه
پس از دیدار مشترک ظریف با وزیر خارجه روسیه مطرح شد
استقبال ایران از همکاری روسیه برای امنیت خلیج فارس
2 کارت زرد مجلس به وزیر اقتصاد در یک روز
اتحادیه عرب همبستگی خود را با لبنان اعلام کرد
کسب رتبه برتر توسط شرکت آبفای استان اصفهان در بیست و دومین جشنواره شهید رجایی برای پنجمین سال متوالی
رئیس قوه قضاییه:
سامانه اموال مسئولان فعال شد
بخش اول
نقش آیتالله محسنی در تاسیس «حرکت اسلامی» افغانستان
میانجیگری برای مذاکره؛
اعتراف اروپا به شکست است
رئیس جمهور سالروز استقلال ویتنام را تبریک گفت
دستور رئیسجمهور برای امحای ذرتهای آلوده
سخنگوی وزارت امور خارجه:
ایران مایل است به دیپلماسی و گفتگو فرصت دیگری بدهد
پاداش به مزدوران


