روزنامه جمهوری اسلامی
1398/06/21
کشمیر در اشغال کامل هند؛ فریادی که شنیده نمیشود
تصمیم ناگهانی دولت هند درباره لغو اختیارات ویژه منطقه خودمختار کشمیر، واکنشهایی درجهان برانگیخته، هر چند دولتهای اسلامی موضعگیری خود را در قبال این اقدام خلاف قانون دولت مودی، به نسبت روابط خود با دولت هند متصل کردهاند اما بهرغم آنکه هند اکنون در کشمیر تحت اشغال خود حکومت نظامی اعلام کرده، تظاهرات در این منطقه ادامه دارد و دولت هند تلفن و اینترنت را هم قطع کرده و مانع برگزاری مراسم محرم شده است.این تصمیم جنجالی در جلسه ماه گذشته شورای امنیت ملی هند به ریاست "نارندرا مودی" نخستوزیر هند گرفته شد. پس از آن لغو بند «370» قانون اساسی هند در ارتباط با منطقه جامو و کشمیر در جریان سخنرانی " آمیت شاه" وزیر کشور هند در نشست مجلس این کشور اعلام شد. این درحالی است که از آن به بعد همه خطوط ارتباطی درهند قطع شد و رهبران ارشد منطقه در حبس خانگی قرار گرفتند. مودی و ناسیونالیستهای هندوی حزب بهاراتیا جاناتای اوایل امسال با دستورکاری که شامل حذف حقوق ویژه کشمیریها طبق قانون اساسی هند بود، روی کار آمدند.
اکنون محاصره امنیتی نامحدود در کشمیر تحت اشغال هند اعمال شده و هزاران سرباز جدید در پایگاههای پلیس و ساختمانهای دولتی اطراف این منطقه مستقر شدهاند. این درحالیست که دهها هزار نیروی اضافی هندی پیش از اعلام تصمیم دولت این کشور در آنجا مستقر شده بودند.
براساس قانون اساسی هند، به جامو و کشمیر اختیارات ویژهای در مقایسه با سایر ایالتهای هند برای اداره امور داخلیشان داده شده؛ اما این اصل، اکنون تعلیق شده است.این حرکت به معنای اشغال مستقیم کشمیر توسط هند است؛ کشوری مسلمان که سال هاست برای استقلالاش از سلطه هند مبارزه میکند.
متاسفانه در این میان نه سازمانهای بین المللی، نه کشورهای اسلامی و نه قدرتهای بزرگ مدعی حقوق بشر و دموکراسی برای حمایت از مردم مظلوم کشمیر و اشغال مستقیم سرزمین شان توسط هندیها اقدامی نمیکنند.این رویداد یکبار دیگر پرده از استانداردهای دوگانه حاکم بر دنیای امروز برمی دارد و نشان میدهد که در دنیای امروز، همه چیز را منافع سیاسی و اقتصادی تعیین میکند. شعارهای ایدئولوژیک، ادعاهای ارزش گرایانه، اعتقادات و باورهای مشترک و... همگی تا زمانی ارزش و اعتبار دارند که مانع از تحقق و موجب تضاد منافع نشوند.
کشمیر سال هاست که در آتش میسوزد. آنچه برای هیچیک از دوطرف این بحران، اهمیتی ندارد، حق انتخاب و اراده آزاد مسلمانان ساکن آن سرزمین است.اکنون نیز که یک حزب افراط گرا و فاشیست هندو بر هند مسلط است، کشمیر حتی از کمترین حق خود یعنی خودمختاری در امور داخلی نیز محروم میشود. هند اصل 370 قانون اساسی آن کشور درباره خودمختاری کشمیر را لغو کرده و رسما و مستقیما حاکمیت و اداره آن کشور را برعهده گرفته است.
رهبران محلی دستگیر شده و هزاران نظامی هندی برای سرکوب اعتراضات استقلال طلبانه کشمیریها به آن کشور، گسیل شدهاند. حالا کشمیر یک ایالت تحت سلطه هند و بخشی از قلمرو سرزمینی آن کشور است.
در این میان، فریادهای دادخواهانه کشمیریها که امروزه ازسوی قدرتهای بزرگ جهان، سازمانهای بینالمللی و کشورهای مدعی رهبری جهان اسلام، مسکوت گذارده میشود و در سایه سیاست سرکوب دولت هند، کاملا ناشنیده میماند، یکبار دیگر وحدت و برادری مسلمانان را به آزمایش کشیده است. اگرچه کشمیریها اکنون به دلیل زندانی که دولت دهلی برای شان ساخته، نمیتوانند با جهان خارج ارتباط برقرار کنند و هرگونه بازتاب واقعیتهای تلخ جاری در آن کشور بحران زده و تحت سلطه، غیرممکن است؛ اما همین وضعیت هم به تنهایی حاکی از آن است که مسلمانان کشمیری، تاوان بیپناهی و فقدان حمایت کشورهای مسلمان را میپردازند و قربانی کامجوییهای سلطه جویانه پاکستان و هند میشوند.
گاردین: هند در کشمیر دست به یک کودتای تمامعیار زده است
روزنامه انگلیسی گاردین در مقالهای به قلم یک کشمیری اقدامات اخیر دولت هند را در کشمیر، "کودتای تمام عیار" خوانده و مینویسد: در دنیایی زندگی میکنیم که بیقانونی بر آن حاکم شده و در چنین دنیایی کسانی مانند نخستوزیر هند و حزب ضد اسلامیاش، همکاران بسیار مناسبی برای امثال ترامپ هستند.
به گزارش گاردین این بحران که پس از تصمیم دولت هند برای لغو خودمختاری کشمیر ایجاد شد، بیش از هر چیز به زمانی که در آن به سر میبریم و نحوه حکومت بر ما اشاره میکند، یعنی شرایطی که در آن آزادیهای دمکراتیک ناگهان با یک حکم اجرایی لغو میشود. این یک کودتای تمام عیار از طرف هند است، اما در قالب مفاهیم جهانی ودر دنیایی که در آن،" هدف، وسیله را توجیه میکند.
مارندرا مودی نخستوزیر هند و همچنین حزب حاکم بیجی پی بدون مجوز حقوقی، بند 370 قانون اساسی هند را نقض کردهاند.مودی همچنین قطعنامههای سازمان ملل را درباره بحران کشمیر با پاکستان نادیده گرفته است، به ویژه توافق "سیملا" مصوب سال 1972 (1351) که تصریح میکند تصمیمگیری درباره اوضاع نهایی کشمیر باید با شیوههای مسالمت آمیز انجام شود. وی با رهبران سیاسی کشمیر، چه استقلال طلبان و یا طرفداران هند، و حتی مردم کشمیر مشورت نکرد. بلکه برعکس عمل کرد: رهبران سیاسی تحت بازداشت خانگی قرارگرفتند، به مردم کشمیر قانون منع تردد تحمیل شد، تمامی ابزارهای ارتباطی قطع شد، و نیروهای گسترده نظامی در منطقه مستقر شدهاند تا مجری فرامین خودکامه هند باشند.
مودی با نادیده گرفتن قانون اساسی، و همچنین تعهدات هند درقبال توافق سیملا که روابط با پاکستان را برمبنای منشور سازمان ملل ترسیم کرده، و همچنین سلب حق خودمختاری، خود را در مسیری غلط انداخت،با این استدلال که کشمیر یک موضوع کاملا داخلی است!
در این میان واکنش دولتهای مختلف جهان هم کاملا تعجب آور بود. موضع آمریکا و اتحادیه اروپا در حمایت از هند بود که مساله کشمیر را موضوعی دوجانبه و نه بینالمللی خواندهاند. موضع انگلیس بسیار ضعیف بود. یک کلمه انتقاد از رفتار مودی نشده، به این مساله فکر نشده که قابلیت سازمان ملل، قوانین بینالمللی و نظم به اصطلاح جهانی زیر سوال میرود. کوچکترین درکی از این مساله صورت نگرفته که اقدام هند در گسترش اشغال نظامی میتواند به جنگ مجدد بینجامد.
همان طور که پیشبینی میشد، واکنش پاکستان شدید بود. عمران خان نخستوزیر پاکستان که زمانی از بهبود روابط با هند سخن میگفت اکنون میبیند این امیدها اکنون نابود شدهاند.
عمران خان گزینههای محدودی دارد. کشورش بسیار بدهکار است. مودی اقدام زیرکانهای انجام داد که روابط هند را با کشورهای اسلامی نظیر عربستان – که به صورت سنتی حامی مالی پاکستان بوده- تقویت کرده است. هیچ یک از این کشورها از پاکستان حمایت نکردند.
عجیب نیست که پاکستان به حمایت چین چشم دوخته است. چین یکی از چند کشوری بود که کودتای مودی را محکوم کرد. منافع ژئوپولیتیک هند در گرو محدودن کرد نفوذ هند است. ولی عملکرد چین در منطقه مسلمان نشین سین کیان، رویکرد کلی آن به دمکراسی، حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر، پکن را به شریکی مشکل آفرین تبدیل کرده است.
درحالی که هند در باتلاق کشمیر بیشتر فرو میرود، انگلیس و سایر کشوها باید تلاش کنند پاکستان را در مسیر مناسب و آرامش قرار دهند. مودی ِ هندو آنقدر قابل اتکا نیست تا از اقدامات تحریک آمیز بیشتر خودداری کند. پاکستان هرقدر منزویتر و ضعیفتر باشد، خطرات بیشتری وجود خواهد داشت.»
دلایل اقدام جنون آمیز هند
و اما دلایل توجیه آمیز اجرای این تصمیم جنون آمیز دولت هند مبتنی بر سیاست مشت آهنین شامل اعزام 37 هزار نیروی نظامی و تقویت ارتش هفتصد تا یک میلیون نفری (آمار کشمیری یک میلیون)، محاصره کامل کشمیر، برقراری حکومت نظامی، قطع ارتباطات، بازداشت یا حصر خانگی رهبران سیاسی، مذهبی (حتی سیاسیون طرفدار هند)، دستگیری بیش از 5 هزار فعال کشمیری و...،حل قدیمیترین و پیچیدهترین منازعه هند با رقیب دیرینهاش پاکستان بود جالب اینجاست که مقامات هند لغو موقعیت ویژه کشمیر را یک موضوع صرفاً داخلی برشمرده و هدف از این اقدام بیسابقه را حذف فساد، ریشه کنی تروریسم، و توسعه اقتصادی خواندهاند.
ولی کشمیر در روزهای گذشته بهرغم حکومت نظامیان و اتخاذ شدیدترین تدابیر امنیتی، لحظهای آرام نبوده است. در همین مدت خبرهایی دال بر نقض حکومت نظامی، برگزاری تظاهرات، درگیری، کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم ازسوی منابع رسانهای مخابره شده است.
آینده تحولات کشمیر
آنچه در این شرایط مهمتر از تبیین واقعیات است، همانا شناسایی عوامل موثر بر شکل دهی به آینده تحولات کشمیر است. مسلما چالشهای هند از ناحیه کشمیر در دو عرصه داخلی و بینالمللی قابل پیشبینی است.
الف: چالش هند از ناحیه کشمیریها در داخل هند
دره کشمیر بهشتی است که قرنها مورد تاخت و تاز و سلطه فاتحان بزرگ تاریخ بوده است. در مقابل کشمیریها نیز به همان قدمت تجربه مقاومت در برابر بیگانه و حفظ هویت خود را دارند. راجپوتهای قدرتمند و ثروتمندتر از همیشه در هند لغو موقعیت ویژه کشمیر را در کمال سادگی و اقتدار یک موضوع داخلی برشمردند، اما پیچیده گی و دشواری چالش آنها در محیط کشمیر فراتر از حدی است که بتوان امیدی به حل آن در آینده قابل پیشبینی متصور شد. همچنانکه هندوها طی هفتاد سال گذشته کمترین توفیقی در نزدیکی به کشمیریها، تسخیر قلوب و جلب اعتماد آنها بدست نیاورند. دولتمردان هندی همواره با نگاه امنیتی و حس ستیز با کشمیریها نگریستهاند. بنابراین هیچ دلیل و نشانهای برای رسیدن راجپوتها به کشمیر در آینده نیز متصور نخواهد بود. به ویژه که آنها در کشمیر امروزی با نسلی جوان، تحصیل کرده و اکثراً طرفدار استقلال مواجه هستند. نسلی که بمراتب جلوتر از رهبران سیاسی و حتی جدائی طلبان وابسته به جناحهای سه گانه کنفرانس حریت بوده و بیش از توسل به سلاح، از ابزار رسانهای و شبکههای اجتماعی بهره میگیرند. تردیدی نیست که آنها در آینده با انگیزهای بس مضاعف آماده ایثار و هر گونه فداکاری خواهند بود.
ناگفته نماند که امروز در کشمیر دهها هزار خانواده شهید، مفقود و جهادی زندگی میکنند و در بسیاری مناطق (مثل باراملا، پالواما، صوفیان و...) حتی یافتن یک خانواده بدون شهید، مفقود، یا جانباز و مجاهد بسیار بسیار دشوار است. از همه مهمتر خانوادههای زیادی هستند که جنازه شهید خود را در حیاط خود دفن کردهاند. فرزندان و برادران کم سن و سال این شهداء هر روز در انتظار و آرزوی بزرگ شدن و ادامه راه شهدای و عزیزان خود هستند. بنابراین دولتمردان هندی در محیط کشمیر چنین چالشی مواجه هستند. چه بسا نگرانی بسیاری جوامع و سازمانهای حقوق بشری از بابت توسل هندوگراهای افراطی به نسل کشی در کشمیر ناشی از همین واقعیات صحنه است. چراکه اساساً ارتباط گیری هند با این خانوادهها در آینده به سختی قابل تصور است. مزید اطلاع، اگرچه امروز قاطبه مردم مسلمان کشمیر طرفدار استقلال (نه پیوستن به پاکستان) هستند، لیکن سایر اقوام و مذاهب ساکن در کشمیر خصوصاً سیکها و حتی هندوهای بومی کشمیر مخالف لغو موقعیت ویژه کشمیر هستند. آنها در شرایط خودمختاری همچون مسلمانان از امتیازات ویژه و یکسانی برخوردارند.
تحول متصور دیگر از ناحیه کشمیر، ناشی از پیوستن و اضافه شدن احزاب و جریانات سیاسی هوادار هند در کشمیر به جمع مخالفان هند است. هندیها بعد از لغو خودمختاری، حتی نزدیکترین شخصیتهای سیاسی طرفدار هند را که پیش از این از نظر مردم و رهبران جدائی طلب و آزادیخواه خائن خوانده میشدند، را زندانی کردند. بالطبع آنها در شرایط فعلی، ناگزیر از پیوستن به جمع میلیونها کشمیری بیگانه با هند خواهند بود. ازسویی جذب مجدد آنها ازسوی هند نیز چندان قابل تصور نیست. چراکه اساساً اقدام هند از نقطه نظر هیچ کشمیری اعم از مسلمان، یا غیر مسلمان، و سیاسی هوادار یا مخالف قابل دفاع نبوده و نخواهد بود.
از دیگر مشکلاتی که برای هند بعد از اداره مستقیم کشمیر بدست دهلی نو بروز و ظهور خواهد کرد، عدم اطاعت پذیری نیروهای دولتی خصوصا پلیس کشمیر از فرماندهان مستقر در دهلی نو است. خبر قتل 5 نفر از نظامیان هندی بدست پلیس مسلمان کشمیری در ماجرای خروج یک بانوی باردار از منزل برای عزیمت به بیمارستان در شرایط حکومت نظامی و اذیت و آزار وی ازسوی نظامیان شاهد مثالی دال بر صحت این مدعاست.
آخرین چالشی که مقامات هندی از ناحیه کشمیریها با آن مواجه خواهند شد، از نوع حقوقی و بواسطه رجوع آنها به دیوان عالی هند است. کما اینکه تا الآن نیز دهها شخصیت و گروه سیاسی یا حقوق بشری علیه این تصمیم دولت به دیوان عالی هند شکایت کردهاند. دیوان نیز ضمن تاکید بر ادامه تلاشها در جهت تداوم دموکراسی و عدالت در هند، زمان رسیدگی به این پرونده را در ماه اکتبر اعلام کرد. گرچه بعید است که قضات عالی عضو دیوان جرات مخالفت با تصمیم مودی و جریان تندرو هندوگرا را داشته باشند؛ لکن به هرحال در تاریخ جدید هند مصدایقی از لغو تصمیمات دولت بدلیل تشخیص قضات بر تغایر آنها با قانون اساسی یافت میشود. از آنجائیکه ضدیت لغو خودمختاری کشمیر با قانون اساسی اظهر من الشمس است، لذا حمایت دیوان از دولت، یقییناً استقلال دستگاه قضائی هند و حیثیت قضات فعلی را با هم از بین خواهد برد.
ب: فشار بر هند از ناحیه کشمیریها در خارج (لابی ذینفوذ دیازپورای کشمیری)
نهضت استقلال طلبی کشمیر در طول تاریخ خود هرگز تا این حد برخوردار از لابی با نفوذ دیازپورای خود نبوده است. به طور کلی آمار کشمیریهای خارج نشین رقمی بین پانصد هزار تا یک میلیون نفر برآورد میشود که اکثراً در ممالک توسعه یافته اروپایی و آمریکایی ساکن هستند. کشمیریها در این کشورها عموماً از جایگاه و موقعیت اجتماعی بالایی برخوردارند. جالب است، بدانید که جامعه کشمیریهای مقیم انگلیس امروز عنوان با سوادترین، شریفترین و متنفذترین مهاجران آسیایی را از آن خود ساختهاند. بیشک یکی از علل توجه ویژه بیبی سی، گاردین، سی ان ان، اسوشیتدپرس و... نسبت به انعکاس برخی واقعیات کشمیر از نفوذ لابی کشمیر در بین اصحاب رسانه نشات میگیرد. طی روزهای گذشته تشکلهای مردم نهاد و آزادیخواه کشمیری چه در اروپا، (به ویژه انگلیس) و چه در آمریکا بصورت پیوسته اقدام به برگزاری تجمعات اعتراضی، مصاحبه، نشست خبری، صدور بیانیه و.... داشته که به هرحال در روشنگری بیشتر موضوع و افزایش فشار دولتها به مقامات هندی بیتاثیر نبوده است. در نتیجه پیاده سازی طرح و برنامههای مقامات ناسیونالیست هندوگرا در کشمیر با وجود یک میلیون کشمیری با سواد، متنفذ و حاضر در صحنههای پر رسانه ایی چون اروپا و آمریکا کاری بس دشوار خواهد بود. و اما کشمیریها جدای بهره مندی از حمایتهای لابی قوی کشمیر در غرب، همزمان مستظهر به پشتیبانی بخش وسیعی از رهبران مذهبی، مراجع عظام، دانشگاههای اسلامی، انجمنهای و تشکلهای دانشجویی و... در سرتاسر جهان هستند. گرچه مودی با زیرکی در 6 سال گذشته موفق به جلب نظر جریانهای باصطلاح پر نفوذ عربی عبری شد، لیکن به هرحال جوامع اسلامی در راستای حمایت و حفاظت از کشمیر، نص صریح قرآن را در پیش روی خود میبینند.
موضعگیریها در قبال اقدام هند
در یک بررسی اجمالی در مواضع کشورها میتوان محورهای مشترکی از جمله: لزوم خویشتنداری و رعایت قطعنامهها و قوانین بین المللی، حل مسالمت آمیز و مبتنی بر گفت وگو را پیدا کرد و از این طریق به باور اکثر کشورها در ناکافی تلقی کردن اقدام یکجانبه هند پی برد. ناگفته پیداست که اقدام غیر انسانی هند در تبدیل کشمیر به یک زندان باز در کنار محدودیتها، و محرومیت مردم از حقوق و آزادیهای اولیه همچون قطع ارتباطات، عدم اجازه به حضور خبرنگاران و کلاً اعمال سیاست زور و ارعاب نهایتاًً هر گونه حمایت کشورهای غربی از دهلی نو را در نزد افکار عمومی و جامعه جهانی بسیار پر هزینه میسازد.
منازعه کشمیر چه بلحاظ ماهیت و چه از نقطه نظر طرفهای مناقشه کاملاً متفاوت و متمایز از هر مورد مشابهی است. هند از منظر نظامی دست به اشغال کشمیر زده و مادام که آرامش قبرستانی بر آن حاکم باشد، به ظاهر برنده میدان است، لیکن مسلمانان کشمیری در هیچ رفراندومی حاضر به حمایت از پیوستن به هند نخواهند شد. اساساً علت عدم موافقت دهلی نو با اجرای قطعنامههای سازمان ملل در طول تمامی این سالها به تردید جدی آنها از نتیجه آراء مربوط بوده است. کمااینکه اصرار آر اس اس و تصمیم مودی به لغو خودمختاری نیز متاثر از اطمینان آنها از عدم امکان دستیابی به حل مطلوب این مناقشه در شرایط استمرار تفوق جمعیتی با مسلمانان بوده است.
از این رو مردم کشمیر بخوبی واقفند که تثبیت و کنترل اوضاع، منتج به احداث شهرکهای هندونشین، اعزام میلیونی هندوها و تغییر دموگرافی کشمیر خواهد شد. چالش هند در تقابل با رسانههای آزاد و سازمانهای مردم نهاد حقوق بشری منازعه کشمیر سالیان درازی بود که کمتر در کانون توجهات اصحاب رسانههای مطرح بینالمللی قرار داشت. مختصر اینکه مناقشه کشمیر در نتیجه اقدام هند در کانون توجه عالیترین مراکز رسانهای - تحلیلی و نهادهای حقوق بشری بینالمللی قرار گرفته و گویی این منازعه زیر خاکستر مجدداً احیاء و شعلههای آن همچون امواجی خروشان جهان را فرا گرفته است.
نتیجه گیری
*اقدام یکجانبه هند در لغو خودمختاری کشمیر نتیجهای جز تقویت انگیزه و گرایش بیشتر مردم و جوانان کشمیر (که در ساختار سیاسی فعلی خود را مستعمره داخلی و تحت اشغال نظامی هند میبینند)، به سمت مقاومت جدیتر در برابر هندوها و همچنین پیچیده گی بیشتر منازعه با کشیده شدن بحث کشمیر به سطوح منطقه ای- بینالمللی و باز شدن زمینه دخالتها، ایفای نقش بازیگران و در نهایت مفتوح شدن برگ و فصلی نو و متفاوت در تاریخ کشمیر به همراه نخواهد داشت.
*هند با دست خود پرونده کشمیر را از سطح دو جانبه با پاکستان به عرصه بینالمللی بازگردانده است. در نتیجه این امر بزرگترین فرصت و قویترین برگ برنده را در اختیار پاکستان و کشمیریها قرار داده است. از این پس هم دیپلماتهای پاکستانی و هم نمایندگان و لابی کشمیری این پرونده را با انگیزهای مضاعف و قدرت مانور بالاتر در هر سکو و تریبونی با طرح ادعای جدید و مستندی چون اشغال غیر قانونی کشمیر و حفظ سلطه با زور سر نیزه مطرح خواهند کرد. به علاوه جنبههای انسانی و حقوق بشری مترتب بر تصمیم هند، قدرت مانور کشمیریها و پاکستان را در صحنههای جهانی بمراتب تقویت خواهد کرد. ازسویی اعطای حقوق و آزادیهای مشروع به مردم کشمیر، از طرف نظامیان هندی بعید است، در آینده نزدیک میسر گردد.
*هند از این پس مردم کشمیر را به عنوان یک هویت مستقل و ملت منسجم و یکدست ضد اشغالگری هند خواهد دید. هند برای حل نهایی مشکل کشمیر باید هویت کشمیر و اکثریت جمعیتی دره را در برابر چشمان بیدار مردم مسلمان، رسانههای آزاد، مجامع بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری و... تغییر دهد. در این رابطه توجه به اظهارنظر شخصیتهای سیاسی و دولتمردان با سابقهای چون مانی شانکار ایار از رهبران عالیرتبه حزب کنگره و سیترام یچوری رهبر حزب کمونیست، در داخل و همچنین مستقیم نوام چامسکی دانشمند مشهور آمریکائی مبنی بر احتمال تبدیل کشمیر به فلسطینی دیگر قابل تامل و بررسی جدی است. آنها باتفاق اظهار کردهاند که هند به دنبال ایجاد شهرک نشینهای هندونشین در کشمیر طبق طرح اسرائیل در کرانه باختری است. بالطبع تمسک به اینگونه راهکارها تنها منتج به تغییر شیوه مبارزه کشمیریها از مقاومت مسالمت آمیز و سیاسی به سمت اقدامات مسلحانه، توسل به عملیاتهای انتحاری و نهایتاً اعزام گروههای تندرو اسلامی به کشمیر و بیثباتی کل منطقه خواهد شد. اگر صهیونیستها تاکنون برغم حمایتهای صریح قدرتهای بزرگ من جمله خیانت برخی از رهبران ممالک اسلامی موفق به حل مسئله فلسطین اشغالی شدهاند، هندوگراهای افراطی نیز خواهند شد.
*بعد از لغو خودمختاری تا مدتهای مدیدی شرایط برای توسعه اقتصادی کشمیر فراهم نخواهد شد. در نبود امنیت، نه سرمایه گذاران بخش خصوصی حاضر به بردن سرمایههای خود به کشمیر خواهند شد، و نه دولت اختصاص بودجه توسعهای و هزینه آن را به مصلحت خواهد دید.
*در عرصه سیاست داخلی هند نیز وجود اپوزیسیون قسم خورده، شانس رسیدن به اجماع داخلی در بین احزاب کاملا غیر محتمل مینماید. بالطبع حمایت رهبران احزاب از تصمیم مودی، بمنزله امضای حکم پایان عمر سیاسی آنها خواهد بود.
*برقراری ثبات در منطقه بدون حل مناقشه کشمیر آن هم به روش مسالمت آمیز و مبتنی بر اصول عادلانه و کسب رضایت طرفین منازعه خاصه طرف کشمیری، برای هند رویایی دست نیافتنی خواهد بود. در صحفه جدید مردم کشمیر (و نه پاکستان) نقش اصلی را بر عهده خواهند گرفت. چراکه مسئله کشمیر بیش از آنکه به تمامیت ارضی هند مربوط شود، به هویت کشمیر مرتبط است. به ویژه در شرایطی که هند به صورت یکجانبه اقدام و بزعم خود پاکستان را از پروسه حل منازعه کنار گذاشته، طبیعتاً کشمیریها خود را در محوریت تصمیمسازی و تنها جریان مشروع مقابل هند میبینند.
*حفظ دارالاسلام، موضوع شیعه - سنی نیست و کل امت اسلام را درگیر خواهد ساخت. بنابراین در صورت هندو سازی کشمیر و علیالخصوص چنانچه این روند با مهاجرت اجباری، خشونت و خونریزی همراه شود، قطعاً سکوت امروز جهان اسلام به خروش مسلمانان در سرتاسر جهان خواهد انجامید.
*تصمیم ناگهانی دولت هند درباره لغو اختیارات ویژه منطقه خودمختار کشمیر، واکنشهایی درجهان برانگیخته، هرچند دولتهای اسلامی موضعگیری خود را در قبال این اقدام خلاف قانون دولت مودی، به نسبت روابط خود با دولت هند متصل کردهاند اما بهرغم آنکه هند اکنون در کشمیر تحت اشغال خود حکومت نظامی اعلام کرده، تظاهرات در این منطقه ادامه دارد و دولت هند تلفن و اینترنت را هم قطع کرده و مانع برگزاری مراسم محرم شده است
*اکنون محاصره امنیتی نامحدود در کشمیر تحت اشغال هند اعمال شده و هزاران سرباز جدید در پایگاههای پلیس و ساختمانهای دولتی اطراف این منطقه مستقر شدهاند. این درحالیست که دهها هزار نیروی اضافی هندی پیش از اعلام تصمیم دولت این کشور در آنجا مستقر شده بودند
*متاسفانه در این میان نه سازمانهای بین المللی، نه کشورهای اسلامی و نه قدرتهای بزرگ مدعی حقوق بشر و دموکراسی برای حمایت از مردم مظلوم کشمیر و اشغال مستقیم سرزمینشان توسط هندیها اقدامی نمیکنند. این رویداد یکبار دیگر پرده از استانداردهای دوگانه حاکم بر دنیای امروز برمیدارد و نشان میدهد که در دنیای امروز، همه چیز را منافع سیاسی و اقتصادی تعیین میکند. شعارهای ایدئولوژیک، ادعاهای ارزشگرایانه، اعتقادات و باورهای مشترک و... همگی تا زمانی ارزش و اعتبار دارند که مانع از تحقق و موجب تضاد منافع نشوند
*حفظ دارالاسلام، موضوع شیعه - سنی نیست و کل امت اسلام را درگیر خواهد ساخت. بنابراین در صورت هندوسازی کشمیر و علیالخصوص چنانچه این روند با مهاجرت اجباری، خشونت و خونریزی همراه شود، قطعاً سکوت امروز جهان اسلام به خروش مسلمانان در سرتاسر جهان خواهد انجامید
سایر اخبار این روزنامه
سخنگوی دولت:
نپذیرفتن FATF خودتحریمی است
وزیر کار:
یارانه ثروتمندان از مهرماه حذف میشود
رئیس جمهور در جلسه هیات دولت:
امروز ایستادن واقعی در کنار امام حسین(ع)، رفع مشکلات مردم است
الرای مدعی شد:
اروپا به دنبال برگزاری مذاکراتی میان ایران و آمریکا در کویت است
بازتاب برکناری جان بولتون و برملا شدن اختلاف شدید درکاخ سفید
فرار نتانیاهو به پناهگاه از ترس موشکهای فلسطین !
کشمیر در اشغال کامل هند؛ فریادی که شنیده نمیشود
عرض ارادتی به آیتالله میرزاعلی احمدی میانجی در نوزدهمین سالگرد رحلت
آموزگار اخلاق و اخلاص
بادکنکی که ترکید
رئیس جمهوری در پاسخ به نامه سه خواهر روستایی در استان کرمان:
دولت به آبادانی روستای شما کمک خواهد کرد
کتابهای درسی مدارس سیستان و بلوچستان رایگان توزیع میشود
60 درصد آمریکاییها ترامپ را شایسته انتخاب دوباره نمیدانند
تحلیل سیاسی هفته