روزنامه فرهیختگان
1398/06/30
عقب نشینی حداکثری ترامپ
با هدف قرار گرفتن آرامکو دوباره موجی از تنش در منطقه بهپا شد و رسانههای غربی هرچه در توان داشتند گذاشتند تا بگویند ایران پشت ماجرای حمله به تاسیسات نفتی عربستان بوده، لذا باید آماده واکنش متقابل باشد. رسانهها حتی تصاویری را منتشر کردند که حرفهای سخنگوی انصارالله را هم به کلی رد میکرد و میگفت از اهواز یا حوالی آن موشکها شلیک شده و پهپادها برخاستهاند. اما در این ماجرا آمریکاییها با وجود پروپاگاندای سنگین رسانهای و تولید اخباری چون جلسه ترامپ با فرماندهان نظامی از احتمال آغاز درگیری و حمله به ایران خبر دادند اما همزمان این را هم گفتند که سعودی خود باید از منافعش دفاع کند و... نهایتا هم عصر روز گذشته ماجرا را به چند تحریم جدید که البته جدید هم نیستند،ختم کردند و مورد اصلی آن یعنی بانک مرکزی قبلا تحریم شده بود.همچنین صندوق توسعه ملی هم به علت تحریم بانک مرکزی عملا نمیتوانست در شرایط عادی به فعالیت خود ادامه دهد . آمریکا البته برخلاف فضاسازی رسانهای در ماجرای موازی دیگری که تلاش میکرد بهگونهای بهعنوان ابزار تهدید مورد استفادهاش ابتدا از عدم صدور روادید برای حضور حسن روحانی و محمدجواد ظریف سخن گفت اما نهایتا این روادیدها هم صادر و اعلام شد ظریف جمعهشب عازم نیویورک خواهد شد. این موارد البته در گذشته مخصوصا در چند ماه اخیر هم نمونههایی داشته است که قابل بررسی هستند. از خط و نشان نظامی تا تقدیر و تشکر چند روز بعد از آنکه سفر نخستوزیر ژاپن به تهران برای انتقال پیام ترامپ به رهبران ایران و میانجیگری میان تهران و واشنگتن بیهیچ دستاورد خاصی به پایان رسید، به ناگاه خبری در رسانهها پیچید که حکایت از انهدام یک فروند پهپاد فوقپیشرفته جاسوسی آمریکا داشت؛ پهپادی که گفته میشد بهدلیل نقض حریم هوایی ایران بر فراز تنگه هرمز هدف آتش پدافند نیروی هوافضای سپاه قرار گرفته است.سرنگونی گلوبالهاوک از دو نظر حائز اهمیت بود؛ نخست بهلحاظ ویژگیهای فنی منحصربهفرد که باعث شده بود تنها دو فروند از این پرنده 180 میلیون دلاری در اختیار نیروی دریایی ارتش آمریکا قرار داشته باشد و شکار آن بهلحاظ نظامی کاری باشد کارستان و دوم غافلگیری آمریکاییها از عملیشدن تهدیدات ایران مبنیبر آتشگشودن روی نظامیان آنها. نیروی دریایی سپاه اگرچه هواپیمای نظامی P8 را هم با 35 سرنشین در تیررس داشت اما آنطور که اعلام شد ترجیح داد به همین میزان بسنده کرده و به روشنکردن واقعیتهای میدانی برای آمریکا جهت ایجاد تغییر در دستگاه محاسباتی آن اکتفا کند. اما واکنش مقامات آمریکایی به این ماجرا درسآموز بود. ترامپ که تا آن زمان انتظار چنین واکنشی را از سوی ایران در مواجهه با پهپادهای جاسوسی ایالات متحده نداشت ابتدا در توئیتی نوشت: «ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد» و بعد در پاسخ به سوال خبرنگاران از واکنش آمریکا گفت «بهزودی متوجه میشوید.»
او البته خیلی زود از فضاسازیها درباره پاسخ نظامی به اقدام ایران، دندهعقب گرفت و بهرغم آنکه برخی رسانهها از تصمیم کاخ سفید برای حمله نظامی به ایران خبر میدادند، در حاشیه دیدار با نخستوزیر کانادا، همه ماجرا را به خطایی فردی و نه اقدامی عمدی از سوی نظامیان ایران تقلیل داد و گفت: «باورش برایم سخت است که کسی عمدا این کار را کرده باشد.» رئیسجمهور ایالات متحده برای آرامکردن تنشهای لفظی میان دو طرف هم که شده ترجیح داد بگوید: «احساسم این است که این اشتباه یک نفر بوده، کاری کرده که نباید میکرد. مرتکب اشتباه شده است. نمیگویم که آن کشور اشتباه کرده است، بلکه یکی از افراد تحت فرماندهی اشتباه کرده است.»
این در حالی بود که همزمان «نیویورکتایمز» گزارش داده بود پرزیدنت ترامپ دستور انجام یک حمله محدود را به ایران صادر کرده بود؛ اما چند ساعت مانده به آغاز حمله، این تصمیم را لغو کرد. حملهای که براساس ادعای این روزنامه آمریکایی، قرار بود در آن برخی رادارها و سکوهای پدافند موشکی ایران هدف قرار گیرد.
ترامپ در پاسخ به سوالی درباره تلاش اعضای دولتش برای سوق دادن او بهسوی درگیری با ایران هم خیلی شفاف و با صدایی بلند گفت: «نه، نه، بههیچوجه» و این نکته را یادآور شد که تبلیغات انتخاباتی او اساسا مبتنیبر پایان این جنگهای بیپایان بوده است.
جناب پرزیدنت البته در ادامه برای آنکه کار از محکمکاری عیب نکند از ایران برای سرنگوننکردن هواپیمای نظامی سرنشیندار P8 که همزمان با گلوبالهاوک در آسمان ایران حضور داشت، قدردانی هم کرد و ضمن خردمندانه خواندن این تصمیم مقامهای ایرانی گفت: «ما بابت این تصمیم از آنها سپاسگزاریم.» ۴ روایت دریایی از عملیات روانی تا ائتلاف با بحرین میخواهیم یک روایت کاملا دریایی را با هم مرور کنیم؛ البته یک روایت چند قسمتی، روایتهایی که هرکدام بهخوبی نشان میدهند آمریکا و متحدانش در ماههای اخیر چندینبار خواستهاند با ادعاهای واهی علیه ایران فضاسازی کنند اما ناکام ماندهاند و حتی آنجایی که اقدام کردهاند در رسیدن به هدف ناتوان بوده و کاری از پیش نبردهاند.
اول اردیبهشت دهه سوم خود را میگذراند، به نقلی چهار و به نقل دیگر 9 کشتی که حتما دو فروند آن متعلق به عربستانسعودی بودند در بندر الفجریه امارات مورد حمله قرار گرفتند. امارات ساعتی بعد با تایید خبر گفت عملیات خرابکارانه رخ داده است. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا بهسرعت انگشت اتهام را به سمت ایران گرفت و گفت ایران پشت حملات به نفتکشها در الفجیره بوده است. فردای آن روز «رویترز» گزارش داد برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم مواضع پمپئو را تایید کرده و گفته ایران تهدیدی فزاینده است.
همان زمان خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گفت که بر پایه نخستین بررسیهای یک تیم از ارتش آمریکا، ایران یا نیروهای مورد حمایتش مواد منفجره برای ایجاد سوراخ در کشتیها بهکار بردهاند. «رویترز» هم نوشت یک مقام آمریکایی آشنا به امور امنیتی و اطلاعاتی گفته است ایران مظنون اصلی برای این عملیات است، اما به گفته این مقام آمریکایی، ایالات متحده مدرک قانعکنندهای دراینباره ندارد. در این میان دونالد ترامپ ناگهان به میدان آمد و گفت: «اگر ایران گامی علیه آمریکا بردارد، متحمل رنج زیادی خواهد شد.» ترامپ که در میان خبرنگاران در کاخ سفید سخن میگفت، با تهدید ایران، تهران را از انجام «اشتباهی سهمگین» برحذر داشت.
همین زمان که خیلیها از گستردهشدن تنش در منطقه سخن میگفتند و احتمال آغاز درگیری با ایران، گزارش عملیات به سازمانملل در حالی منتقل شد که هیچ نامی از ایران در آن نبود. مقامات آمریکایی هم بعدها دوباره اعلام کردند نتوانستهاند اسناد و اطلاعات دقیق که ایران را مجری این عملیات معرفی کند، به دست آورند.
دوم همزمان با دیدار آبه شینزو و رهبر انقلاب، دو نفتکش در دریای عمان مورد حمله قرار گرفتند. با وجود اینکه ایران نخستین کشوری بود که عملیات امدادرسانی را آغاز و خدمه این کشتیها را نیز به خاک خود آورد، آمریکاییها تمامقد ایستادند که مهاجم ایرانیها بودهاند.
«سنتکام» با انتشار ویدئویی مدعی شد که عملیات توسط قایقهای تندروی سپاه پاسداران رخ داده است و بعدا نیز ارتش آمریکا طی بیانیهای مدعی شد که عوامل ایران عامل حمله به کشتیهای نفتکش در دریای عمان بودهاند. ارتش آمریکا افزود با همکاری متحدان منطقهای این کشور درباره حمله به این دو کشتی نفتکش تحقیق کرده است.
چند روز بعد خبرگزاری «رویترز» گزارش داد که نیروی دریایی آمریکا با به نمایش گذاشتن تکههایی از یک مین آهنربایی و آهنربای برداشته شده از بدنه یکی از کشتیهای نفتکش مدعی شده است، مینها همانندی قابلتوجهی با انواع ساخت آنها در ایران دارند.
این خبرسازی که با شدت و حدت زیادی پیگیری میشد و هدف آن هم توسعه تنش عله ایران و به گفته آمریکاییها ایجاد یک ائتلاف منطقهای بود، با اظهارنظر مالک کشتی کوکوکا کارجس (Kokuka Courageous) ناگهان فرو ریخت، چراکه او اعلام کرد اساسا نفتکش مزبور بر اثر برخورد به مین آسیب ندیده است. همین هم باعث شد که آمریکا از مواضع قبلی خود بهصورت جدی عقب بنشیند یا حداقل پیگیری آنها را مسکوت بگذارد.
سوم وقتی استنا ایمپرو توقیف شد، تلاشها برای ایجاد ائتلاف دریایی علیه ایران جدی شد. آمریکاییها که حالا انگلیس را هم کنار خود میدیدند تلاش کردند ائتلاف گستردهای را علیه ایران به راه بیندازند و در نتیجه از بسیاری از کشورها برای پیوستن به این ائتلاف کمک خواستند. پمپئو در این مورد ابراز کرد از 60 کشور جهان برای پیوستن به این ائتلاف کمک خواسته است. نهایت تلاش آنها اما برای دو ابرقدرت بزرگ جهان بسیار ناامیدکننده بود. راهاندازی ائتلافی نیم بند با سه، چهار کشور که یکی از آنها جزیره کوچک بحرین بود بهسرعت مشخص کرد آمریکا حتی آنجایی که میخواهد اقدام بزرگی انجام دهد هم دیگر توان گذشته را ندارد. ترامپ در شرایطی که به چنین نتیجهای رسیده بود، واکنش متفاوتی داشت و گفت: «چین و ژاپن خودشان از کشتیهایشان در تنگه هرمز محافظت کنند.»
چهارم وقتی که جبلالطارق یا همان انگلیس مجبور شد «گریس-یک» را آزاد کند، آمریکاییها برای آنکه از این اقدام جلوگیری کنند خود را به زمین و زمان زدند. ابتدا وزارت دادگستری آمریکا از جبلالطارق خواست براساس توافق استرداد قضایی متقابل، این کشتی را توقیف کرده و به آمریکا تحویل دهد، اما تیرش به سنگ خورد و جبلالطارق نه اینکه نخواهد، نمیتوانست به این نامه پاسخ مثبت دهد. بعد از آن اعلام شد آمریکا خدمه و ناخدای آدریاندریا را ابتدا تطمیع و سپس تهدید کرده تا با این کشور بر ضدایران همکاری کنند که البته بازهم نتیجهای نگرفت و نهایتا مجبور شد ابتدا ناخدا و خدمه و سپس خود نفتکش آدریاندریا را در لیست تحریم بگذارد. این اقدام اما تاییدکننده ناتوانی آمریکا از اقدام جدید علیه ایران بود، چراکه نهتنها مشکلی برای آدریاندریا پیش نیامد بلکه پس از توقف در چند بندر، مسیر خود را به سمت سوریه تغییر داد و محموله خود را بهسادگی هرچه تمامتر به مقصد تحویل داد. نمی خواهم وارد جنگ شوم حمله بیسابقه انصارالله به تجهیزات نفتی آرامکو از همان ابتدا انگشتاتهام سعودی و همپیمانان آمریکایی آن را بهسوی ایران نشانه رفت. این البته در حالی بود که حوثیها بلافاصله مسئولیت این عملیات را برعهده گرفتند و سخنگوی نیروهای مسلح یمن وابسته به انصارالله اعلام کرد یگان پهپادی ارتش و کمیتههای مردمی این کشور دو پالایشگاه بقیق و خریص را در قالب عملیات دوم «توازن بازدارندگی» هدف گرفتهاند. حملهای که حساب و کتاب سعودی درباره توان نظامی محور مقاومت را بدجور درهم ریخت و منجر به توقف نیمی از صادرات نفت عربستان و رسیدن قیمت این کالا به بالاترین میزان خود در چهارماه گذشته شد.
«سیانان» این عملیات را بهلحاظ نظامی سرفصل جدیدی در محاسبات تسلیحاتی ارزیابی کرد و نوشت: «ترکیبی از چند موشک کروز و پهپاد که روی هم یکمیلیون دلار هم نمیارزیدند، توانستند با عبور از بالای سر تجهیزات چندمیلیارد دلاری که عربستان خریداری کرده به تاسیسات آرامکو ضربه بزنند و پنج درصد تولید نفت جهان را مختل کنند.»
گذشته از آن بهطور مشخص مهمترین سوال درخصوص این حملات آن بود که اگر پهپادهای حوثیها این حجم از آسیب را به تولید نفت سعودی وارد کردهاند، عملیشدن تهدیدات ایران درباره صادرات نفت از منطقه میتواند چه مقدار آسیبی بههمراه داشته باشد؟
فارغ از ارزیابیهای فنی، موضع آمریکا درباره مقصر ماجرا روشن بود. دونالد ترامپ، در نخستین واکنش به این حمله گفت واشنگتن آماده اقدام نظامی است. او تنها یک روز بعد از این حملات در توئیتی مدعی شد میداند چه کسی پشت آن بوده و گفت کشورش آماده اقدام نظامی است. ترامپ البته در این توئیت نامی از ایران نبرد، اما مقامهای آمریکایی از آغاز اعلام حمله به تاسیسات نفتی عربستان، انگشت اتهام را بهسوی ایران نشانه رفتند. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در این زمینه یکی از اولینها بود. او ساعاتی پس از این ماجرا، تهران را مسئول تقریبا 100 حمله به تاسیسات نفتی عربستان خواند و گفت: «با اطمینان کامل اعلام میکنم که مقامات ایران در پشت حملات به پالایشگاه آرامکو قرار دارند.»
ایندست مواضع البته مثل ماجرای پهپاد خیلی دوام نداشت و زودتر از آنچه تصورش میرفت به گردش 180 درجهای دچار شد. ترامپ چند روز بعد در پاسخ به این پرسش خبرنگاران که آیا معتقد است ایران عامل این حمله بوده، اگرچه این گزاره را تلویحا تایید کرد، اما گفت «اینطور بهنظر میرسد» و بلافاصله تصریح کرد «با وجود تمام حرفهای گفتهشده، ما مطمئنا تمایل داریم که از جنگ [با ایران] بپرهیزیم» و افزود «نمیخواهم با هیچ طرفی وارد جنگ شوم.» ترامپ حتی از این هم عقبتر رفت و در یک پیام توئیتری نوشت: «حملهای که به عربستان شد، به عربستان بود. به ما نبود. من نمیخواهم درگیر شوم.» او رسما از بار توقعات شکلگرفته مبنیبر ورود نظامی به ماجرا در حمایت از عربستان شانه خالی کرد و حاکمان ریاض را به آن واداشت تا خود فکری به حال خودشان کنند. رایان کراکر، سفیر سابق آمریکا در عراق این موضع رئیسجمهور ایالات متحده را صحیح دانست و تصریح کرد: «ما با عربستان پیمان نظامی نداریم و موظف به دفاع فیزیکی از این کشور نیستیم.» «سیبیاس» هم به نقل از جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا نوشت ترامپ هنوز هیچ واکنش نظامی به حملات آرامکو از پنتاگون درخواست نکرده است. رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته به نقل از مقامهای پنتاگون نوشته بودند ترامپ در واکنش به اهداف نظامی پیشنهادی ارتش در ایران، گفته تمایلی به اقدام نظامی که عواقب آن آمریکا را به یک جنگ رویارو با ایران بکشاند، ندارد و از ژنرالهای خود خواسته گزینههای بهتری برایش فراهم کنند. در این رابطه «انبیسی» با اشاره به اختلاف درمورد نحوه برخورد با ایران در کاخ سفید نوشت اگرچه برخی مقامهای دفاعی آمریکا خواهان استفاده از گزینههایی مانند حمله به تاسیسات نفتی ایران در پاسخ به اتفاقات اخیر شدهاند، اما در جلسه اخیر سران دفاعی آمریکا و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با گزینههایی که به درگیری نظامی منجر میشد، مقابله کرده و خواهان استفاده از رویکردی شده که به درگیری نظامی با ایران منجر نشود.
همه اینها در حالی است که روز چهارشنبه کاشف به عمل آمد مجموعه این عقبنشینیها ریشه در پاسخ تند ایران به تهدیدات اولیه مقامات آمریکایی داشته است. دراینباره رسانهها نوشتند وزارت امور خارجه ایران در بدو امر در یادداشتی رسمی به سفارت سوئیس، درباره انتساب این حملات به جمهوری اسلامی هشدار داده و یادآور شده که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، بلافاصله پاسخ داده میشود و دامنه آن نیز به منشأ تهدید محدود نخواهد شد. هشداری که در ماجرای خط و نشانهای نظامی مقامات آمریکایی بعد از انهدام پهپاد گلوبالهاوک هم سابقه داشت و به عقبنشینیهای قابلتأمل و کمسابقه آنها منتهی شد. حالا پمپئو که برای تصمیمگیری درباره آخرین اقدامات مشترک به ریاض و دبی رفته، سفر خود را برای تشکیل ائتلافی دیپلماتیک دانسته و اعلام کرده است «ما میخواهیم ائتلافی برای دستیابی به صلح ایجاد کنیم»؛ اظهاراتی که باید آن را جدیدترین مصداق عقبنشینیهای پیشگفته تلقی کرد. چرا اصلاحطلبان مصرند کشور را در آستانه جنگ توصیف کنند؟ همیشه هستند کسانی که مقابل دشمن عقب بنشینند، حتی اگر دشمن در حضیض خود باشد. اصلا هم عجیب نیست که با یک فریاد بلند ترامپ یا پمپئو هم بترسند و هم نسخه ترس را برای دیگران بپیچند. قبلا در «فرهیختگان» گفته بودیم اصلاحطلبان تندرو افرادی را میان خود دارند که مرور مواضعشان گویای این است که بیش از آنکه در جبهه خودی باشند در کمپین ترامپ هستند. نوشتیم عدهای از آنها زمانی که ترامپ تندی میکند، میگویند اکنون تنها فرصت مذاکره است و اگر با ترامپ پشت یک میز ننشینیم و توافق نکنیم حتما جنگ ما را پشتمیز مذاکره خواهد کشاند، ادله برای آن هم کم نبوده و نیست. این افراد البته زمانی که ترامپ عقب نشسته و بهصورت محسوسی مشخص است گزینهای برای اقدام ندارد بازهم نسخه مذاکره میپیچند و 180 درجه مقابل نظر قبلیشان میگویند: «چون امروز ترامپ در موضع ضعف است باید مذاکره کنیم.» این وضعیت زیگزاگی همیشه وجود دارد و اگر سیر اظهارنظرهای داخلی را مرور کنیم میبینیم این جریان از هر فرصت و بهانهای برای ارائه چنین تحلیلهایی استفاده میکند، حتی اگر ببیند منطق ایران در ماههای گذشته بر قدرت رسانهای طرف مقابل چربیده و نهتنها اجازه توسعه فشارها را به ایران از تهدید نظامی و عملیات پهپادی گرفته تا تحریم اقتصادی نداده است بلکه در نقاطی باعث عقب رفتن دشمن و سست شدن تهدیدها و تحریمها هم شده است. اما چه کنیم که این جریان در هر شرایطی از آمریکا و واکنش تند این کشور میترسد و دائم دلنگران حمله و جنگ است.
برای مثال، یک نمونه اظهارنظر را ببینید. حمیدرضا جلاییپور، فعال سیاسی اصلاحطلب یادداشتی با عنوان «آیا جنگ نمیشود، تضمین شده است؟» را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده و در بخشهایی از آن آورده است : «رخدادهای اخیر در عربستان نشان میدهد که «جنگ نمیشود» واقعیتی تضمینشده نیست. تحلیل بدبینانه از انفجار آرامکو این است که هر وقت زمینه مذاکره بین آمریکا - ایران فراهم شده یک عملیات نظامی در منطقه انجام شده و زمینه مذاکره را تغییر داده است. و تحلیل خوشبینانه از نظر خود عاملان عملیات آرامکو لابد این است که این عملیات زمینهسازی برای مذاکره از موضع قدرت ایران با آمریکاست. اینک اگر در یک افق نزدیک زمینه مذاکره در آینده نزدیک بین ایران و غرب فراهم نشود و ایران بهتدریج به وادی جنگ بیفتد نشان میدهد نباید ارزیابی خوشبینانه داشت و گزاره «جنگ نمیشود» تضمینشده نیست و چهبسا کشورهایی مثل روسیه (و حتی رژیم صهیونیستی) از منازعات جاری سود ببرند. لذا نخبگان دلسوز جامعه نباید «جنگ نمیشود» را تضمینشده تلقی کنند و با سنجش ابعاد و پیامدهای رخدادهای جاری در منطقه از حاکمیت بپرسند ایران دارد به کجا میرود؟»
مثال دیگر یادداشت علی بیگدلی از فعالان اصلاحطلب در روزنامه «آرمان ملی» است، جایی که او هم گزارههایی را درخصوص وقوع جنگ میآورد و نهایتا تنها با آرزو کردن، امیدوار است جنگی رخ ندهد. او در این روزنامه در یادداشتی با عنوان «مقصر واقعی «بقیق» کیست؟» نوشته بود: «هرچند ممکن است فکر کنیم این حمله یک نمایش قدرتی از سوی حوثیها بوده باشد، اما میتواند با عواقب ناجوری روبهرو شود چون با سرنوشت یک جهان مواجه است. اگر کوچکترین اقدام تلافیجویانهای از طرف آمریکا یا عربستانسعودی نسبت به ایران صورت بگیرد، قطعا منطقه با یک حادثه ناگواری روبهرو خواهد شد که امیدواریم اینگونه نشود.»
حالا میتوانید این اظهارنظرها را دقیقا کنار حرفهایی که در اردیبهشت و خرداد و مخصوصا ایامی که ایران پهپاد گلوبالهاوک را هدف قرار داده بود، بیان میشد؛ بگذارید و ببینید که چقدر این درصد مشابهت بالاست. آن زمان اصلاحطلبان نگران تشدید تحریم، جنگ و فلجشدن ایران بودند و عبور از این مرحله را صرفا در قبولکردن شرط مذاکره میپنداشتند و اینبار هم دوباره امکان جنگ را زیاد میدانند و دوباره راه افتادهاند تا به قول خودشان تدبیری دیپلماتیک برای جلوگیری از جنگ بیابند.
اما جالبتر اینکه این افراد نهتنها به تجربههای گذشته اعتنایی نمیکنند، ظاهرا بنا هم ندارند اقدامات یمنیها، اظهارنظرها و مدارکشان مبنیبر انجام عملیات از خاک یمن یا نقاطی در عربستان را دارای اصالت بدانند و بالاتر از آن عقبنشینی محسوس ترامپ و پمپئو از مواضع خود را در ماجرای آرامکو و تنها گذاشتن عربستان هم نمیخواهند ببینید، لذا بازهم تلاش میکنند در شیپور جنگ بدمند و ایران را در آستانه پرتگاه توصیف کنند.
اما اینکه چرا اصلاحطلبان رادیکال اینگونه نظر میدهند و تحلیل میکنند، خود معمایی است. بهتر است از تحلیلهای انتخاباتی یا داشتن غرض و مرض بگذریم و بگوییم چراییاش را واقعا نمیدانیم، اما هرچه هست باید گفت نظر این افراد و جمعبندیشان قطعا براساس تجربه و تحلیل واقعیتهای میدانی نیست که اگر بود، اینگونه نظر نمیدادند و اینطور تحلیل نمیکردند.
سایر اخبار این روزنامه


