تریدینگ فایندر

چرا روحانی با مردم سخن نمی‌گوید؟

داریوش قنبری: در شرایط فعلی رئیس جمهور گفت‌وگو هم نکند ایرادی ندارد زیرا مهم حل مشکلات است
فیاض زاهد: روحانی صحبتی ندارد چون اتفاقاتی در داخل و خارج می‌افتد پسند او نیست
آفتاب یزد- گروه سیاسی: حسن روحانی رئیس جمهوری، در اوج فشارهایی که از خارج و داخل به او و دولتش وارد می‌شود این روزها نه نشست خبری برگزار می‌کند و نه حتی در گفت‌‌و‌گویی تلویزیونی برای پاسخ دهی به پرسش‌ها حاضر می‌شود. ترجیح او این است که به صورت مونولوگ در قالب نشست‌های هیئت دولت و سخنرانی‌هایش بنابه فراخور موضوعی که می‌پسندد اظهارنظر و بعد هم دور از سوال و جواب، مکان را ترک کند.
این در حالی است که حسن روحانی در زمانی که مذاکرات برجام به نقاط مطلوبی رسیده بود هر سه ماه یک نشست خبری با حضور رسانه‌ها اعم از خبرگزاری‌ها و مطبوعات خارجی و داخلی برگزار می‌کرد و مسرورانه به سوالات خبرنگاران پاسخ می‌داد و البته در تمامی این نشست‌ها ضمن اشاره به اهمیت برجام، به مقایسه عملکرد کارش با دولت احمدی نژاد می‌پرداخت. بعد از به نتیجه رسیدن برجام و پایان ماه عسل روحانی، تعداد این نشست‌های خبری به جای فصلی، به یک عدد درسال رسید. تا اینکه او به جای برگزاری چنین نشست‌هایی ترجیح داد تا در تلویزیون حضور بیابد و به پرسش‌های مجری تلویزیونی پاسخ دهد و امروز بعد از گذشت ماه‌ها دیگر نه تنها از نشست خبری، خبری نیست بلکه از حضور در صداو سیما هم برای پاسخ به سوالات مجری یا تلاش برای اقناع افکار عمومی هم همینطور.
تریدینگ فایندر


این در حالی است که دولت وی در اوج مشکلات این چند ماهه، مدت‌ها بدون سخنگو نیز بود تا سرانجام علی ربیعی به این سمت برگزیده شد. حسن روحانی اکنون اما خودش در برابر سوال و جوابی قرار نمی‌گیرد و ترجیح می‌دهد تا در پشت تریبون‌ها اظهارنظر کند. اما نکته اینجاست که آیا با این اوصاف می‌تواند افکار عمومی ناراضی از وضعیت کنونی را اقناع کند؟ انفعال حسن روحانی در این زمینه در حالی است که برخی عملکرد محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری سابق را در تلاش‌هایش برای اقناع مردم، حتی در اوج تحریم‌ها و قطعنامه‌های ضد ایرانی و وجود فشار در کشور کاراتر و بهتر ارزیابی می‌کنند. این عده معتقدند که محمود احمدی نژاد علی رغم اشتباهاتش می‌توانست به گونه‌ای با مردم سخن بگوید و یا به شکلی در رسانه‌ها حاضر شود و خود را در معرض پرسش و پاسخ‌ها قرار دهد که تا حدی آن‌ها را راضی یا امیدوار نگه دارد. حتی طرح‌های سراسر ایراد خود را خوب جلوه می‌داد و اعتماد مردم را به خوبی جلب می‌کرد.
اما چرا امروز حسن روحانی به جای فرار از سوال و جواب و اقناع افکار عمومی، سعی نمی‌کند تا گفتمان یکسویه خود در پشت تریبون‌ها را به پاسخگویی به مردم و رسانه‌ها تغییر دهد و با دفاع از خود جو فعلی علیه دولت را کنترل کند؟
>فقدان اعتماد به نفس روحانی
فیاض زاهد استاد دانشگاه با بیان اینکه این اتفاق بیانگر روشن نبودن تکلیف حسن روحانی با خودش و افکار عمومی از نظر روانی است به آفتاب‌یزد گفت: آقای روحانی پرونده‌های مختلفی را در ذهن خود و اذهان اعضای کابینه‌اش باز می‌بیند که سرنوشت آن ناروشن است، روحانی اکنون با فقدان اعتماد به نفس روبه رو است و نگران است که به هر کدام از این پرونده‌ها ورود پیدا کند این موضوع، وضعیت او را شکننده تر نماید. به نظر می‌آید در داخل کشور نیز آن اجماع موثر برای تحقق یک هدف سیاسی و بین‌المللی وجود ندارد. به وضوح می‌شود لا به لای اظهار نظرها، مداخله‌ها و دخالت‌های افراد غیر مرتبط با دولت را دید و به سختی کار او پی برد.
زاهد افزود: بسته بودن دست او در اینکه تصمیمات جدی راهبردی و بنیادی بگیرد، اختلاف نظر میان نحوه تعامل با رفتار دولت آمریکا و اروپا و عدم انطباق و موافقت ذهنی- سیاسی رئیس جمهور با کنش‌هایی که در داخل و خارج کشور صورت می‌گیرد باعث شده است تا حسن روحانی دچارنوعی بی عملی، سکوت و انتزاع سیاسی شود. شاید از این جهت که عدم اظهار نظر امروز او در مسائل مختلف، هزینه‌های سیاسی بین‌المللی برای دولت ایران ندارد، سکوت امروزش یا در بهترین حالت متکلم وحده بودنش و قرار نگرفتن در برابر پرسش‌های مردم و رسانه‌ها را از بعد بین‌المللی منطقی جلوه دهد، ولی از بعد داخلی به دلیل این که افکارعمومی را در تردید و بلاتکلیفی قرار می‌دهد و مخالفان بی‌انصاف او را پر سر و صدا و میدان‌دارتر می‌کند به ضرر او و همفکرانش تمام می‌شود.
وی ادامه داد: باید به او توصیه کرد که ضمن آنکه سخنگوی او جدی تر به تبیین نظرات رئیس جمهور همت کند، خود ایشان هم ارتباط معناداری را چه از طریق کنفرانس‌های خبری و چه از طریق گفت‌‌و‌گوهای رادیویی و تلویزیونی -با همه ایراداتی که وجود دارد- برقرار کند.
زاهد البته به این نکته نیز اشاره دارد که یکی از مشکلات دیگر این است که دولت روحانی صداو سیما را به عنوان یک نهاد و رسانه ملی در جهت تبیین و تنویر افکار عمومی در ساختار نظام جمهوری اسلامی نمی‌بیند، بلکه بیشتر آن را به عنوان رقیبی ارزیابی می‌کند که تنها کار را برای دولت سخت‌تر کرده و چوب لای چرخش گذاشته است.
>محدودیت‌های روحانی
وی درباره وعده گزارش‌های صدروزه‌ای که روحانی هیچ گاه انجام نداد، می‌گوید: امروز که اصلا نباید انتظار این گزارش‌های صد روزه را داشت. روحانی آچمز است به این معنا که بسیاری از اتفاقاتی که در صحنه داخلی و خارجی ایران رخ می‌دهد مورد پسند او نیست و وی با آن مخالفت دارد. از طرفی با محدودیت‌های فراوانی روبه روست و نمی‌تواند در مقابل این اتفاقات ناخوشایند اقدام موثر و جدی متناسب انجام دهد. به نظر می‌رسد با حسن روحانی مسخ شده‌ای روبه رو هستیم که از خودش و ارزش‌هایی که به آن باور دارد فاصله زیادی گرفته است و به همین خاطر نمی‌تواند با مخاطبان و افکار عمومی خویش ارتباط برقرار کند. جناح رادیکال هم که مسئول بسیاری از مشکلات است نه تنها امروز بابت اقداماتی که انجام داده متاثر نیست بلکه با گستاخی، رئیس جمهور را مضحکه و مسخره می‌نامد.
زاهد اضافه می‌کند: فاصله گرفتن معنادار حسن روحانی با بدنه اجتماعی و طرفدارش به ضرر او تمام شده است، او نتوانست ارتباط خودش را با شخصیت‌ها و نهادها، احزاب و مراجع اجتماعی که حامیان او بودند، حفظ کند. اینکه این نهادهای مرجع و احزاب به جای دولت صحبت کنند نیز اتفاق نیافتاد وهمین موضوع، کار دولت حسن روحانی را سخت تر کرده است. به نظرم یکی از سخت‌ترین دوران یک دولت را شاهد هستیم. دولت حسن روحانی از یک طرف نمی‌تواند فریاد بزند و از طرفی دیگر نمی‌تواند توضیح دهد که با چه جنس از مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند.
زاهد درباره اینکه عدم اقناع افکار عمومی چه برسر دولت خواهد آورد، اظهار کرد: بلاها را همین الان می‌بینیم. در پایش‌هایی که در ماه‌های گذشته انجام شده است مشخص شده که میزان محبوبیت او در مقایسه با دولت احمدی‌نژاد بسیار پایین‌تر است. چون وضعیت اعتماد اجتماعی بغرنج است. از طرفی جریان رادیکال معتقد است هرچه قدر فشارها و شرایط کشور را بدتر کنیم، آن موقع منویاتمان را می‌توانیم اجرا کنیم، این منویات می‌تواند پرونده هسته‌ای، برجام، محدودیت در گشایش‌های اجتماعی و محدود کردن فضای سیاسی بیش از گذشته باشد.
>مشکل اصلی کجاست؟
داریوش قنبری فعال سیاسی اما در باره عدم اقناع سازی مردم توسط روحانی به نکته دیگری نیز اشاره می‌کند. او به آفتاب یزد گفت: مشکل اصلی در اینجاست که دولت روحانی تریبون قدرت مندی هم برای انتشار صحبت‌هایش در اختیار ندارد. صداو سیما در مقابل طیف حسن روحانی است. آن‌ها یا صحبت‌های او را گزینشی پخش می‌کنند تا حدی که گاهی حتی خلاف نیت‌هاو اظهارات اصلی روحانی از آب در می‌آید یا با هدف بهره برداری‌های خاصی که می‌خواهند از آن اظهارات داشته باشند، آن را انعکاس می‌دهند. صداو سیما سعی کرده تا آنجایی که امکان دارد شخصیت‌هایی که نمی‌پسندد را بایکوت خبری کند، در مورد حسن روحانی که امکان بایکوت وجود ندارد به صورت گزینشی به بیان افکار و دفاعیات او می‌پردازد.
وی اظهار کرد: روحانی تریبون یا رسانه‌ای هم سطح با صداو سیما هم ندارد که بخواهد نظراتش را در آن بیان و افکار عمومی را ازاین طریق اقناع کند. از گذشته دولت‌هایی که هم فکر با صداو سیما نبودند این مشکل را داشتند و می‌خواستند تا شبکه‌ای از شبکه‌های صداو سیما دراختیار دولت قرار بگیرد. اما هیچ یک به این هدف نرسیدند. اما در مورد احمدی نژاد وضعیت متفاوت بود. رسانه‌ها به ویژه صداو سیما در آن موقع، همراهی ویژه‌ای با او داشتند و حتی اخباری از دولت که چندان هم حائز اهمیت نبودند را پخش می‌کردند، از همین رو دولت او از لحاظ ابزار اطلاع رسانی مشکلی نداشت و می‌توانست بهتر مردم را قانع کند.
>اعتماد ندارید؟
از قنبری می‌پرسیم که اگر روحانی به صداو سیما اعتماد ندارد پس چرا نشست‌های خبری برگزار نمی‌کند و یا چندین ماه بدون سخنگو در اوج مشکلات اقتصادی سر می‌کرد؟ پاسخ می‌دهد: می‌پذیرم که اقناع افکار عمومی در شرایط فعلی کار دشواری است، از سویی به نظر من اقناع افکار عمومی صرفا برعهده شخص حسن روحانی نیز نباید باشد، بلکه باقی بخش‌ها در حوزه‌های مختلف نیز باید در این زمینه کمک کنند، به هرحال شرایط کشورنیز، شرایط خاص و ویژه‌ای است. در شرایط فعلی افکار عمومی هم خیلی پذیرای صحبت و گفت و شنود نیست. مردم با توجه به مشکلاتی که دارند علاقه‌ای به شنیدن حرف ندارند. مسئولین هم در شرایط فعلی بیشتر به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند شرایط فعلی را که ناشی از متغیرهای خارجی و همراهی برخی متغیرهای داخلی بوده است، کنترل کنند. درد و آلام مردم با بهبود شرایط موجود و کنترل وضعیت کاهش می‌یابد و فعلا این افکار را با صحبت نمی‌توان اقناع کرد. از همین رو معتقدم که شاید حسن روحانی در شرایط فعلی گفت‌‌و‌گو هم نکرد، ایرادی ندارد، چون او باید به دنبال حل مشکلات در شرایط خاص کنونی باشد و زمانی که اوضاع اندکی بهتر شد به اقناع سازی افکار عمومی روی بیاورد وگرنه با نشست‌های خبری و گزارش و.... مردم راضی نمی‌شوند.
تریدینگ فایندر