روزنامه آرمان ملی
1398/07/15
انتقال پایتخت ممکن نیست
در طول اين سه دهه دولتهاي مختلف هرکدام در نحوه اجراي اين طرح نظر منحصربهفردي داشتهاند. براي نمونه در دولت سازندگي در دهه 60 و 70 شهرهايي نيز براي اين طرح برگزيده شدند و تحقيقات و برآوردي از هزينه اين انتقال هم به عمل آمد، اما عملا طرح به نتيجهاي نرسيد. در دولتهاي بعد هم طرحهاي مشابهي دنبال شد ازجمله تحويل زمين به کارکنان دولت و دستگاههاي مختلف براي ايجاد انگيزه مهاجرت که عملا اين طرحها نيز با شکست مواجه شد. بهنظر ميرسد براي اجراي اين طرح، مطالعه بيشتر و دقيقتر و طراحي يک برنامه جامع و نقشه راه، مانند اسناد بالادستي توسعه و افقهاي بيستساله نياز است. هرچند گاهي دولتهاي مختلف به همين برنامههاي توسعه و اسناد بالادستي کشور نيز پايبند نيستند.يکي از دلايلي که در موافقت اين طرح بيان ميشود، قرارگيري شهر تهران در معرض گسلها و احتمال آسيب فراوان در اثر زلزله است. پدر علم زلزلهشناسي ايران (دکتر بهرام عکاشه) در اين باره ميگويد: سرزمين ايران مستعد زلزلههايي به بزرگي 8 ريشتر است و همچنين 85درصد مساحت کشور ايران به ميزان زياد و خيلي زياد، زلزلهخيز است. نيمي از مردم کشور در 25 شهر زلزلهخيز زندگي ميکنند. خطر زلزله در 83درصد از شهرهاي ايران زياد و خيلي زياد و در 16درصد از شهرها متوسط است. تنها يکدرصد از شهرهاي ايران در معرض خطر زلزله نيستند. معضل بعدي که باعث ميشود اين طرح جذابيت پيدا کند، شلوغي، ازدحام جمعيت و آلودگي پايتخت است. اما بايد توجه شود در شرايطي که همچنان تبعيض به نفع پايتخت و توسعه نامتوازن شهرها وجود دارد، افراد براي دستيابي به خدمات بيشتر و بهتر، ناچار به زندگي در پايتخت يا نزديکي به آن ميشوند. حتي در صورت انتقال پايتخت به شهر ديگر، بدون رفع تبعيضها، مردم در پايتخت جديد تجمع خواهند کرد و معضلات محيط زيستي، ترافيک و مشکلات مسکن همچنان ادامه خواهد داشت. بهجاي تمرکز بر انتقال ميتوان با ساماندهي حملونقل عمومي ازجمله مترو و اتوبوس از ترافيک شهر کاست و يا با ايجاد کمربند سبز در اطراف شهر و ممانعت از ساختوساز از رشد بيرويه آن جلوگيري کرد و يا به توسعه شهرهاي اطراف تهران دقت و توجه بيشتري کرد تا از جذابيت زندگي در تهران در مقايسه با شهرهاي اطراف کاسته شود.در حال حاضر نرخ عوارض شهري (اعم از اخذ مجوزهاي ساخت، خدمات عمومي نظير آبرساني، گازرساني و برقکشي) براي ساخت مسکن در دورترين نقطه تهران با مرکزيترين قسمت آن تقريبا يکسان است که اين امر خود يکي از انگيزههاي رشد بيرويه شهر تهران است و دولت و شهرداري را مجبور به خدماترساني با کمترين هزينه براي دورترين نقاط شهر ميکند که در عمل کاري بسيار سخت و هزينهبر است و از کيفيت خدمات بهشدت ميکاهد.مشکلات پيش رو انتقال پايتخت
جابهجايي پايتخت چه بهصورت کامل و چه فقط انتقال پايتخت اداري - سياسي و دستگاههاي اجرايي نيازمند صرف هزينههاي هنگفت براي زيرساخت است. براي مثال در يک مورد انتقال وزارتخانه نياز به ساخت ساختمانهاي متعدد براي سازمانها، ادارات مربوطه، شرکتها و مؤسسات پيوسته در شهر مقصد دارد که تنها برآورد هزينه زيرساختهاي خود بخش نياز به تحقيقات دقيق و برنامه مشخص دارد. حال آنکه علاوه بر زيرساختهاي مستقيم قطعا در شهر مقصد، نياز به ساخت مسکن خدمات بخش عمومي براي ترافيک و حملونقل نيز ضروري خواهد بود و انتقال ادارات، شرکتها و سازمانهاي خصوصي و جمعيت نيز بهصورت زنجيرهوار و باانگيزه نزديکي به مراکز تصميمگيري و سهولت در انجام کار صورت خواهد گرفت. ازآنجا که کشور ايران با خشکسالي و کمبود منابع آب زيرزميني مواجه است، قطعا انتقال پايتخت و جمعيت زياد آن به شهرهاي مرکزي ايران نهتنها مشکلي را حل نميکند، بلکه به مشکلات کشور افزوده خواهد شد و در همان ابتداي طرح، براي تامين آب آشاميدني و يا شيرينسازي آب، هزينه و بار مجددي بر دوش کشور و اقتصاد ايران تحميل ميشود.
سایر اخبار این روزنامه
ايران در عراق ظرفيت كسب و كار خوبی دارد
رمزهای یکبارمصرف بانکی؛ ۳۳۰۰۰ تومان!
رسیدگی به پروندههای دانه درشت!
عربستان در محاصره ايران است؛ كوتاه میآيد
راز بازگشت شیخ نور
قبولی آقای دیپلمات در آزمون بهارستان
انتقال پایتخت ممکن نیست
آیا مجلس در رأس امور است؟
حق مسلم برگزاری تجمعات
مسمومیت سیاستگذاریهای مردسالارانه و فرهنگ صلح
کاراته ایران قهرمان لیگ جهانی
چرا ۳۰ درصد مردم روزنامه میخوانند
عراق و چالش سه بیماری مزمن
برج ميلاد و پل صدر نبايد ساخته ميشد
بازگرداندن اعتماد مردم سخت شده است
از مُهر من سوءاستفاده شده است