روزنامه آفتاب یزد
1398/07/20
اندر حکایت اظهارات وزیر ارشاد درباره مشکلات اقتصادی که مهمترین دلیل کوچ هنرمندان است
جانا سخن از زبان ما میگوییآفتاب یزد - یوسف خاکیان: پنجشنبه گذشته سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیدر جمع کارکنان اداره ارشاد فارس گفت: «مهمترین مساله امروز که باعث کوچ هنرمندان و فرهنگوران میشود بحث معیشتی، اشتغال، اقتصاد فرهنگ و هنر است که با طرحهایی همچون گذرهای فرهنگ و هنر و شهرهای خلاق نسبت به حل آن اقدام میکنیم که در شیراز گذر فرهنگ و هنر یک و دو آماده افتتاح است.»
شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم این اولین باری است که یک مقام مسئول از وزارتخانه ای مهم از زاویه دیگری درباره یکی از مسائل اساسی حوزه ای
که مسئولیت رتق و فتق امور آن را بر عهده دارد، اظهار نظر میکند. همواره در اظهارنظرهایی که از سوی مقامات دولتی (وزرای وزاتخانهها و معاونان آنان) مطرح میشود، شنیده ایم که اوضاع بر وفق مراد است و همه چیز اگر در حد عالی نباشد، حداقل در حد بسیار خوب است. اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیاما انگار روی دیگر سکه را نیز به اهالی فرهنگ و هنر و البته وزرای وزارتخانههای دیگر نشان داد. سیدعباس صالحی با همین جمله کوتاهی که در ابتدای این گزارش آمده به مسائل مهمیدر زمینه اوضاع و احوال عرصه فرهنگ و هنر اشاره کرده و با این اقدام عملا اعلام کرد که ما میدانیم در حوزه فرهنگ و هنر گرفتار مشکلاتی هستیم و برخی از فعالان این عرصه در تنگنا قرار دارند. اگر بخواهیم به واکاوی این بخش از اظهارات سیدعباس صالحی بپردازیم به نکات ریز و دقیقی برخواهیم خورد که در حوزه فرهنگ و هنر از درجه اهمیت بالایی برخوردارند. نکات ریزی که بی توجهی به آنها باعث شده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامینتیجه آن را کوچ هنرمندان و فرهنگوران بداند.
> معیشت
بی شک مهمترین دغدغه ای که زندگی برای انسانها ایجاد کرده معیشت است. موضوعی که میتوان از آن به عنوان اساس و بنیان زندگی فردی و اجتماعی بشر نام برد. معیشت در بخشهای مختلف جامعه حضوری چشمگیر دارد به قول معروف هر کاری که آدمیانجام میدهد بخش اعظمیاز آن دلیل معیشتی دارد. بخشی که میتوان از آن به عنوان اقتصاد نام برد. بی شک هنر و هنرمند نیز از این مقوله مستثنی نیست و اتفاقا با توجه به شرایطی که هنر برای زندگی هنرمند ایجاد میکند در اکثر موارد معیشت به عنوان سربرگ تمام زندگی این قشر قرار میگیرد. جدا از معیشت ایده آلی که برخی از هنرمندان (خاصه سینماییها) از آن برخوردارند باید قبول کنیم که بخش اعظمیاز زندگی هنرمندان به لحاظ معیشتی از کیفیت معمولی هم برخوردار نیست. در همین حوزه سینما بارها شاهد کوچ هنرمندان به خارج از کشور به سودای حضور در شبکههای ماهواره ای بوده ایم. هنرمندانی که پس از مهاجرت به آنسوی آبها همواره این موضوع را در مصاحبههای خودشان بیان کرده اند که
« تنها دلیلی که مرا مجبور کرد کشور خودم را رها کنم و به کشورهای دیگر مهاجرت کنم مشکلات معیشتی بود.» اینگونه هنرمندان همیشه با تاکید بر اینکه «ما کار دیگری به جز بازیگری نداریم و پرواضح است وقتی پیشنهادی برای ایفای نقش به ما نمیشود و یا اگر هم میشود دستمزدش آنقدر پایین است که نمیتوانیم آن را بپذیریم مشکلات معیشتی برایمان ایجاد میشود» اینگونه هنرمندان در ادامه با طرح این سوال که «مگر ما چقدر میتوانیم در دوران بیکاری از جیب بخوریم؟» به این موضوع اشاره میکنند که در این اوضاع و احوال، وقتی از سوی شبکههای ماهواره ای
به ما پیشنهاد کار میشود برای حل مشکلات معیشتی مان حتی با علم به اینکه ممکن است در آنجا با شکست مواجه شویم مجبوریم خانه و کاشانه خودمان را رها کنیم و به تصور حل شدن
مشکلات معیشتی مان مهاجرت کنیم تا در دیار غربت شانس خود را برای داشتن زندگی بهتر امتحان نماییم. اما حوزه بازیگری علیرغم شانسهایی که برای داشتن یک زندگی سطح بالا برای برخی از بازیگران ایجاد میکند تنها یکی از شاخههای فرهنگ و هنر است. بارها شاهد وضعیت معیشتی هنرمندان شاخههای دیگری هنر نیز بوده ایم و درد دل آنها را درباره اوضاع نابسامان معیشتی شان شنیده ایم. هنرمندانی که بی شک تعداد بسیار محدودتری از آنان این اقبال را داشته اند که به لحاظ معیشتی از اوضاع
ایده آلی برخوردار باشند. وضعیت بد معیشتی اینگونه
هنرمندان هم مختص به روزگار اکنون نمیشود و این اقشار مدتهای مدیدی است که با این شرایط دست و پنجه نرم میکنند. حوزههای مختلف فرهنگی و هنری مانند ادبیات، تجسمی، مجسمه سازی، سفالگری، منبت کاری، معرق، قلم زنی، موسیقی، تئاتر و ... از بخشهای مختلف فرهنگ و هنر هستند که هنرمندانشان در گذر زمان با امید به اینکه اوضاع بهتر خواهد شد به ادامه فعالیت در سرزمین خودشان پرداخته اند اما چیزی که نصیبشان شده بدتر شدن شرایط زندگی بوده است.
> اشتغال
از آنجا که موضوع اشتغال رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با مسئله معیشت زندگی هنرمندان دارد به بخشی از مسائل آن در موضوع معیشت اشاره کردیم اما آنچه مطرح شد تمام چیزی نبود که در واقعیت وجود دارد. برای بیان بخش دیگری از موضوعات مرتبط با اشتغال به ذکر دو مثال میپردازیم.
1- حوزه تئاتر و سینما را در نظر بگیرید. هر ساله تعداد انبوهی از دانشجویان و هنرآموزان رشتههای تئاتر و بازیگری به این امید که جذب بازار کار شوند، از دانشگاهها و همچنین آموزشگاههای بازیگری فارغ التحصیل میشوند. اما آنچه در واقعیت نصیبشان میشود، چیست؟ بیکاری و سرخوردگی بابت هزینه و زمانی که در راه یادگیری بازیگری صرف کرده اند. اگرچه ممکن است هیچکدام از این هنرآموزان به سودای داشتن زندگی بهتر از دیارشان کوچ نکنند اما همین موضوع بیانگر اوضاع نابسامان اشتغال در حوزه تئاتر و سینماست.
2- حوزه موسیقی نواحی را در نظر بگیرید. هر از چندگاهی خبر درگذشت یکی از اساتید عرصه موسیقی فولکلوریک منتشر میشود، اگر اهل موسیقی باشید با خواندن شرایط زندگی استادانی که دار فانی را وداع گفته اند در مییابید که آنها در شرایط معیشتی سختی زندگی میکرده و مدتها بیکاری کشیده و حتی گاها مجبور شده اند برای پرداخت بدهیها و درمان بیماری شان ساز خودشان را نیز بفروشد. پرسش اساسی اینجاست که واقعا چرا کسی دنبال یادگیری این نوع موسیقی نزد این اساتید نرفته تا بتواند پس از او راه وی را در عرصه موسیقی نواحی ادامه دهد؟ پاسخ این پرسش به شرایط زندگی سخت استادانی برمیگردد که سالهای عمرشان را در راه اعتلای موسیقی ای که در نگاه مدیریتی حوزه فرهنگ هیچ توجهی به آن نمیشود، هدر کرده اند. وقتی جوانی شرایط اسفناک زندگی یک استاد موسیقی فولکلوریک را میبیند از خودش میپرسد چرا باید راه او را ادامه دهم تا سرنوشتی شبیه سرنوشتی او دچارش شده نصیبم شود؟
> اقتصاد فرهنگ و هنر
فکر میکنید امروزه روز اقتصاد فرهنگ و هنر در چه شرایطی قرار دارد؟ برای روشنتر شدن پاسخ این پرسش چند مثال بیان میکنیم.
در حوزه هنرهای تجسمیسهراب سپهری را در نظر بگیرید. هنرمندی که سالهای سال است در دنیا رفته. در زمان حیاتش هم با آنکه تابلوهای نقاشی اش وجود داشتند اما کسی به آنها حتی نگاه هم نمیکرد. اما امروزه تابلوهای این هنرمند عنوان گرانترین تابلوهای نقاشی را در حراجیهای معتبر به خود اختصاص داده است.
در ادبیات محمود دولت آبادی را در نظر بگیرید. مدتی پیش در جلسه ای حضور داشتم که یکی از اساتید متنی از این نویسنده معتبر ادبیات معاصر را برای حضار قرائت کرد که در آن دولت آبادی از شرایط نابسامان اقتصادی در زندگی خود گفته و بیان کرده بود حتی برای گذراندن زندگی روزمره مجبور شده تن به کارهای بدهد که در شان نویسنده بزرگی مانند دولت آبادی نبوده است.
در حوزه سینما احمدرضا درویش را در نظر بگیرید که فیلم «رستاخیز» را ساخته است. گرچه درویش و گروه سازنده «رستاخیز» اهداف معنوی خاصی را از ساخت این فیلم دنبال میکردند اما نمیتوان از نگاه اقتصادی آنها در ساخت چنین فیلمی
چشم پوشی کرد. اما دست آخر چه نصیبشان شد؟
تمام این موارد و مواردی از این دست نشان میدهد که اقتصاد فرهنگ و هنر در کشور ما در شرایط مطلوب و حتی خوبی به سر نمیبرد و به قول معروف باگهای زیادی در بخشهای مختلف این عرصه وجود دارد. باگهایی که هر کدام از آنها موجب میشود که به قول معروف همیشه یک جای کار بلنگد و اوضاع به لحاظ اقتصادی در حوزه فرهنگ و هنر بر وفق مراد نباشد.
با تمام این تفاسیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیتنها به ذکر نقاط ضعف اکتفا نکرده و در ادامه اظهاراتش در بخش کوتاهی که به آن اشاره شد به ارائه راهکار برای حل مشکلات مطرح شده هم مبادرت ورزیده است. آنجا که میگوید: « با طرحهایی همچون گذرهای فرهنگ و هنر و شهرهای خلاق نسبت به حل آن اقدام میکنیم.»
حال باید منتظر ماند و دید با توجه به راهکارهایی مانند گذرهای فرهنگ و هنر و شهرهای خلاق که سیدعباس صالحی به آنها اشاره کرده و حتی نوید افتتاح دو مورد از آنها را در شهر شیراز داده، مشکلات عدیده ای که به بخشهایی از آنها در این گزارش اشاره شد چگونه قرار است حل و فصل شود تا از رهگذر این موضوع اوضاع معیشت، اشتغال و اقتصاد فرهنگ و هنر بهبود یابد. به هر روی آنچه مهم است اینکه هنرمندان در شرایط بهتر اقتصادی میتوانند خلاقیتها و نورآوریهای بی نظیری از خود بروز و ظهور دهند؛ خلاقیتهایی
که باعث رشد و توسعه فرهنگ و هنر در کشور شده و میتواند جایگاه کشورمان را در عرصههای بین المللی بهتر از گذشته کند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
یک سوم جوانان نه کار میکنند نه درس میخوانند
دارا و ندار؛ دو طبقه اقتصادی در ایران
سرانجام مبهم کمکهای میلیاردی مردم به سلبریتیها
اندر حکایت اظهارات وزیر ارشاد درباره مشکلات اقتصادی که مهمترین دلیل کوچ هنرمندان است
ناطق بیاید نان پایداری آجر میشود
امکانسنجی استیضاح ترامپ توسط جناح رقیب در گفتوگوی امیرعلی ابوالفتح با آفتاب یزد
واکاوی ابعاد سیاسی- میدانی عملیات ارتش ترکیه علیه کردهای سوریه در گزارش آفتاب یزد؛
دیروز «زکریا»ی 8ساله از دست «گاندو» جان به در بُرد و امروز سارا و بسمه 14 و 16 ساله مقهور نامهربانی «هوتگ» شدند و این قصه ادامه دارد
تیم ملی فوتبال ایران کامبوج را 14 بر صفر برد و زنان نیز پس از 40 سال بدون ایجاد مشکلی به ورزشگاه رفتند
فرماندار کجا است ؟!
درباره حادثه سابیتی
قیام محافظهکاران علیه جانسون!
زمان اصلاح فرا رسیده
زمان اصلاح فرا رسیده
از رشد این افراد جلوگیری کنید
قیام محافظهکاران علیه جانسون!
دیروز «زکریا»ی 8ساله از دست «گاندو» جان به در بُرد و امروز سارا و بسمه 14 و 16 ساله مقهور نامهربانی «هوتگ» شدند و این قصه ادامه دارد