لوایح چهارگانه در لحظه آخر تصویب می‌شوند!

چیزی به پایان مهلت قانونی ایران برای تعیین تکلیف لوایح چهارگانه(FATF) باقی نمانده است و از آنجا که مجلس و شورای ‏نگهبان در مورد پیوستن یا نپیوستن به کنوانسیون مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم به نتیجه نرسیدند، همه چیز به رأی ‏نهایی مجمع تشخیص مصلحت نظام بستگی دارد و اگرچه چهره‌های مختلف این مجمع بارها اعلام کرده‌اند که فارغ از نظرهای ‏جناح‌های مختلف در این مورد تصمیم خواهند گرفت، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی سعی می‌کنند روی تصمیم این مجمع تأثیر ‏بگذارند. در این میان آن‌چه جالب و قابل تأمل به نظر می‌رسد این است که موافقان و مخالفان هر دو بر روی یک موضوع تأکید ‏زیادی دارند، اما از دو جهت کاملا متضاد. مخالفان که اغلب اصولگراهای منتقد دولت هستند، اعتقاد دارند که پیوستن به کنوانسیون‏های اقتصادی بین‌المللی ازجمله همین ‏(FATF) باعث می‌شود که دست ایران در دور زدن تحریم‌ها بیشتر از گذشته بسته شود. از ‏طرف دیگر موافقان دقیقا نظری مقابل آنها دارند؛ مثلا مجید انصاری یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو ‏با روزنامه ایران اعلام کرد که اتفاقا نپیوستن به کنوانسیون‌ها به نوعی خودتحریمی است و کارمان را برای مقابله با تحریم‌ها ‏سخت‌تر می‌کند. عبدالله ناصری، فعال سیاسی در گفت‌وگو با «شهروند» سعی کرده است به دلایل این تناقض بپردازد.‏
معمولا وقتی جناح‌های سیاسی بر سر موضوعی اختلاف دارند ابعاد مثبت و منفی ماجرا را پررنگ می‌کنند، اما در مورد لوایح ‏شاهد تناقض در مورد یک بُعد از موضوع یعنی تأثیر آنها بر مدیریت تحریم‌ها هستیم. ‏
در این مورد به‌خصوص چنین تناقضی کاملا طبیعی است، چون ماجرا کاملا رنگ و بوی سیاسی گرفته و ‏همه سعی می‌کنند روی موضوعی تمرکز کنند که برای افکار عمومی بیشتر اهمیت دارد. در چنین وضعیتی ابعاد فنی موضوع ‏چندان پررنگ نمی‌شود. ما این رفتار را در برهه‌های مختلف دیده‌ایم؛ مثلا وقتی دولت نهم و دهم سعی می‌کرد باب مذاکره با ‏آمریکا را باز کند، اصلا حمله‌ای از جانب جناح اصولگرا نمی‌دیدیم، اما الان رئیس‌جمهوری برای مذاکره بیشتر با طرف‌های ‏اروپایی هم تحت فشار قرار می‌گیرد. وقتی هم‌صدایی سیاسی بر منطق غلبه کند، کاملا طبیعی است که طرفین حرف‌هایی کاملا ‏متضاد با هم بزنند، آنها باید ببینند طرف مقابل چه می‌گوید و روی چه موضوعی مانور می‌دهد تا برای خنثی کردن همان ‏موضوع وارد میدان شوند.‏
بالاخره در مورد تأثیر پیوستن به کنوانسیون‌های اقتصادی بین‌المللی بر مدیریت تحریم‌ها حق با کدام طرف است؟


برای جواب دادن به این سوال باید وارد جزییات زیادی بشویم که شاید فرصت کافی  برای این کار نباشد، اما همینقدر به شما ‏بگویم که تجربه سال‌های 84 تا 92 باید به همه ما ثابت کرده باشد که شفافیت اگر هم هزینه‌هایی داشته باشد درنهایت به نفع ‏کشور است. همین که آقایان می‌گویند دست‌مان برای دور زدن تحریم‌ها از طریق دور ماندن از زیر ذره‌بین نهادهای ناظر باز ‏باشد منجر به ظهور بابک زنجانی‌ها و حسین هدایتی‌ها شده است.  ضمن این‌که بیایید ببینیم غیراز ایران به‌عنوان یکی از ‏اصلی‌ترین قدرت‌های خاورمیانه کدام کشورها به این کنوانسیون بی‌توجه بوده‌اند؟ در چنین بررسی ما به اسم کشورهایی مانند ‏کنگو بر می‌خوریم! پس تعامل با دنیا از طریق قبول کنوانسیونی که بیشتر از 90‌درصد کشورهای جهان به آن پیوسته‌اند در ‏نهایت برای ما ضروری است، آن هم در شرایطی که واقعا برای ارتباط اقتصادی با جهان مشکلات متعددی داریم.‏
به‌هرحال ما به‌عنوان کشوری که تحت شدیدترین فشارهای تحریمی هستیم نباید به این ‏موضوع توجه ویژه‌ای داشته باشیم؟
اکنون ما در زمینه تحریم‌ها، مسأله بسیار بزرگتر و پیچیده‌تری به‌نام برجام داریم؛ یعنی آن‌چه الان ما را تحت فشار ‏تحریم‌ها قرار داده خروج آمریکا از برجام است و اتفاقا آمریکا به واسطه خروجش از برجام، نسبت به ابزارهایی که ‏(FATF) در اختیار نهادهای بین‌المللی قرار می‌دهد، تمهیدات بسیار قوی‌تری برای ‏کنترل ایران و اعمال تحریم دارد. بنابراین اگر ما در ‏مورد رفع تحریم‌ها یا کم کردن اثر آنها راه‌حلی غیراز رایزنی با طرف‌های اروپایی و قانع کردن آمریکا برای بازگشت به ‏برجام انجام بدهیم، آدرس غلط داده‌ایم. خوشبختانه عقلای نظام هم این موضوع را می‌دانند و تردید ندارم که درنهایت ما لوایح را در لحظه آخر تصویب خواهیم کرد و چه بهتر که این کار با هزینه کمتری انجام شود. به‌هرحال این غائله‌‏های سیاسی هم لازمه زورآزمایی جناح‌ها است.‏
دیروز رئیس دفتر رئیس‌جمهوری از سوگیری رسانه‌هایی مانند صداوسیما انتقاد کرد، فکر می‌کنید کدام جناح در کار رسانه‌ای ‏موفق‌تر بوده و افکار عمومی در این زمینه به سمت کدام یک از طرفین دعوا گرایش دارد؟
تکلیف صداوسیما که تا حد زیادی روشن است و در تمام سال‌های گذشته در موارد متعدد این رسانه تریبون جریانی خاص ‏بوده است و به روش‌های مختلف سعی در تشریح مواضع آنها داشته، اما بنا به دلایل بسیار زیاد همیشه نتیجه عکس گرفته است. ‏آن‌چه از صداوسیما توقع می‌رود همین است و انتقاد چهره‌های مختلف دولت از این رویه هم به دلیل غافلگیری آنها نیست، بلکه ‏صرفا اعتراضی است که به همه رویه همیشگی صداوسیما را یادآوری می‌کند. همان‌طور که صداوسیما در زمینه مسائلی ‏مانند برجام طوری رفتار کرد که هر نتیجه‌ای حاصل شود بتواند بگوید «ما که گفته بودیم» در این مورد هم همین‌طور رفتار می‌‏کند.‏