روزنامه ایران ورزشی
1398/08/13
سرخابیها چه زمان سهامی عام میشوند؟
یادداشتسرخابیها چه زمان سهامی عام میشوند؟ حمیدرضا عرب
باشگاههای استقلال و پرسپولیس اکنون شرکتهای سهامی خاصی به حساب میآیند که به شکل خصوصی - دولتی اداره میشوند. قدمهای ابتدایی برای خارج کردن این دو باشگاه از وضعیت کنونی و نزدیک کردنشان به پروسه واگذاری خارج ساختن از حالت شرکتها یا برندهای سهامی خاص است و تبدیلشان به شرکتها یا برندهای سهامی عام.
این فرآیند به گونهای رقم میخورد که آن شرکت سهامی عام که قرار است بهعنوان برند تجاری استقلال یا پرسپولیس فعالیت کنند، 35 نفر اعضا داشته باشند که انتخاب این 35 نفر نیز خود پیچیدگیهای بسیاری دارد و وزارت ورزش و جوانان که عزمش را جزم کرده این دو باشگاه را واگذار کند، باید افرادی را برای حضور در این دو باشگاه و پذیرش سمت سهامداری یا به عبارت دیگر اعضای مدیریتی برگزیند که از مقبولیت عمومی نیز برخوردار باشند.
احتمالاً انتخاب این اعضا از بین ورزشیها و تجار خواهد بود اما اینکه چه افرادی در این قاب قرار میگیرند و انتخاب آنها چه بازخوردهایی خواهد داشت اکنون روشن نیست و وزارت ورزش و جوانان نیز اطلاعرسانی خاصی در این راستا نداشته است و هیچ بعید نیست که درحال ارزیابی و برانداز اسامی باشد. اینجا همان بحث قدیمی اهلیت پیش میآید که موجب جلوگیری از انتقال سهام باشگاه پرسپولیس به حسین هدایتی و وتوی آن واگذاری شد. حالا نیز همان چالشها پیشروی وزارت ورزش و جوانان خواهد بود و باید راهکاری اساسی برای آن یافت تا احتمالاً ماجرای واگذاری به مانند گذشته که به بنبست خورد، دوباره با ناکامی و شکست مواجه نشود و احیاناً افرادی وارد کارزار نشوند که عقبه روشنی در مباحث مالی ندارند.
یکی دیگر از پیش شرطهای سهامی عام شدن قرار دادن مبلغ 7 تا 8 میلیارد تومان بودجه ثابت در حساب شرکت است که بعید است وزارت ورزش و جوانان اگر عزم به واگذاری داشته باشد نتواند این مبلغ را جفت و جور کند. احتمالاً مبلغ فوق نیز از سوی همان افرادی تأمین خواهد شد که بهعنوان اعضای ثابت قرار است در باشگاه فعالیت کنند اما چالش بزرگ به موضوع تراز مالی مثبت باشگاهها مربوط میشود که سهل و ساده به دست نمیآید و احتمالاً کار واگذاری را با مصائبی مواجه خواهد ساخت. آنچه باعث شده استقلال و پرسپولیس با بدهیهای انباشته مواجه شوند، در واقع فقدان تراز مالی مثبت در سالیان متمادی بوده که مدیران این باشگاهها بیش از درآمدهای جاری هزینه کردهاند و بدهی روی بدهی گذاشتهاند. البته برای ورود به دایره سهامی عام این بدهیها چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و در مرحله انتقال به این وضعیت موضوع تراز مالی مثبت پیش میآید که تا آن زمان باید متولیان کنونی دو باشگاه برنامهای را طراحی کنند که تراز به اصطلاح مثبت شود و خرج و دخل به هم بخواند.
به بار نشاندن این پروژه عظیم حتی ممکن است به پایان عمر دولت کنونی نیز نرسد و تنها بخشی از مراحل آن انجام شود چراکه بعد از رعایت تمامی این موارد لازم است برند هر دو باشگاه که هیچ تأسیساتی را به طور قانونی در تملک خود ندارند و فقط یک لوگو را یدک میکشند به طور دقیق کارشناسی و قیمتگذاری شود تا بعد از پایان تمام این اقدامها تازه دو باشگاه وارد فرابورس شده و بعد از اثبات سوددهیشان به بورس رفته و سهامشان در اختیار عموم قرار بگیرد.
اینگونه است که واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به نقطه پایان خواهد رسید و به نظر میرسد راه طول و درازی پیش روی متولیان باشد اما به هرحال باید چنین مقدمهسازیهایی را به فال نیک گرفت چراکه واگذاری وزارت ورزش و جوانان را هم از چالشهای همیشگی درگیری با این دو باشگاه پرحاشیه خلاص خواهد کرد و انبوهی از مطالبات عمومی را متوجه جای دیگری خواهد کرد.


