روزنامه ایران ورزشی
1398/08/22
این افشاگریها در حال حاضر چه کمکی به تیم ملی میکند؟
رسول مجیدینسبت به سال گذشته همه چیز برعکس شده. روزنامه و سایتهایی که در زمره رسانههای نزدیک به مربی وقت تیم ملی به حساب میآمدند به افشاگری دست میزنند و سایتها و خبرگزاریهایی که 12 ماه پیش منتقد منش و قرارداد کیروش بودهاند حالا یا سکوت کردهاند یا از ویلموتس دفاع میکنند. این درست است که ما ملتی با حافظه تاریخی کوتاهمدت هستیم اما دیگر نه آنقدر که یادمان برود تا همین چندماه پیش آدمهای فوتبال چه موضعی در خصوص جایگاه سرمربیگری تیم ملی داشتند. واقعیت این است که اگر آن دسته از دوستانی که به خاطر مواضع رنگی منتقد کیروش شدند را کنار بگذاریم، سایر منتقدین سینیور سیکیو در ماههای آخر حضور او در تهران، سالها طرفدارش بودند. سالها از او حمایت کردند. اگر حتی چند جایی قدم اشتباه برداشت هم چیزی نگفتند. مربی تیم ملی بود و حق داشت سلیقه خودش را در لیست و اردوی تیم حاکم کند. جلد روزنامهها و تیتر خبرگزاریها و سایتها در 4 سال اول حضور کیروش در فوتبال ایران را اگر مشاهده کنید، کمتر با تیتر انتقادی مواجه میشوید. آن موقع همه پشت سرمربی پرتغالی بودند. انتقادها در 4 سال دوم و بعد از جامجهانی 2014 بود که فزونی گرفت. کیروش 4 سال شرایط ایران را دیده بود و به خوبی با اوضاع و احوال فدراسیون و توان پرداختیاش آشنا بود. او هم از شرایط سوءاستفاده کرد و قراردادی یکطرفه بست و هم مدام فدراسیون فوتبال را تهدید به رفتن و اعتصاب میکرد. این در حالی بود که او کاملاً میدانست در فوتبال ایران چه خبر است. انتقادی هم اگر بود به همین اوضاع بود. 3 ماه یک بار خبر استعفای کیروش میآمد. دوستان رسانهایاش از پیشنهادهای جورواجور میگفتند. کیروش که مدیریت فدراسیون را ضعیف دیده بود، به هیچکس جواب پس نمیداد. رسانههای خودش را داشت. حتی سایت فدراسیون را قبول نداشت. مدیر رسانهای نداشت. بازی را یاد گرفته بود. چند نفر را در مشت داشت و همانها برایش کافی بودند. در بحث فنی هم برایش فرق نمیکرد تیم مقابلش چه تیمی است. با همه یک سبک و روش را امتحان میکرد؛ دفاع و ضدحمله. این بحثها البته در حال حاضر شاید دیگر معنی نداشته باشد اما آنهایی که از همین حالا شمشیر را برای مربی «تیم ملی» از رو بستهاند، کاش حرفهای خودشان یادشان بیاید. اینکه تیم ملی نیاز به آرامش دارد. ما روزنامهنگاریم و حق انتقاد داریم اما بگذارید ویلموتس یک سال در فوتبال ایران باشد، بعد اینطور برایش حاشیه درست کنید. جمله مهمی بین تاجرها و بیزینسمنهای دنیا وجود دارد که جالب توجه است: «هیچوقت انتهای یک کسب و کار موفق را با شروع کسب و کار خودتان مقایسه نکنید.»
بسیاری از جوانهایی که میزنند توی کار استارتآپ و اینجور کارها، مدام رویاپردازی میکنند که روزی شبیه به فیسبوک و گوگل و اینستاگرام میشوند. آنها میخواهند شرایط حال حاضر این کسب و کارهای موفق را در ابتدای بیزینس خودشان داشته باشند. دفتر شکیل و برنامههای جانبی و حقوق و مزایای بالا برای کارمندان. اما کاش میدانستند خیلی از استارتآپهایی که به موفقیت رسیدهاند، در شروع هیچکدام از اینها را نداشتند.
شرایط ماههای پایانی دوران کیروش را با روزهای ابتدایی حضور ویلموتس در فوتبال ایران مقایسه نکنید. افشاگریهایی که معلوم نیست چقدر واقعیت دارند، در حال حاضر هیچ کمکی به تیم ملی در آستانه بازی حساس با عراق نمیکند.


