تریدینگ فایندر

سخنی با معترضین عراقی

مدتی است که کشور دوست و همسایه ما عراق، دستخوش ناآرامی، تظاهرات و اغتشاشات عمومی شده که رفته رفته بردامنه آن افزوده شده است، در آغاز ناآرامی‌ها، مطالبات تظاهرکنندگان بیشتر جنبه اقتصادی و معیشتی و اعتراض به بی‌توجهی مسئولین دولتی به برخی نابسامانی‌ها درحوزه اشتغال و انرژی داشت. اما به مرور زمان دامنه تظاهرات و اعترضات مردمی به حوزه‌های سیاسی و امنیتی و نهاتیا کلیات نظام حکومتی عراق نیز کشیده شد. یادآوری تاریخی: درسال 1979 میلادی، «صدام حسین» که قبل ازآن بعنوان نفراول دستگاه سرکوب «حزب بعث» شناخته می‌شد، با کودتا علیه «حسن البکر» و کنار زدن او، حکومت رعب و وحشتی را در عراق بنیان نهاد که به مدت 24 سال، جان صدها هزارعراقی را گرفت و دربرخی مواقع به جهت مرعوب نمودن مخالفین و حتی نزدیکان خود، هزاران مخالف سیاسی خود را درحضور فرماندهان و مسئولین حزب بعث زنده به‌ گور کرد. دامنه جنایت علیه بشریت و نسل کشی صدام مختص مردم عراق نبود، بلکه او همزمان با بمباران شیمیایی مردم اقلیم کردستان عراق، هزاران نفر از اهالی مظلوم سردشت ایران را نیز با سلاح‌های مرگبار و دهشتناک شیمیایی شهید و یا مصدوم نمود.
خوی وحشی‌گری صدام حسین محدود به جوامع بشری نبود. آن‌ زمان که  او مجبور به عقب نشینی از کویت شد، با آتش زدن چاه‌های نفت کویت و آلوده نمودن آب‌های خلیج فارس، ده‌ها هزارگونه از پرندگان و آبزیان منطقه را نیز نابود کرد. لذا صدام از این رهگذر نیز، بزرگترین جنایت زیست محیطی تاریخ معاصر را درکارنامه سیاه خود به ثبت رسانید. از این منظر شاید بتوان نام صدام را در فهرست جنایتکاران قرن بیستم و در کنار جانیان دیگری مانند هیتلر، موسیلینی و استالین قرار داد. پس از حمله آمریکا به عراق، صدام حسین در دادگاه حکومت برآمده از بطن مردم مظلوم و زجرکشیده عراق به اعدام محکوم وحکم صادره در بامداد شنبه 29 دسامبر سال 2006 به اجراء درآمد.
پس از سرنگونی دیکتاتور، مردم عراق برای اولین بار در سده اخیر، طعم شیرین آزادی و حق انتخابی که در طول تاریخ همیشه از آن بی‌بهره بودند را چشیدند و با روی کارآمدن احزاب سیاسی و تصویب قانون اساسی جدید عراق، حکومت برآمده از آراء مردمی، عنان امور کشور را به‌ دست گرفت. از آن زمان تا کنون، چندین بارحکومت به صورت کاملا مسالمت‌آمیز مابین احزاب عراقی دست به دست شده است و شاید از این جهت به جرات بتوان گفت که کشور عراق دموکرات‌ترین کشور، مابین تمامی کشورهای عربی جهان می‌باشد.
چشم انداز ظهور دموکراسی و بازسازی سرزمین روبه ویرانی: با ازمیان برداشته شدن حزب بعث در عراق، روابط دوکشور همسایه ایران و عراق روز به روزگسترده‌تر و ملت‌های دو کشور، بیش ازپیش به یکدیگر نزدیک شدند. دولت ایران که خود درگیر نابسامانی‌های ناشی از تحریم‌های ظالمانه آمریکا بود، آستین‌ها را برای کمک به بازسازی کشور همسایه بالا زد و به‌رغم آنکه خود در حوزه گاز و برق دارای مشکلاتی بود و بعضا منازل و واحدهای صنعتی ایران، با قطعی مکرر این محصول حیاتی و استراتژیک همراه شده بود، گاز و برق ایران گرما بخش و روشنایی‌دهنده منازل و نیرومحرک کارخانجات عراقی شد و محصولات و مصالح ساختمانی ایران برای بازسازی زیرساخت‌های حیاتی این سرزمین نیمه ویران، به عراق گسیل شد.
تریدینگ فایندر


درکنار همکاری‌های اقتصادی دو کشور، غالب مسئولین و مقامات فعلی عراق که در زمان صدام حسین به ایران پناه آورده بودند و با دیکتاتور عراق می‌جنگیدند، در دوره پسا‌صدام، با مسئولین و مقامات ایرانی روابط حسنه و برادرانه‌ای را ایجاد کردند که این روابط، نتیجه طبیعی پیمان مودت و دوستی‌ای بوده است که پایه‌های آن از قبل و در زمان مبارزه با حکومت بعث ریخته شده بود. در اینجا نه بعنوان یک قاضی که صرفا به عنوان یک تحلیل‌گر بی‌طرف خدمت دوستان عراقی خود عرض می‌کنم، دولت‌هایی که پس از سقوط حکومت صدام در عراق در راس کار قرار می‌گرفتند، تماما میراث دار ویرانه‌ای بودند که از یک طرف، خرابی‌های جنگ 8 ساله صدام علیه ایران و از طرف دیگر مصائب حمله آمریکا به عراق و انهدام زیرساخت‌های اصلی و منابع کشور را به دوش می‌کشیدند.
ویرانه‌ای بر جای مانده که برای بازسازی تمامی آنها و آغاز رونق اقتصادی در شرایط عادی، حداقل به 20 سال زمان نیاز بود، که آن هم با هجوم طاعون «داعش» که در آزمایشگاه‌های برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تولید و تکثیر و به دلارهای نفتی مجهزشده بود، با تاخیر بیشتری مواجه شد.
حمله داعش چنان سهمگین و رعد آسا بود که در اندک زمانی پس از اعلام موجودیت، به 7 کیلومتری «اربیل» رسیده بود و حکومت نسبتا مستقل و منسجم اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق نیز درآستانه فروپاشی قطعی قرار داشت. خوی وحشی‌گری داعش، چنان رعب و وحشتی را به دل برخی سران  قبایل و اقوام عراقی انداخته بود که بعضا چاره‌ای جزء همراهی، تسلیم و یا فرار را درمقابل خود نمی‌دیدند.
«مسعود بارزانی» رئیس وقت اقلیم کردستان درسخنانی ابراز داشت که با سران 25 کشور جهان، برای گرفتن کمک‌های نظامی تماس گرفت، اما هیچکدام کمکی به عراق نکردند. درجای دیگری «حیدرالعبادی» نخست وزیر اسبق عراق بیان داشت که ایران اولین کشوری بود که درجنگ با داعش به کمک عراق آمد. نیروهای آمریکایی هراسان از حمله داعش، خود را درون حصار پایگاه‌های نظامی محفوظ کرده و درخواست‌های کمک نیروهای اقلیم کردستان را بی پاسخ می‌گذاشتند.
تحلیل وقایع اخیر عراق: مردم عراق براساس آن چیزی که شرح تاریخی آن رفت، سالها است که با مشکلات و مصائب بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند که نرخ بیکاری حدود 25 درصدی جوانان عراقی که ناشی از ویرانی زیر ساخت‌های اقتصادی این سرزمین ثروتمند نفتی است، چشم انداز نه چندان روشنی را برای آینده آنها و خانواده‌هایشان ترسیم کرده است. در این میان کم توجهی مدیران و مسئولین فعلی عراق به مطالبات و خواسته‌های طبیعی و برحق جوانان، بحرانی را بوجود آورده است که همپای بسیاری از جنبش‌های اعتراضی، مستعد انحرافات اجتماعی و سیاسی بسیاری است که جلوه‌‌های آشکارش را می‌توان در اهانت برخی تظاهر کنندگان فریب خورده‌ای دانست که در عین ناباوری به پرچم کشور ایران (که سالها است دوشادوش مردم عراق به بازسازی شریان‌های حیاتی و اقتصادی این سرزمین مشغول هستند) توهین کرده و شعارهایی نیز بر ضد ملت و دولت ایران سر دادند. جریحه‌دار شدن احساسات عمومی ایرانیان از این اقدام ناباورانه، بازتاب وسیعی را در میان قشرهای مختلف جامعه ایرانی داشت که می‌تواند آینده سیاسی و اجتماعی روابط میان دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
شاید یادآوری پاره‌ای از مطالب برای معدودی از تظاهر کنندگان عراقی که ایران را مسبب تمام تیر‌گی آینده اقتصادی و اجتماعی خود می‌دانند خالی از لطف نباشد:
- آیا می‌دانید، نام آن کشوری که از ارتفاع 40 هزارپایی، ارتش صدام و داعش و گاهی هم نیروهای عراقی را بمباران می‌کردند، و اکنون به دنبال وصول هزینه‌های جنگ ازسهم فروش نفت عراق هستند، ایران نیست؟
- آیا نام کشوری که رئیس جمهور وقتش اعلام کرده است که داعش را ما ایجاد کردیم تا در عراق و سوریه ماشین کشتار و تجاوز راه بیندازد می‌دانید؟ 
- آیا از خودتان سوال کرده‌اید که چرا مودت و احترام مسئولین دوکشور می‌بایستی نشانه دست نشاندگی مقامات عراقی به ایران باشد؟ چراکه اگر نزدیکی و اتحاد مقامات ارشد کشورها نشانه سرسپردگی آنها به یکدیگر باشد، پس باید ملکه انگلیس و نخست وزیراسترالیا می‌بایستی دست نشانده آمریکا و امیر امارات متحده عربی و کویت را دست نشانده عربستان بنامیم؟
- آیا می‌دانید که اگر نتوانیم تمایزی بین هم‌پیمان بودن و دست نشانده بودن داشته باشیم، آن‌گاه ملت ایران نیز می‌تواند ادعا کند که این دولت ایران است که دست نشانده دولت عراق است؟ چراکه به استناد قطعنامه 598 سازمان ملل که رسما عراق آغازگر جنگ شناخته شده است، ایران می‌تواند خسارات برآورد شده 1000 میلیارد دلاری خود، ناشی از تحمیل جنگ از سوی عراق به ایران را مطالبه نماید؟ این درحالی‌است که هیچگاه دولت ایران چنین اقامه دعوایی را علیه عراق مطرح نکرده است. دقیقا مشابه آنچه کویت علیه عراق انجام داد و هم اینک نیز در حال گرفتن خسارت حمله عراق به کویت می‌باشد. کلام آخر. ملت دوست و همسایه عراق،  قدر آن دموکراسی‌ را که به قیمت گزاف بدست آورده‌اید بدانید، چراکه در غیر این صورت آن را از شما خواهند ربود.
* عضو اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز
 و پتروشیمی
تریدینگ فایندر