روزنامه مردم سالاری
1398/09/03
شأن خانه ملت
در کمتر از 4 ماه ديگر، مردم ايران بايد به پاي صندوقهاي راي بيايند تا به حق حقوقي خود و مسئوليتي که در حفظ موقع و کيان خود دارند، به نمايندگان مجلسي راي ورود به خانه ملت بدهند مجلسي که از مبحث نظري و به درستي «در راس امور بايد باشد» چون اين خانه، تبلور اراده يک ملت است؛ وديعه يک ملت به اين جايگاه معتبر و مشروع و مقبول سپرده شده تا با رعايت امانت و حفظ تقوي به عنوان اميني عادل از مباني نظام و حريم اسلام و دستاوردهاي انقلاب اسلامي دفاع کند و تقيد به حفظ استقلال و اعتلاي کشور و نيز قانون اساسي داشته باشد.به همين دليل، در عموم مسائل و در حدود مقرر در قانون اساسي، ميتواند قانون وضع کند. از طرفي، شرح و تفسير قوانين عادي کشور برعهده و صلاحيت اوست؛ در تمامي امور کشور هم حق تحقيق و تفحص دارد تا حقوق ملت، استيفا و حفظ شود. تمامي عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههاي بينالمللي نيز بايد با اراده خانه ملت به تصويب برسد.
نماينده هر شهر و منطقهاي هم علاوه بر آن که خواستههاي قانوني حوزه انتخابيه خود را نمايندگي ميکند، در مقابل همه ملت ايران مسئول است و حق دارد در تمامي مسائل خارجي و داخلي، اظهار نظر نمايد و در اين امر آزادي کامل دارد و نميتوان به سبب ارائه نظر و رايي که ميدهد مورد تعقيب قرار داد و اسباب توقيف او را فراهم کرد.
در اين خانه ملت است که رئيسجمهوري منتخب جهت شروع کار خويش، به حضور اين خانه ميرسد و سوگند ياد ميکند تا در محضر قران کريم به آنچه قانون بر عهدهاش گذاشته، پاسداري کند و وزرايش نيز به اين جايگاه «رأس امور» معرفي ميشوند تا در صورت صلاحديد و تاييد نمايندگان ملت، اعتماد و صلاحيتشان جلب و تاييد گردد و در همين جايگاه تبلور خواستههاي ملت است که از رئيسجمهور؛ يعني شخص اول اجرايي کشور سوال ميشود و در صورت عدم کفايت سياسي و عدم قابليت اجرايي، او را از مقامش عزل ميکنند و در صورت لزوم، هر وزيري نيز به اين مکان قانونگذاري، احضار ميشود تا به سوالهاي نمايندگان ملت، پاسخ دهد يا با استيضاحي اعتماد خود را از او سلب نمايند و از ادامه کار بازدارند.
همچنين در همين خانه است که مردم ميتوانند شکايت خود را از طرز کار مجلس، يا دستگاه اجرايي و قضايي کشور، مطرح کنند و مجلس هم وظيفه دارد که به اين شکايت رسيدگي نموده به شاکي پاسخ مستدل و مستند و وافي به مقصود بدهد.
بديهي است که چنين شأن و اختيارات و تفويض مسئوليتهايي، از بايستگيهاي حکومت مردمي است که نامش را غربيها «دموکراسي» نام نهادهاند و در همين حکومتهاست که خانه ملت، چنين شان و اعتباري ميگيرد، وانگه حفظ همان حکومت و همان دموکراسي نيز متکي به مجلسي است که بال و پرش را نشکسته و از او «شير بييال و دم و اشکم» نساخته باشند. بنابراين، منطق بقاي حکومت حکم ميکند که اين جايگاه، عصاره علم و تقوا و اهليت و مشروعيت و مقبوليت را در خود ببيند و مردم، دريابند که بهترينها و برگزيدهترين چهرههايش در اموري که بدان تعهد و تخصص دارند، گرد هم آمدهاند. چهرههايي که با بصيرت، پاک دستي، پاک چشمي و شجاعت رفتاري و گفتاري ميتوانند از حقوق موکلان خود دفاع کنند و هرگز حفظ مسند خود را بر حقوق ملتي که بدان متعهدند و بر حقي که از آن نمايندگي ميکنند، ترجيح ندهند. و به طور کلي اعتبار هر ملتي و حکومتي، به مجلس مستقل قانونگذاري و نظارت بيشائبه آن بر کليه امور وابسته است و در ديار ما و تحت لواي نظام جمهوري اسلامي، هر نمايندهاي در صحن و بيرون مجلس بايد «مدرس» ديگر باشد با همان کلام همه کس فهم و در عين حال منطقي و قانوني و با بياني در نهايت شجاعت و شهامت و ساده زيستي که جز به مصالح نظام و منافع ملي به هيچ مورد ديگري فکر نکند تن ندهد.
از طرفي، هيچ عاملي هم نبايد مجلس در راس امور را تضعيف کند و به حاشيه ببرد. و از اين سو، مردم هم از برگزيدگان خود انتظار دارند از منويات قانوني و مشروع موکلان خود، در هر شرايطي دفاع نمايند و آنها را در شرايط سخت زندگي تنها نگذارند تا مردم نسبت به آنها احساس بيگانگي ننمايند و اما در اين شرايط بسيار حساس کشور و مسائلي که در آن پيش آمده و جاي نقد و تحليلش هم در اين زمان نيست، بهترين کار جهت جلب اعتماد ملي که به اين مجلس راي دادهاند، حفظ کيان و تقويت و احيايشان مجلس است.
مجلسي که نبايد هيچ برگي از کتاب قانونياش کنده شود بلکه بايد با حفظ و تاييد اين قوه، کاري کرد که مردم در صفوف به هم فشرده به پاي صندوقهاي راي بيايند چنين آمدني به يقين موجب دوام و قوام و بقاي کشور و حفظ موجوديت آن خواهد شد و دست مطامع بيگانه را خواهد بست.


